همایش دوسالانه اتحاد جمهوری خواهان ایران که با حضور شماری از اعضای این تشکل و جمعی از فعالان سیاسی سایر گروهها و تشکلهای مخالف و منتقد نظام، از روز جمعه در شهر کلن آلمان آغاز به کار کرده بود، یکشنبه، ۲۳ مهرماه با رای گیری و سپس تصویب قطع نامه و اساسنامه اتحاد جمهوری خواهان به برنامههای خود خاتمه داد.
در این همایش با تاکید و تمرکز بر بحران سیاسی و اقتصادی کشور، موضوعاتی مانند انتخابات آزاد، بحران اقتصادی، مساله هستهای، لزوم همگرایی مخالفان و منتقدان و راههای برون رفت از وضعیت فعلی از سوی مخالفان و موافقان به بحث گذاشته شد.
هر چند آنطور که از عنوان همایش پیداست این گردهمایی به صورت مشخص نشست دو سالانه تشکل سیاسی اتحاد جمهوریخواهان بود اما حضور افراد و چهره هایی مانند، جواد خادم، اردشیر امیر ارجمند، شهریار آهی،حسن شریعتمداری، علی مرزوعی، مرتضی کاظمیان، حسن یوسفی اشکوری، مهرداد عمادی، رضا علیجانی،پروین بختیارنژاد،برخی از اعضای سفیران سبز امید و شماری از روزنامه نگاران رسانههای مختلف، چه به عنوان سخنران و چه به عنوان میهمان، آن را از محدوده مباحث خاص مربوط به این تشکل، خارج کرده بود.
اما ملیحه محمدی و مهدی فتاپور، دو عضو اتحادیه جمهوری خواهان در مصاحبه با روز تاکید میکنند که این همایش در راستای ایجاد ائتلاف یا تشیکل مجموعهای گسترده از نیروهای مخالف نبوده است. آنها با تاکید بر ضرورت دیالوگ میان مجموعه نیروهای سیاسی ایران، شکل گیری یک ائتلاف فراگیر را غیر ممکن میدانند.
اتحاد جمهوریخواهان نزدیک به نه سال پیش به منظور اتحاد نیروهای جمهوری خواه در ایران تاسیس و در سالهای گذشته چندین بار دچار انشعاب شده است. مریم سطوت، دیگر عضو اتحاد جمهوریخواهان در یادداشتی که قبل از برگزاری همایش پنجنم منتشر شد نوشته بود تشکل آنها در این نه سال نه تنها موفق نشد نیروهایی را که از ابتدا به آن نپیوسته بودند جلب کند بلکه بخش مهمی از نیروهای این اتحاد نیز فعالیت در سازمانهای سیاسی دیگر را ترجیح دادند که مهمترین آن جدایی سال گذشته گروهی از بنیانگذاران این تشکل از آن بود.
در ایران تنها اراده یک نفر حاکم است
اوضاع سیاسی کشور، بحران هستهای، تحریمهای اقتصادی، خطر حمله نظامی و راهکارها، عنوان اولین میزگرد همایش پنجم اتحاد جمهوری خواهان ایران بود که روز جمعه، ۲۱ مهرماه با حضور بهروز بیات، حسن شریعتمداری، مهرداد عمادی، ملیحه محمدی، علی مزروعی و علی هنری برگزار شد.
مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، با اشاره به وضعیت اقتصادی ایران، گفت بحران اقتصادی در شرایطی اتفاق میافتد که تولید، سرمایه گذاری دراز مدت و کوتاه مدت و همچنین تقاضا با کاهش روبرو شده باشد.
آقای عمادی ضمن تاکید بر اینکه ایران حتی در همسایگی “بحران اقتصادی” هم قرار ندارد گفت بودجه کشور و تجارت با کسری مازاد و سیستم بانکی هم با کسری سرمایه روبرو شده و اگر اوضاع به همین ترتیب پیش برود شاید شش ماه دیگر حسرت این روزها را بخوریم.
رجبعلی مزروعی از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی هم با اشاره به اینکه در ایران هیچگاه با موضوعی به عنوان شورش یا جنبش اقتصادی روبرو نبودهایم گفت نباید انتظار داشت از دل این بحران اقتصادی، یک بحران سیاسی بیرون بیاید.
او افزد: “آنچیزی که اکنون در ایران به عنوان بحران اقتصادی در جریان است، ناشی از سوء مدیریت دولت احمدینژاد از ابتدا تا کنون بوده و تحریمهای اقتصادی هم به این سوء مدیریت تلنگر زده است.”
حسن شریعتمداری، دیگر فعال سیاسی شرکت کننده در این نشست، در پاسخ به آقای مزروعی نگاهی که بحران ایران را به بحران اقتصادی تقلیل میدهد “اغماض گرایانه” توصیف کرد و افزود: “اگر انباشتی از مشکلات اقتصادی وجود دارد، مربوط به بیش از سه دهه حکومت نظام ایدئولوژیک جمهوری اسلامی است.”
او با بیان اینکه ایران در “سراشیبی سقوط اقتصادی” قرار گرفته گفت: “در ایران اراده تنها یک شخص حاکم است. آقای خامنهای در مقابل اراده دنیا ایستاده است و تا زمانی که این اراده شکسته نشود، مباحث انتقادی خواهند بود.”
علی مزروعی اما این نگاه را “ساده سازی مسائل” دانست و گفت: “ما نباید تصور کنیم که خامنهای همه کاره است و بقیه هیچ کاره. من قبلا هم در دولت بودهام هم در مجلس. اینطور نیست که خامنهای هر تصمیمی که خواست بگیرد و آن را اجرا کند.”
در همین نشست، ملیحه محدی، از اعضای هیات سیاسی اتحاد جمهوری خواهان با بیان اینکه بحران ایران روند فزایندهای به خود گرفته گفت که مدیریت بحران اقتصادی میتواند به حل بخشی از بحران سیاسی منجر شود.
بهروز بیات، کارشناس فیزیک هستهای هم با اشاره به نحوه مدیریت محمود احمدینژاد، به صورت مشخص هدفمندی یارانهها را به انتقاد گرفت و گفت: ”هدفمندی یارانهها و اجرا و پیشبرد آن عامل شروع اعتراضهای سیاسی در ایران است.”
علی هنری، فعال سیاسی هم در سخنان خود در این بخش از همایش گفت: “باید میان نارضایتی و اعتراض تمایز گذاشت چون لحظه نارضایتی الزاما لحظه اعتراض نیست”. او با اشاره به جنبش سبز افزود: “این جنبش سرکوب شد و از این به بعد باید محاسبه گرانه با تحولات برخورد کرد تا مشارکت مردم و جامعه متحقق شود. جامعه امروز بر هزینههایی که باید بپردازد فکر میکند. با این حال اما محاسبه مادی یا ابزارگرایانه تنها عامل مهم نیست، بلکه احساسات حاکم بر جامعه است که نقش تعیین کننده دارد.”
او همچنین با بیان اینکه جنبش سبز ارتقا یافته جنبش اصلاحات است گفت: “عدهای در حال حاضر دوست دارند تاکتیکهای قبلی را تندتر کنند و عدهای هم میخواهند فضا را برگردانند. در نتیجه کمرنگ شدن جنبش سبز، بر اندازی و اصلاحات برجسته میشود.”
”انخابات آزاد” دیگر موضوع مطرح شده در این میزگرد بود که بیشتر شرکت کنندگان معتقد بودند تکیه بر این اصل میتواند به همگرایی سراسری برای عبور از بحران فعلی کشور منجر شود. هر چند علاوه بر مخالفت برخی از شرکت کنندگان بحثهای مفصلی هم بر سر برداشتهای مختلف از “انتخابات آزاد” صورت گرفت.
در پایان میزگرد اول در روز نخست همایش، شرکتکنندگان مداخله نظامی را محکوم کردند.
تقلیل جنبش سبز و اصلاح طلبان
میزگرد دوم که عصر روز یکشنبه برگزار شد حول محور “همگرایی و اتحاد نیروهای جمهوریخواه؛ موانع و راه حلها” با حضور فرید اشکان، علی حسین قاضیزاده، مهرداد درویشپور، رضا علیجانی و مهدی فتاپور آغاز شد.
مهدی فتاپور، از اعضای اتحاد جمهوری خواهان ایران، در آغاز این میزگرد با ترسیم نمودارهایی به تقسیم بندی گروههای مختلف سیاسی در ایران و آندسته که به گفته او حول محور “جمهوری خواهی” گردهم آمدهاند، پرداخت.
او از اصلاح طلبان و جمهوری خواهان به عنوان گروههایی نام برد که میتوانند در چهارچوب “جنبش سبز” قرار بگیرند.
مهرداد درویشپور، فعال سیاسی هم در میزگرد دوم روز اول گفت: “با صرف توافق بر سر موضوعی مانند حقوق بشر، زمینه برای شکل گیری یک ائتلاف فراگیر فراهم نمیشود. مساله اهداف مشترک صرفا کافی نیست. برای مثال نیرویی که معتقد به برگزاری انتخابت آزاد است با نیروهایی که مسلح هستند و طرفدار حمله نظامی به ایران با هم جور در نمیآیند.”
آقای درویشپور همچنین با بیان اینکه شعار انتخابات آزاد “میتواند مبنای یک دیالوگ ملی قرار گیرد.” گفت: “تنش زدایی در جامعه مهم است. اگر ما در ایران دنبال سنگر بندی خیایانی و حمله نظامی نیستیم باید تضادهایمان را نه فقط در خیابانها بلکه در کنفرانسهایی از این دست به بحث بگذاریم.”
“تبدیل کردن همگرایی به موضوع انشاء” انتقادی بود که از سوی رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی شرکت کننده در کنفرانس مطرح شد. به گفته او بدون وجود “نشاط سیاسی” وجود ائتلاف غیر ممکن است. باید برای چنین امری انگیزه هایی در مرحله اول در داخل و بعد در خارج از کشور وجود داشته باشد.
مشکل و مانع همگرایی به اعتقاد آقای علیجانی “فقدان مهندسی نیروهای سیاسی” است و اینکه تا زمانی که از طریق گفتگو جلب اعتماد نشود و سوتفاهمها رفع نگردند نمیتوان صحبتی از اتحاد به میان آورد؛ موضوعی که با همراهی برخی دیگر از شرکت کنندگان نیز روبرو شد.
علی حسین قاضیزاده، از اعضای سفیران سبز امید که بعد از انتخابات جنجالی سال ۸۸ از سوی برخی از طرفداران اصلاح طلب جنبش سبز در خارج از کشور تشکیل شده با انتقاد از اتحاد جمهوری خواهان ایران گفت این تشکل جذابیتی بین “طیف تازه به سن سیاست رسیده” ندارد و بر این اساس ظرفیتی هم برای تشکیل ائتلاف در آن دیده نمیشود.
او فراتر هم رفت و گفت: “جذابیتهای سلطنت طلبها هم بیشتر از جمهوری خواهان است. گروههای سیاسی باید قبل از ائتلاف از خود بپرسند چرا نمیتوانند با مشکلات درونی خود کنار بیایند.”
خبری از جنبش سبز نبود
“اگر اصلاح طلبانی که در کار هستند و قرار باشد کاری انجام دهند، به استبدادی که بعد از خاتمی رسید میرسیم. من نمیتواننم از اصلاح طلبان حمایت کنم و این کاری است که جمهوری خواهان انجام میدهند”. این بخشی از اظهارات کمال ارس، فعال سیاسی و عضو جبهه ملی خارج از کشور در دومین روز همایش پنجم اتحاد جمهوری خواهان ایران در کلن بود.
در همین روز مرتضی کاظمیان، از فعالان ملی مذهبی هم طی سخنانی با انتقاد از این همایش گفت: “دو سال پیش هنگام همایش قبلی، ما در متن یک جنبش اجتماعی بودیم اما امروز اینجاییم. تصاویر جنبش سبز بر پوستر جمهوری خواهان خورده ولی خبری از جنبش در همایش نیست. رهبران جنبش در زنداناند و جنبش وجه خیابانی ندارد اما از درون زندان قدیانی و تاجزاده اعلام موضع میکنند و خامنهای هم در جدیدترین اظهارنظر خود به جنبش سبز ارجاع میدهد.”
وی در ادامه گفت: “آیا در چنین همایشی به چیزی به عنوان جنبش سبز باور وجود دارد؟ منطقا در یک اجلاسی که بخش اعظم آنها چپ بودهاند جنبش اجتماعی به عنوان یک کلید واژه باشد اما انگار جنبش سبز در این اجلاس به حاشیه رفته و این برای کسی مثل من که دغدغهاش بازخوانی جنبش سبز است مایوس کننده است. به نظر میرسد تلاش برای آلترناتیو سازی به سوی دیگری سوق داده میشود انگار همه چیز به حاکمیت سیاسی است در حالیکه اگر قرار است اتفاقی رخ دهد از دل جامعه رخ میدهد. حدود ده میلیون کارگر در ایران هستند سطح در آمدشان پائیناند، بیمه مشکل دارد بیکاری پیش آمده.”
مهدی فتاپور، از اعضای اتحاد جمهوری خواهان در مورد این انتقاد به روز میگوید: “برخی از شرکت کنندگان یا میهمانان همایش معتقد بودند که جنبش سبز تضعیف شده یا نقش گذشته را ندارد، ما به عنوان اتحاد جمهوری خواهان چنین نظری نداریم و اکثر شرکت کنندگان بر این جنبش و تداوم آن تاکید کردند. و طبیعتا به عنوان نظر اتحادیه ما خود را بخشی از جنبش میدانیم و معتقدیم زنده است و در تحولات آینده نقش مهمی ایفا میکند.”
در روز دوم کنفرانس نزدیک به ۲۰ نفر شرکت کنندگان از طیفها و گرایشهای سیاسی مختلف به تشریح مواضع خود در مقابل موضوعات روز ایران پرداختند.
محمد مصری، از اعضای مرکزی حزب کومله کردستان، ضمن تاکید بر توافقنامه حزب متبوع خود با حزب دمکرات کردستان ایران، از برداشتهای نادرست از مفاد این بیانیه انتقاد کرد. به دنبال این سخنان خالد حسنپور، از حزب دموکرات کردستان ایران، در ارتباط با همین توافق نامه گفت: “به بهانه این اتحاد حملههای زیادی به خواسته های مردم کردستان میشود. اگر حکومتهای مرکزی علیه کردها موضع نداشتند، شاید مبارزهای زیر عنوان مبارزه ملی وجود نداشت. شعار ما فدرالیزم است که این یعنی حزب ما دنبال راه حلی است در چارچوب ایران.”
بابک امیر خسروی، از بنیانگذاران حزب مردم ایران اما از به کارگیری واژه “ملت” در توافقنامه مزبور انتقاد کرد و گفت: “نمیشود گفت در ایران چند ملت وجود دارد. ملت و دولت به هم پیوستهاند. مگر میشود یک ملتی باشد و یک دولت و ده ملت دیگر هم همزمان وجود داشته باشند؟”
محمد امینی، دیگر فعال سیاسی هم بر مواضع آقای امیر خسروی در مورد توافقنامه دو حزب کرد تاکید کرد و گفت: “عدهای با آوردن قوم گرایی به حوزه مدرنیته بحث را منحرف میکنند. در کدام کشور جهان حقوقی به نام حقوق سیاسی قومی وجود دارد؟ اگر بحث فرهنگی و زبانی هست به جای خود. بحث سیاسی در اختیار یک حزب و گروه نیست.”
حسن یوسفی اشکوری، از فعالان سرشناس مذهبی هم در مورد وضعیت فعلی کشور گفت: “با کلی گویی و ایراد گیری به جمهوری اسلامی به جایی نمیرسیم. به صرف نه گفتن آلترناتیوی ساخته نمیشود. بدون ارائه راهکار ما به جایی نخواهیم رسید. اگر اپوزیسیون هستیم در صورتی میتوانیم در دوران پسا جمهوری اسلامی به آینده بهتر امیدوارم باشیم که از همین الان فکر کنیم برنامه ما چی است؟ انتخابات آزاد؟ چگونه؟ اگر فکر میکنیم که با جدایی دین از دولت همه چیز حل میشود اشتباه بزرگی است. آن، تازه ابتدای راه است.”
سیروس مددی، علی شاکری، نادر عصاره، امیر ممبینی، روح الله شهسوار، حسین فرشیان، پروین بختیارنژاد، ضیا عابدی از جمله دیگر سخنرانان روز دوم همایش بودند.
شاید سخنرانی فرخ نگهدار، یکی از جنجالیترین سخنان همایش روز دوم بود، چرا که در خلال برگزاری همایش و در روزهای بعد از آن واکنش های زیادی رابرانگیخت.
او در ابتدای سخنان خود گفت: “در این دوره من تصمیم گرفتم هوادار سازمانهایی باشم که دوستشان دارم و با آنها زندگی میکنم. این سازمانها عبارتند از اتحاد جمهوری خواهان ایران، سازمان اکثریت که همواره عضو آن بودهام و دیگری هم سفیران سبز امید که در من بار دیگر امید را روشن کرد.”
او افزود: “هر کسی که برای ایران کار میکند باید چشم و امیدش به جوانها باشد. به نظر من ما به سمت دمکراسی و انتخابات آزاد نخواهیم رفت اگر نتوانیم مناسبات بین نحلههای مختلف سیاسی را تغییر دهیم. مهمترین حلقه در این تغییر فهم و کشف عناصر مشترک است.”
اما او با اشاره به سخنرانی و نمودارهای ارائه شده از سوی مهدی فتاپور گفت: “در نمودار ارائه شده ما جایی برای نیروهایی طرفدار حکومت نمیبینیم. حلقههای تغییر در جمهوری اسلامی شامل آنها هم میشود.”
مهدی فتاپور در نمودار خود تنها از طرفداران جنبش سبز نام برده و دسته بندی خود را بر این اساس انجام داده بود. آقای نگهدار اما مشخص نکرد که منظور او از حذف طرفداران حاکمیت در نمودار ارائه شده که محدود به جنبش سبز بود به صورت مشخص چه چیزی است.
نگهدار در ادامه خواستار برداشتن شکاف میان اپوزیسیون و جمهوری اسلامی شد و گفت: “من یک نیم حلقهای به نمودار ارائه شده اضافه میکنم و میگویم نگرانیهای بالا با ترس پائین باید جمع شود. باید ترس حکومت از اپوزیسیون بریزد تا ما گذار مسالمت آمیز به سمت دموکراسی داشته باشیم. تا ترس حکومت وجود دارد با فجایعی که در جنبش سبز پیش آمد مواجه خواهیم بود. بخشی از جامعه ما هم میخواهد این ترس از حاکمیت را ایجاد کند و بگوید حاکمیت عقب نشینی نخواهد کرد؛ چرا که در صورت عقب نشینی نابود خواهد شد.”
اتحاد همه گروهها غیر ممکن است
همایش سه روزه اتحاد جمهوریخواهان ایران روز یکشنبه، ۲۳ مهرماه با تصویب قطعنامه و اساسنامه اتحاد جمهوری خواهان به پایان رسید.
قطنامه این تشکل سیاسی با موضوعاتی مانند “انتخابات آزاد”، “جنبشهای اجتماعی”، “حقوق بشر”، “سیاستهای اتحادها”، “سیاست اتحاد جمهوریخواهان” به تصویب اکثریت اعضا رسید.
در این قطعنامه پیرامون انتخابات آزاد با تاکید بر “صندوقهای رأی و التزام به رأی آزادانه شهروندان” آمده است: “انتخابات آزاد اقدام ضروری برای پایان دادن به بحرانهای کنونی در کشور است. ما معتقدیم مشارکت شهروندان در اداره امور مملکت راه پایان دادن به بحرانهای کنونی و در جهت مصالح کشور به سود شهروندان است.”
شرکت در همایش اتحاد جمهوری خواهان بر خلاف معمول همایشها و کنگرههای سیاسی که تنها حضور در مراسم افتتاحیه و اختتامیه آنها برای عموم آزاد است، تا آخرین روز برای همگان آزاد بود.
ملیحه محمدی، عضو هیات سیاسی اتحاد جمهوری خواهان، در مورد این زمینه به روز گفت: “همایشها یا کنگرههای اتحاد جمهوری خواهان برای دوستانی که میخواهند از روند آنها مطلع شوند باز است. همواره تعدادی میهمان از گروههای سیاسی مشخص دعوت شدهاند. آنهایی که میهمان ما هستند و دعوت شدهاند پیام خود را به صورت کتبی میخوانند و مشخص میشود مهمان ما هستند. برخی دیگر از شرکت کنندگان هم از سایر تشکلهای سیاسی در اجلاس حضور داشتند که با میل شخصی خودشان بوده نه دعوت ما.”
به گفته خانم محمدی “حضور فعالان جنبش سبز” وجه تسمیه همایش پنجم اتحاد جمهوری خواهان با همایشهای قبلی بوده است.
مهدی فتاپور، دیگر عضو اتحاد جمهوری خواهان هم به روز میگوید: “محدودیتی برای حضور در همایش نداشتیم، هر کسی دلش میخواست میتوانست بیاید. اما به عنوان دعوت به همایش ما کسانی را به عنوان سخنران دعوت کرده بودیم که در چهارچوب عمومی سیاستهای ما همسو بودند. این همایش عمومی برای ائتلاف بین نیروها نبود. این همایشی بود برای دیالوگ و نزدیکی گروههایی که با هم همسویی سیاسی دارند. بنابراین کسانی که مخالف سیاستهای ما هستند به همایش دعوت نشده بودند.”
او میافزاید: “ما نیروهایی را که سیاستهای تندی دارند و مساله جنگ و حمله نظامی به ایران را تو جیه میکنند، یا کسانی که اشکال مسلحانه مبارزه را پیگیری میکنند و کسانی که مساله تجزیه ایران برایشان مساله پر اهمیتی نیست و مسائل ایران را در سیاست خود ندارند به همایشهای خود دعوت نمیکنیم. چنین گرایشهایی طبیعتا با ما همسو نیستند.”
در مورد ایجاد یک ائتلاف فراگیر که از موضوعات پررنگ همایش کلن بود مهدی فتاپور میگوید: “ما اصلا سیاستمان این نیست که مجموعه نیروها باهم متشکل شوند. این امکان ندارد. کسانی که معتقد باشند چنین چیزی ممکن نیست، نظر درستی دارند.”