جامعه عزتمند ‏

حمیدرضا جلایی پور
حمیدرضا جلایی پور

در سال جدید وارد دهه چهارم انقلاب شدیم و وجود برخی از تغییر و تحولات ما را بر آن می دارد که یک بار دیگر ‏رجوع کنیم به اهداف و آرمان های انقلاب و میزان تحقق آنها که مرور آنها در این مقطع می تواند پاسخگوی برخی از ‏سوالات و راهگشای مسائل جدید باشد. ‏

اهداف مختلفی در انقلاب اسلامی ایران مطرح بود، اما آنچه اجمالاً همه را بسیج کرد خواست های آزادیخواهانه و ‏عدالت طلبانه بود. این مطالبات جزء اهداف اجماعی همه مردم محسوب می شد که به نوعی همگی خواهان یک زندگی ‏عزتمندانه بودند. اکثریت مردم در آرمان هایشان جامعه یی را تصور می کردند که در آن استقلال، آزادی و جمهوری ‏اسلامی نهادینه شده باشد و از این دریچه تحلیل محتوای شعارهای مردم در زمان انقلاب قابل بررسی است. ‏

مردم در مهم ترین خواسته های خود تشکیل حکومت جمهوری اسلامی را مطرح می کردند در حالی که برخی دیروز ‏و امروز به جای آن دولت اسلامی را مطرح می کنند در واقع دولت اسلامی اسم رمزی است برای حکومتی که می ‏خواهد به ساز و کارهای مردمسالاری بی اعتنا باشد و برخلاف خواسته های مردم و امام، تفکرات خود را جایگزین ‏کند؛ در حالی که امام اگر واقعاً به حکومت دینی معتقد بودند بی تعارف آن را مطرح می کردند بدون آنکه بخواهند ‏شرایط جهانی یا انقلابی را در نظر بگیرند ولی امام از همان ابتدای نهضت تا زمانی که در قید حیات بودند مرتب به ‏جمهوری اسلامی تاکید می کردند، نه حکومت اسلامی‎.

از منظر جامعه شناسی بررسی نتایج انقلاب ها را در دو دوره زمانی می توان مورد بررسی قرار داد؛ یک دوره کوتاه ‏مدت و پس از آن یک دوره بلندمدت‎. ‎طبیعی است مطالعه انقلاب و بررسی نتایج آن متناسب با هر یک از دوره های ‏یادشده، خروجی ها و داده های متفاوتی داشته باشد. مثلاً همه انقلاب های پیروز در یک دوره کوتاه مدت با برخی ‏موانع و مشکلات ساختاری روبه رو هستند که انقلاب سال 57 ما نیز از این نظر با مشکلات متعددی روبه رو شد که ‏مهم ترین آنها پشت سر گذاشتن دوران بی دولتی بود. این دوران ویژگی ثابت تمام انقلاب ها محسوب می شود؛ چرا که ‏در هر انقلابی یک دولت سرنگون می شود و دولت جدیدی که قرار است جایگزین آن شود به مدت زمانی نیازمند است ‏تا بتواند نظم و انسجام خود را ساماندهی کند. از این رو دور از ذهن نیست که در این بازه در جامعه نوعی ناامنی، ‏ترس، رکود اقتصادی و برخی مشکلات سیاسی یا اجتماعی دیگر رخ دهد لذا از این منظر انقلاب ما با انقلاب های ‏دیگر فرق چندانی ندارد. ‏

شاید بتوان ناامنی های کردستان یا به تعبیری حمله صدام به ایران را از پیامدهای مشکل استقرار دولت دانست. این ‏پیامدها از جمله پیامدهای منفی انقلاب ما بود که همان طور که مطرح شد مشابه اتفاقات طبیعی سایر انقلاب ها حتی ‏انقلاب های کشورهای توسعه یافته بود ضمن آنکه در مقایسه انقلاب ایران با سایر انقلاب ها به این واقعیت برمی ‏خوریم که دوران بی دولتی در ایران بسیار کوتاه تر و کم هزینه تر سپری می شود که این نیز تاثیر رهبری و درایت ‏امام خمینی در آن مقطع بود که توانست در کوتاه ترین زمان ممکن دولت جدید جمهوری اسلامی را تشکیل دهد و ‏جامعه را از مرحله خطرناک بی دولتی بیرون آورد‎.

اما وقتی صحبت از نتایج و دستاوردهای انقلاب می شود، بیشتر نتایج بلندمدت انقلاب ها مورد توجه قرار می گیرد از ‏این حیث نیز در غالب انقلاب ها میل به برابری و آزادی در جامعه گسترش می یابد و همه افراد آن جامعه به نوعی با ‏رغبت و اشتیاق دوچندان پیگیر این آرمان ها هستند. به همین دلیل است که از نظر متفکری چون توکویل که از ‏بنیانگذاران علم جامعه شناسی محسوب می شود، میل به آزادی و برابری و حتی برادری و همبستگی به حدی است که ‏وقتی انقلاب از سختی های دوره کوتاه مدت خود رها شد، می تواند به دو مجموعه نهادی مهم ختم شود که یک ‏مجموعه آن به قول توکویل مردمسالاری به معنای استقرار ساز و کارهای دموکراتیک و نهادینه کردن آزادی های ‏سیاسی است و مجموعه دیگر آن شکل گیری نهادهای آزادی های اقتصادی قانونی و رقابتی است یعنی یک اقتصاد ‏بارونق و روزآمد شکل می گیرد.‏

‏ توکویل این دو دستاورد را در نیمه قرن 19 در امریکا مشاهده و در برخی آثار خود آن را تشریح می کند. او تاکید می ‏کند در انقلاب امریکا این دو مهم حاصل شده است؛ دستاوردی که امروز جامعه شناسان از آن به عنوان توسعه (اعم از ‏توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی) یاد می کنند. کتاب دموکراسی در امریکا هم پاسخی به این سوال است که چرا انقلاب ‏امریکا موفق شد این دستاوردها را به همراه داشته باشد ولی انقلاب فرانسه در تحقق این اهداف ناکام ماند. این نظر یک ‏جامعه شناس کلاسیک است که می توان از منظر او و به همین ترتیب نتایج بلندمدت انقلاب ایران را نیز مورد ارزیابی ‏قرار داد‎.

در انقلاب ایران نیز نگاه برابری و آزادی بعد از انقلاب شکل گرفت و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نیز ‏جزء شعارهای اصلی انقلاب بود لذا می توان امروز پس از گذشت سه دهه از انقلاب این سوالات را مطرح کرد که آیا ‏در این مدت ساز و کارهای مردمسالاری در جامعه نهادینه شده و آیا در این زمان یک اقتصاد مبتنی بر کارایی و ‏رقابت شکل گرفته است؟ ‏

متاسفانه باید گفت پس از گذشت 30 سال از انقلاب هنوز آرمان های اصلی انقلاب اسلامی محقق نشده است و دو ‏مجموعه نهادی که لازمه پیشرفت و عزت یک جامعه است همچنان بی رمق است، نه ساز و کارهای مردمسالاری در ‏جامعه تقویت شده است، نه شرایط اقتصاد سالم فراهم شده است چرا که هنوز اقتصاد ما رانتی و مبتنی بر نفت است؛ ‏مشکلاتی که تمام دلسوزان نظام و انقلاب نگران آن هستند و حتی کسانی که خود جزء معماران انقلاب محسوب می ‏شوند نسبت به این مسائل اعتراض و گلایه دارند. مثلاً در آخرین انتخابات ریاست جمهوری برگزارشده در کشور ‏شخصیتی مثل آقای هاشمی رفسنجانی که از شخصیت های طراز اول انقلاب محسوب می شوند، از اقدامات ناسالم در ‏انتخابات به خدا پناه می برند و شکایت شان را آنجا مطرح می کنند. بنابراین راه زیادی را در پیش داریم تا نهادهای ‏سیاسی و اقتصادی سالم و پویا متناسب با آرمان های انقلاب شکل گیرد‎.‎

منبع: اعتماد، نوزده فروردین ‏