رییس جمهور بلندپرواز در بازی قدرت ‏

نویسنده

amadinejad844.jpg

ری تکیه

در جریان بحران مالی جهانی، سیاستمداران غرب به بارقۀ امیدی دست یافته اند؛ به این معنی که کاهش بهای نفت، ‏ایران را مجاب خواهد کرد با جامعۀ بین المللی در خصوص نقض قوانین مربوط به فعالیت های هسته ای خود کنار ‏بیاید. اما این قبیل تصورات، برداشتی غلط از تاریخ ایران و ذهنیت سران حاکم بر این کشور است.‏

غرب با رژیمی روبروست که دستاورهای استراتژیک خود را بر رشد اقتصادی ترجیح می دهد و این است مفهوم جدید ‏منافع ملی این کشور. نه مشکلات اقتصادی و نه تحریم های بیشتر می توانند روند رژیم ایران را تغییر دهند. بنابراین، ‏مؤثرین روش پرداختن به تمایلات ایران در خصوص گسترش دستاوردهای استراتژیک، تغییر محاسبات استراتژیک ‏این کشور است.‏

سران ایران نسبت به مسائل استراتژیک در قیاس با مشکلات اقتصادی حساس ترند. برکناری دشمنان تاریخی ایران در ‏عراق و افغانستان و کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه این نگرش را (در میان سران ایران) ایجاد کرده که وقت آن است ‏جمهوری اسلامی ردای رهبری منطقه را به تن کند. ایران برای تبدیل شدن به قدرت اصلی خلیج فارس، نقشی که ‏شاهان و آخوندهای ایران دهه ها بدنبال آن بوده اند، بندرت چنین فرصت تاریخی در اختیار داشته است.‏

اما ایران باید آمادۀ پرداختن بهای افزایش قدرت خود باشد. آیت الله احمد جنتی رئیس شورای نگهبان با اشاره بر این ‏نکته تأکید کرده است، “ما باید استقامت داشته باشیم. ما تحریم ها و دشمنی ها را با تکیه بر موضع گیری اسلامی خود ‏تحمل خواهیم کرد.“‏

بنابراین، این روند هر اندازه که اشتباه باشد، سران مرتجع ایران آماده اند تبعات اقتصادی تصمیم گیری های خود را ‏بپذیرند. قانع کننده ترین روش تغییر تصمیم گیری ایران باید به قدرت این کشور معطوف باشد نه اقتصاد. جامعۀ بین ‏الملل باید شرایطی را ایجاد کند که نظام رهبری ایران منافع استراتژیک خود را در گروی پیروی از قوانین بین المللی ‏ببیند.‏

این امر مستلزم طرح ابتکاری جسورانۀ واشنگتن و قدرت های مهم جهانی خواهد بود تا به ایران نشان دهند که اهداف ‏این کشور در جهت دست یافتن به برتری در منطقه از طریق همکاری و نه مقابله محقق خواهد شد. در همین راستا، ‏آمریکا آمادگی خواهد داشت تا دربارۀ امنیت منطقه با ایران مذاکره کند و در این مذاکرات به نگرانی ها و اهداف ایران ‏بپردازد. بعنوان بخشی از این سیاست، آمریکا لزوما ً مانع از اعمال نفوذ ایران در خلیج فارس نخواهد شد و آماده ‏خواهد بود تا به منظور برقراری ثبات در عراق روابط مؤثرتری با ایران داشته باشد. ‏

در مقابل، ایران نیز برنامۀ هسته ای خود را در چارچوب تعهدات خود به معاهدۀ ان پی تی محدود خواهد کرد، از ‏اعطای کمک های خود به حزب الله و مبارزان فلسطینی خواهد کاست و مشروعیت کشورهای امیرنشین حاشیۀ خلیج ‏فارس را خواهد پذیرفت.‏

و یا اینکه آمریکا می تواند بپذیرد که جمهوری اسلامی را تحت فشار و این کشور را مورد بی اعتنایی قرار دهد. ‏سرنوشت آمریکا در عراق هر چه که باشد، این کشور هنوز این توانایی را دارد که قدرت دریایی خود را در مرز ‏ایران مستقر کند. ممکن است متحدان عرب آمریکا مردد و بی ثبات باشند، اما زیر چتر حمایتی آمریکا می توانند ‏اقدامات قابل توجهی را برای مقابله با ایران اتخاذ کنند.‏

نتیجه اینکه اتخاذ اقدام دیپلماتیک در قبال ایران ممکن است در نهایت به اختلاف سران تندروی این کشور بیانجامد و ‏باعث شود رهبر ایران جلوی رئیس جمهور گنده گوی این کشور را بگیرد.‏

منبع: بوستون گلوب، 17 دسامبر ‏