در شرایطی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی با سکوت از کنار اخبار مربوط به مرگ و خاکسپاری سیمین دانشور،نویسنده سرشناس ایرانی گذشت،رسانه های داخلی به نقل از مقامات حکومتی از برگزاری با شکوه مراسم تشییع جنازه وی خبر دادند؛خبرگزاری میراث فرهنگی اما بدرقه نه چندان پرشور خالق “سووشون” را گزارش کرده است.
در مرثیه مرگ سیمین دانشور بسیاری از اهالی فرهنگ، به ویژه نویسندگان و صاحب نظران حوزه ادبیات سخن گفته یا نوشته اند؛ در این میان کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانهای ضمن مرور زندگی پربار این بانوی نویسنده نوشته است که “او تا آخرین دمِ زندگی توجه و علاقه خود را به آزادی اندیشه و بیان و قلم حفظ کرد.”
بهمن دری، معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد هم در مراسم تشییع پیکر خانم دانشور گفت که هیچ اثری از وی در ارشاد نیست اما از آنجا که خانم دانشور آرزو داشت کتابهای چاپ نشدهاش منتشر شوند، معاونت فرهنگی این وزارت خانه قصد چاپ این آثار و تجدید چاپ بقیه کتابهای وی را دارد.
“حرف اول داستان نویسی در ایران”
بر اساس گزارشها مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری پیکر سیمین دانشور، داستان نویس پرآوازه ایرانی با حضور نویسندگان، مقامات حکومتی و جمعی از یاران و علاقه مندان به آثار او در تهران برگزار شد.
این مراسم روز یکشنبه ۲۱ اسفند، در حیاط تالار وحدت تهران برگزار شد و سپس پیکر خانم دانشور به گورستان بهشت زهرا منتقل و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.
سیمین دانشور، داستان نویس شهیر ایرانی، عصر روز پنج شنبه، ۱۸ اسفند، پس از یک دوره بیماری در در سن نود سالگی در گذشت.
به گزارش خبرگزاری فارس پیکر این بانوی داستان نویس از مقابل تالار وحدت با حضور “جمع کثیری از نویسندگان و اهل فرهنگ” تشییع شد، اما خبرگزاری میراث فرهنگی خبر داده که تنها “تعداد انگشت شماری” از چهرههای برجسته ادبی در این جمع حضور داشتهاند. جواد مجابی، بهمن فرمانآرا، مصطفی رحماندوست، احمد مسجدجامعی، امیر اثباتی، عزیز ساعتی، محمد متوسلانی، حسن سناپور، سیمین بهبهانی و سهیل محمودی از جمله چهرههای شرکت کننده در این مراسم بودهاند.
بر اساس برخی دیگر از گزارشها وزیر ارشاد به عنوان عالی رتبه ترین مقام فرهنگی کشور به دلیل “سفر کاری” در این مراسم غایب بوده، اما گزارش شده که معاون وی و تعدادی دیگر از مقامات دولتی در مراسم وداع با سیمین دانشور حضور داشتهاند.
بهمن دری، معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد در این مراسم گفته “شهادت میدهد” که سیمین دانشور در داستان نویسی “حرف اول” را میزند و بعید است تا مدتها فردی بتواند این کسوت را بدست آورد.
در این مراسم همچنین علی دهباشی، مدیر و سردبیر مجله بخارا در سخنانی از طرف خانواده خانم دانشور از حضور مردم در این مراسم قدردانی کرده و گفته است این حضور نشان از جایگاه سیمین دانشور در ادبیات معاصر ما دارد.
“پیدا کردید برش دارید ببرید”
موضوع بلاتکلیف ماندن برخی از کتابهای سیمین دانشوردر وزارت ارشاد، از جمله بحثهایی بود که بلافاصله پس از مرگ او از سوی بسیاری از رسانهها مطرح شد.
خانم دانشور در یکی از آخرین مصاحبههای خود در پاسخ به سئوالی در رابطه با چاپ “کوه سرگردان” که سومین رمان از سه گانه داستانی”جزیره سرگردانی” و “ساربان سرگردان” است گفته از انتشار آن اطلاعی ندارد: “نیست. کسی هم چاپش نمیکند. نمیدانم. اگر پیدا کردید برش دارید ببرید.”
با این حال معاون فرهنگی بهمن دری، معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد در حاشیه مراسم خاکسپاری او در مورد چاپ رمان “کوه سرگردان” گفته است: “ناشری که این کتاب را در دو سال گذشته در اختیار داشته فوت کرده است.”
این مسئول دولتی با اشاره اینکه اثری از خانم دانشور دروزارت خانه متبوع او وجود ندارد، گفته است: “درباره سیمین دانشور هر کتابی به ارشاد بیاید بلافاصله مجوز میگیرد.”
او وعده داده که به مناسبت تولد دانشور که ۸ اردیبهشت است و در آستانه نمایشگاه کتاب، “غرفهای در خور شخصیت وی آماده و مراسم ویژهای در آن مکان” برگزار میشود
“تنهایی را دوست دارم”
”سووشون” معروفترین اثر سیمین دانشورست که به هفده زبان ترجمه شده است. این رمان اولین بار در تیرماه ۱۳۴۸ از سوی انتشارات خوارزمی منتشر شد.
”آتش خاموش” اولین اثر داستانی خانم دانشور در سال ۱۳۲۷ منتشر شد؛ سالی که با جلال آل احمد، نویسنده و مترجم ایرانی، آشنا شد و بعدها با او ازدواج کرد.
”شهری چون بهشت”، “به کی سلام کنم”، “جزیره سرگردانی”، “ساربان سرگردان” از دیگر آثار این نویسنده پر آوازه ایرانی است.
خانم دانشورهمچنین مترجم آثار برخی از نویسندگان خارجی از جمله برنارد شاو، آنتوان چخوف و ناتانیل هاثورن به زبان فارسی بوده است.
سیمین دانشور عضو و نخستین رئیس کانون نویسندگان ایران بود. این کانون در بیانیهای که به مناسبت درگذشت خانم دانشور منتشر کرده، ضمن تسلیت به “خانواده او، اعضای کانون و جامعه فرهنگی مستقل کشور” نوشته است: “گریه نکن خواهرم. در خانهات درختی خواهد رویید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینات. و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید: در راه که میآمدی سحر را ندیدی!”
خانم دانشور در یکی از آخرین مصاحبههایش در آستانه نود سالگی به اختصار از “بیحوصلگی و تنهایی” که به گفته خود او یکی از ویژگیهای کهولت سن است، سخن گفته بود.
او در همین مصاحبه که در وبسایتهای مختلفی منتشر شده، با ابراز خوشحالی از اینکه جوانان آثارش را میخوانند، علیرغم محدودیتها، آنها را تشویق به ادامه تلاشهایشان کرده است.
شاید این عبارت آخرین اظهار نظر این بانوی پرآوازه ادبیات داستانی ایران در حوزه عمومی باشد که در آستانه نود سالگی مطرح کرده بود: “آدمها از یک سنی تنها میشوند. منم خو گرفتم و تنهایی را دوست دارم.”