موفقیت سپاه شبیه افسانه هاست

نویسنده
مریم کاشانی

» دستاورد نظامیان در حوزه امنیت منطقه و جهان

سرتیپ حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم رونمایی از مجموعه کتاب‌های “سپاه در گذر انقلاب”، با تاکید بر اینکه “امروز سپاه توانسته است بدون حضور مستقیم نظامی در منطقه و جهان، سیاست قدرت‌های بزرگ را متوقف کند”، اعلام کرد: “امروز قدرت سپاه، قدرتی جهانی شده است.” او همچنین گفته: “موفقیت‌هایی که سپاه کسب می‌کند، بیشتر به تبدیل افسانه‌ها به واقعیات شباهت دارد.” و اینکه: “منظومه قدرت سپاه، امروز جهانی شده است و این موضوع را نیز دشمنان ما همواره مطرح و بازوان پرقدرت سپاه را کاملا درک می‌کنند. امروز مشاهده می‌کنیم سپاه بدون اینکه در مناطق مختلف منطقه و جهان حضور مستقیم نظامی داشته باشد، سیاست‌های قدرت بزرگ را متوقف می‌کند و این سیاست‌ها را به شکست می‌رساند.”

به نظر میرسد که در حکومت جمهوری اسلامی، این تنها آیت الله خامنه ای نیست که تبدیل به افسانه شده است، بلکه سپاه پاسداران نیز می رود که به افسانه ها بپیوندد.

سرتیپ سلامی روز بعد به روزنامه جام‌جم گفت:“وقتی که وقوع هیچ اتفاقی در این منطقه بدون در نظر گرفتن ملاحظات جمهوری اسلامی ایران ممکن نباشد، این نشان می‌دهد سیاست خارجی ما دارای اقتدار است و اینجاست که سپاه قدرت مستحکمی را در پشتیبانی از دستگاه دیپلماسی می‌سازد.” او افزود: “دشمن می‌داند هر بحرانی را که در منطقه بوجود آورد، شکست می‌خورد و هیچ بحرانی را نمی‌تواند بدون کمک ایران حل کند. وقتی این‌چنین باشد، یعنی نظام سیاسی ما مقتدر است.”

سلامی تاکید داشت: “وقتی امنیت خیلی از رژیم‌ها و حفظ ثبات بسیاری از سیستم‌ها و بسیاری از گلوگاه‌های تنفس حیاتی دشمن دست ماست، سیاست خارجی ما اقتدار می‌یابد. برای همین است که دشمن از گزینه‌های روی میز سخن می‌گوید، ولی هرگز قادر نیست این گزینه‌ها را عملیاتی کند، چون گلوگاه‌های حیاتی او در اختیار ماست و ما با انقباض و انبساط دست‌هایمان می‌توانیم تنفس دشمن را تنظیم کنیم. وقتی ما چنین قدرتی داریم و دشمن هم این قدرت را می‌داند و به رسمیت شناخته، معلوم است که سیاست خارجی ما بسیار قدرتمند می‌شود.”

چند روز قبل و پیش از تسخیر بخش های بزرگی از خاک عراق توسط گروه مخوف داعش، سایت های ایران از نقش قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در شکست سنگین داعش خبر داده بودند. از طرفی دیگر حجت الاسلام بهشتی پور جانشین سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، گفته بود: “برای کرمان افتخار است که مردی از این دیار تمام نقشه های دشمنان را در سوریه نقش بر آب کرده و در کنار حزب الله، پیروزی های مقاومت را در سوریه و لبنان هدایت می کند و او کسی نیست جز سردار حاج قاسم سلیمانی و دلیل این سر افرازی ها، اطاعت محض از رهبری است.”

در واقع مدتی است که فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی، بدون پرده پوشی از نقش “سپاه پاسداران” در تحولات منطقه و توان آن در “ایجاد یا حل” بحرانها سخن میگویند.

پیش از این محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه گفته بود: “سپاه در سوریه حضور نظامی ندارد بلکه حضور ما صرفاً مستشاری است که نتیجه آن نیز شکل گیری بسیج مردمی در کنار ارتش سوریه در مقابله با جریانات تکفیری است.” اینک و به مرور “حضور مستشاری” به هدایت تحولات منطقه تبدیل شده است.

در سال ۱۳۹۱ نیز محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران گفته بود: “همه می‌دانند که سپاه واحدی به نام نهضت‌های اسلامی داشته و دارد که با هدف کمک به مستضعفین و صدور انقلاب اسلامی تشکیل شده است و در این راستا حرکت می‌کند. از زمانی که نیروی قدس تشکیل شده است این نیرو با هدف حمایت از ملت‌های مظلوم و به ویژه مسلمان بوده است. تعدادی از نیروهای قدس نیز در سوریه حضور دارند اما این به منزله حضور نظامی ما در این کشور نیست.”

 حال با وجود تاکید فرماندهان سپاه بر ایفای نقش منطقه ای و حتی “جهانی”، این تلاشها تاکنون نتیجه مشخصی در عرصه دیپلماتیک داشته است؟ انزوای ایران و تحریم کمرشکن جهانی، که نهایتا ایران را به مذاکره و نرمش قهرمانانه کشاند،می تواند ثمره این “ نقش جهانی” محسوب شود؟

در دی ماه سال گذشته، بعد از چند هفته کشمکش درباره حضور یا عدم حضور ایران در کنفرانس صلح سوریه، بالاخره به دلیل مخالفت امریکا، ایران نتوانست در این کنفرانس حاضر شود. در آن زمان محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج گفته بود: “عدم حضور ما فرصتی است که خود آنها از دست داده‌اند و هر تصمیمی بدون حضور ایران در کنفرانس ژنو ۲ گرفته شود یک تصمیم ناقص و بی‌نتیجه است.” او همچنین در پاسخ به سئوالی درباره احتمال درخواست کمک دولت عراق از ایران برای مقابله با گروه داعش در استان الانبار گفته بود: “به نظر من دولت و کشور عراق توانایی لازم برای سرکوب نیروهای تروریستی را دارد ولی چنانچه آنها کمک بخواهند ما آمادگی داریم.” به این ترتیب زمینی که سپاه پاسداران امکان بازی در آن را یافته، جنگ نظامی مذهبی در منطقه خاورمیانه است.

برخی تحلیلگران معتقدند، بلندپروازیهای جمهوری اسلامی برای تبدیل شدن به بازیگری جهانی، ایران را درگیر جنگ قدرتی بی پایان و فرسایشی کرده که علاوه بر هزینه های انسانی، میلیاردها دلار سرمایه مالی ایران را نیز در رقابتی نابرابر به باد داده است.

البته سردار اسماعیل قاآنی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه اخیرا گفته است: “بزرگ و ابرقدرت بودن ملزوماتی دارد که آمریکا از آن بی‌بهره است.”

 او افزوده: “جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از جریانات قدرت و بزرگی خود را به عمل نشان داده است، نمونه آن را بر هم خوردن سیاست‌های آمریکا در عراق و افغانستان به واسطه قدرت ایران است.” محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین نیز چند روز پیش گفت: “ امروز پنج ابر قدرت دنیا کم آوردند به اضافه یک کردند تا شش قدرت بشوند و ایران را به سلطه در بیاورند. آنها بازهم جلوی ایران کم آوردند آن هم نتیجه مقاومت ملت ایران است.”

 با اینحال به نظر می رسد همه کارگزاران حکومت، جمهوری اسلامی را صاحب چنین قدرتی نمی دانند.

در آذرماه سال گذشته، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت روحانی در جمع دانشجویان گفته بود: “غربی‌ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند از مردم ایران می‌ترسند. آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمی‌آید؟”

سخنان ظریف در آن زمان، واکنشهای بسیاری داشت و خشم فرماندهان سپاه پاسداران را برانگیخت. جعفری، فرمانده سپاه، ظریف را بدون تخصص و تجربه در مسائل نظامی دانسته بود  و رئیس بسیج نیز سخنان او را ناشیگری سیاسی نامید.اکنون پس از گذشت چند ماه و در حالی که ضرب العجل ایران برای توافق هسته ای رو به پایان است، سپاه پاسداران پیشنهاد کرده است که در زمینه سیاست خارجی هم ـ- مانند زمینه های دیگر-ـ دستاوردهای خود را با دولت تقسیم کند.

سرتیپ حسین سلامی در بخشی از گفتگوی خود با روزنامه جام جم گفته است: “سپاه علاقه‌مند است دستاوردهای خود در حوزه امنیت منطقه و جهان را در اختیار دولت قرار دهد.” البته مشخص نیست که این تجربه ها و دستاوردها در زمینه امنیت کدام بخش از منطقه و جهان بوده است.