ری تکیه
در جریان بحران مالی جهانی، سیاستمداران غرب به بارقۀ امیدی دست یافته اند؛ به این معنی که کاهش بهای نفت، ایران را مجاب خواهد کرد با جامعۀ بین المللی در خصوص نقض قوانین مربوط به فعالیت های هسته ای خود کنار بیاید. اما این قبیل تصورات، برداشتی غلط از تاریخ ایران و ذهنیت سران حاکم بر این کشور است.
غرب با رژیمی روبروست که دستاورهای استراتژیک خود را بر رشد اقتصادی ترجیح می دهد و این است مفهوم جدید منافع ملی این کشور. نه مشکلات اقتصادی و نه تحریم های بیشتر می توانند روند رژیم ایران را تغییر دهند. بنابراین، مؤثرین روش پرداختن به تمایلات ایران در خصوص گسترش دستاوردهای استراتژیک، تغییر محاسبات استراتژیک این کشور است.
سران ایران نسبت به مسائل استراتژیک در قیاس با مشکلات اقتصادی حساس ترند. برکناری دشمنان تاریخی ایران در عراق و افغانستان و کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه این نگرش را (در میان سران ایران) ایجاد کرده که وقت آن است جمهوری اسلامی ردای رهبری منطقه را به تن کند. ایران برای تبدیل شدن به قدرت اصلی خلیج فارس، نقشی که شاهان و آخوندهای ایران دهه ها بدنبال آن بوده اند، بندرت چنین فرصت تاریخی در اختیار داشته است.
اما ایران باید آمادۀ پرداختن بهای افزایش قدرت خود باشد. آیت الله احمد جنتی رئیس شورای نگهبان با اشاره بر این نکته تأکید کرده است، “ما باید استقامت داشته باشیم. ما تحریم ها و دشمنی ها را با تکیه بر موضع گیری اسلامی خود تحمل خواهیم کرد.“
بنابراین، این روند هر اندازه که اشتباه باشد، سران مرتجع ایران آماده اند تبعات اقتصادی تصمیم گیری های خود را بپذیرند. قانع کننده ترین روش تغییر تصمیم گیری ایران باید به قدرت این کشور معطوف باشد نه اقتصاد. جامعۀ بین الملل باید شرایطی را ایجاد کند که نظام رهبری ایران منافع استراتژیک خود را در گروی پیروی از قوانین بین المللی ببیند.
این امر مستلزم طرح ابتکاری جسورانۀ واشنگتن و قدرت های مهم جهانی خواهد بود تا به ایران نشان دهند که اهداف این کشور در جهت دست یافتن به برتری در منطقه از طریق همکاری و نه مقابله محقق خواهد شد. در همین راستا، آمریکا آمادگی خواهد داشت تا دربارۀ امنیت منطقه با ایران مذاکره کند و در این مذاکرات به نگرانی ها و اهداف ایران بپردازد. بعنوان بخشی از این سیاست، آمریکا لزوما ً مانع از اعمال نفوذ ایران در خلیج فارس نخواهد شد و آماده خواهد بود تا به منظور برقراری ثبات در عراق روابط مؤثرتری با ایران داشته باشد.
در مقابل، ایران نیز برنامۀ هسته ای خود را در چارچوب تعهدات خود به معاهدۀ ان پی تی محدود خواهد کرد، از اعطای کمک های خود به حزب الله و مبارزان فلسطینی خواهد کاست و مشروعیت کشورهای امیرنشین حاشیۀ خلیج فارس را خواهد پذیرفت.
و یا اینکه آمریکا می تواند بپذیرد که جمهوری اسلامی را تحت فشار و این کشور را مورد بی اعتنایی قرار دهد. سرنوشت آمریکا در عراق هر چه که باشد، این کشور هنوز این توانایی را دارد که قدرت دریایی خود را در مرز ایران مستقر کند. ممکن است متحدان عرب آمریکا مردد و بی ثبات باشند، اما زیر چتر حمایتی آمریکا می توانند اقدامات قابل توجهی را برای مقابله با ایران اتخاذ کنند.
نتیجه اینکه اتخاذ اقدام دیپلماتیک در قبال ایران ممکن است در نهایت به اختلاف سران تندروی این کشور بیانجامد و باعث شود رهبر ایران جلوی رئیس جمهور گنده گوی این کشور را بگیرد.
منبع: بوستون گلوب، 17 دسامبر