علی رغم افزایش اظهارات جنگ طلبانه و تنش ها میان سران آمریکا، اسراییل و ایران، زندگی در خیابان های تهران کاملاً عادی است.
درحال حاضر، فروشگاه ها کاملاً مملو از مواد غذایی و اجناس مختلف اند و ایرانیان نیز به زندگی عادی روزمره خود ادامه می دهند، گویی آنچه که از وقوع جنگ گفته می شود در واقعیت وجود خارجی ندارد و هیچ گاه نیز وجود نخواهد داشت.
درحالی که قیمت ها افزایش می یابد و بسیاری از ایرانیان به دلیل تحریم های اقتصادی بین المللی و سوء مدیریت مالی دولتمردان جمهوری اسلامی در دخل و خرج ماهانه خود با مشکل مواجه شده اند، مردم همچنان زندگی را می گذرانند و به ندرت اعتصاب، اعتراض یا مخالفتی نسبت به سیستم حکومتی نشان می دهند.
درحال حاضر نشانه ای از موفقیت تلاش های ایالات متحده برای جذب اکثریت دل ها و اذهان ایرانیان از طریق ایجاد خدشه در اقتصاد جمهوری اسلامی، آن طور که مورد نظر بود، به چشم نمی خورد.
اکثر ایرانیان برای توضیح جنگ لفظی فعلی میان ایران و ایالات متحده و اسراییل یک رویکرد عملگرایانه اتخاذ کرده و به این نتیجه رسیده اند که حمله نظامی علیه ایران نامحتمل است.
محسن ۴۴ ساله دبیر انگلیسی در دبیرستان می گوید: “همه از جنگ می ترسند. این طبیعی است. ولی در شرایط فعلی مسأله نگران کننده ای وجود ندارد.”
او در ادامه می گوید: “برای جنگ باید دلیل و منطق محکمی وجود داشته باشد اما درحال حاضر پیامدهای وقوع یک جنگ برای ایالات متحده و اسراییل از منطق خارج است. هیچ کس فکر نمی کند آمریکا به ایران حمله کند.”
درحالی که وقوع یک جنگ متعارف غیرواقعی به نظر می رسد، بسیاری معتقدند جنگ دیگری در جریان است: یکی به صورت تحریم های مجازات کننده توسط کشورهای غربی بر سیستم مالی ایران و دیگری انجام عملیات مخفی؛ ازجمله انفجارهایی که در شهرهای اصفهان و حومه تهران اتفاق افتاد.
سقوط یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در اوایل ماه و اعلام دستگیری چند عامل سیا در ایران همگی نشان از آن دارد که آمریکا درتلاش است تا سیستم امنیتی ایران را با مشکل مواجه سازد.
در ایران همچنان خاطره تلخ ۸ سال جنگ میان این کشور و عراق وجود دارد. خاطرات این نبرد خونین بر زندگی مردم ایران تأثیرات فراوانی داشته و زخم های این جنگ تازه درحال التیام است.
بهار ۵۰ ساله و مادر سه فرزند می گوید: “من از جنگ می ترسم، زیرا قبلاً جنگ را تجربه کرده ام و دوباره نمی خواهم آن را تجربه کنم.” او به دو سال حملات موشکی علیه تهران اشاره می کند که منجر شد تا خانواده او از تهران بگریزند.
دیگران مانند هانیه یک دانشجوی ۳۲ ساله، معتقدند که تجربه جنگ میان ایران و عراق باعث می شود تا دورنمای یک نبرد جدید، با اینکه نامحتمل می آید، درواقعیت کمتر نگران کننده به نظر برسد.
او می گوید: “من هیچ ترسی ندارم، زیرا فکر می کنم این اتفاق نخواهد افتاد. و البته من فرزند جنگ ام. زمانی که در بچگی جنگی را تجربه می کنی، دیگر از آنچه در تاریکی است نمی ترسی. مثل این است که حادثه ای برایت اتفاق افتاده باشد و تو بر آن غلبه کرده باشی.”
اگر نگرانی ای هم در دل ایرانیان وجود داشته باشد، آن نگرانی از جنگ نیست، بلکه نگرانی از وضعیت و موقعیت اقتصادی است که در هر نقطه ای از جهان، اعم از آمریکا، اروپا یا هر جای دیگر نیز وجود دارد.
مسعود ۳۳ ساله صندوقدار بانک می پرسد: “چرا باید نگران وقوع جنگ باشم؟ من فقط می خواهم از اینجا بروم. شش سال است که دنبال راهی هستم تا خودم را به ایالات متحده برسانم. حداقل در آنجا فرصت هایی برای داشتن یک زندگی خوب وجود دارد.”
منبع: اینفورماسیون، ۲۸ دسامبر