پایان مهلت، قطعنامه سوم در راه

نویسنده

shorayeamniat477.jpg

کوروش سلیمی

امشب مهلت دوماهه ای که اعضای شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا برای ایران تعیین کرده بودند تا به غنی سازی اورانیوم پایان دهد و به مذاکرات با هیات اروپائی بنشیند، در حالی پایان می گیرد که ایران در پی اعتنائی به قطعنامه و پایان مهلت آن مدعی شده است که مرحله غنی سازی را پشت سر گذاشته و شرط خود به خود منتفی است. در این فاصله آمریکا هم در حالی که به علت شرایط عراق مجبور شده با ایران به مذاکره بنشیند مجموعه سیاست هایی را در پیش گرفته که به معنای اعمال فشار و سیاست های فرسایشی علیه ایران است.

شورای امنیت روز گذشته بررسی پایان مهلت جمهوری اسلامی را با گزارشی آغاز کرد که رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی درمورد عملکرد ایران در دو ماه گذشته تهیه کرده و تایید آن است که ایران وقعی به قطعنامه ننهاده است.

در قطعنامه 1747 به ایران دو ماه فرصت داده شده بود که غنی سازی اورانیوم و کلیه فعالیتهای مرتبط با آن را متوقف کند اما ایران در این دو ماه نه تنها فعالیت خود در این زمینه را متوقف نکرده بلکه آن را گسترده تر نیز کرده و از آغاز غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی در تأسیسات اتمی خود خبر داده است و در ضمن اعلام داشته که موفق شده در تأسیسات اتمی نطنز به اورانیوم غنی شده (با جرم اتمی 235) با غلظت 4.8 درصد تولید کند و به همین مناسبت هم رییس جمهور ایران جشنی برپا داشته که البته با تردیدهائی همراه شده است.

در گزارشی که محمد برادعی، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت تسلیم کرده، آمده که در بازرسی سرزده ای که مأموران آژانس در سیزدهم مارس ( 22 اسفند) گذشته از تأسیسات نطنز به عمل آوردند هشت سری 164 تایی دستگاههای سانتریفوژ به صورت همزمان در حال کار بوده و گاز هگزا فلوئورید اورانیوم برای غنی سازی به آنها تزریق می شده است. در عین حال دو سری 164 تایی دستگاههای سانتریفوژ اورانیوم نیز در حال آزمایش خلأ و سه سری دیگر در حال ساخت بوده اند.

به این ترتیب بخشی از ادعاهای رییس جمهور ایران تائید شده گرچه که بخش دیگری از آن تائید نشده و تبلیغاتی نموده است. نکته اختلاف آمیز دیگر گزارش برادعی با اخبار منتشر شده توسط ایران اعلام این خبرست که ایران از سیزده آوریل (24 فروردین) گذشته به آژانس اجازه بازرسی از رآکتور آب سنگین اراک را نداده است. ایران قبلا این خبر را تکذیب کرده بود.

آقای برادعی در پایان گزارش خود نتیجه گیری کرده که تا زمانی که ایران به پروتکل الحاقی به پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای را اجرا نکند و پرسش هایی را که همچنان بی پاسخ مانده جواب ندهد، آژانس بین المللی انرژی اتمی نخواهد توانست اطمینان دهد که آیا فعالیت اتمی ایران کاملاً صلحجویانه است یا نه.

گرچه کشورهای امضاکننده پیمان منع گسترش جنگ افزارهای اتمی دارای حق دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای و حتی دریافت کمک فنی بین المللی در این زمینه اند، اما آن گونه که در همین پیمان آمده، این نوع فعالیت ها باید با اطلاع و زیر نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت گیرد.

مخالفان برنامه های هسته ای ایران می گویند که از آنجا که ایران سالها از افشای بخش حساسی از فعالیت اتمی خود و اطلاع رسانی شفاف به آژانس خودداری ورزیده بود، لازم است تا قبل از جلب اطمینان جامعه بین المللی از صلح آمیز بودن برنامه خود، از ادامه بخشی از این فعالیتها خودداری ورزد.

با نزدیک شدن پایان مهلت تعیین شده در قطعنامه آخر، رسانه های جهانی به گمانه زنی هائی درباره سیاست آمریکا در مقابله با ایران پرداخته اند. گروهی با توجه به شرایط آمریکا در عراق و فشارهای داخلی و جهانی بر دولت بوش معتقدند که چاره ای جز نرمش در برابر ایران باقی نمانده و خریدن یک زمان دو ساله تا پایان عمر دولت نومحافظه کاران، برای تهران چندان مشکل نخواهد بود. اما گروه دیگری از تحلیلگران شرایط را بسیار خطرناک توصیف می کنند و هر آن منتظرند که بهانه ای پیدا شود و نومحافظه کاران با بهانه هائی که زمینه اش را هم فراهم آورده اند دست به عمل خشنی علیه ایران بزنند. چنان که تهدید نظامی دیک چنی که از فراز رزمناو آمریکائی در خلیج فارس به گوش جهان رسید همین پیام را داشت.

راه های مقابله

در این حال مقابله قهر آمیز، از راههایی است که همچنان برخی از رهبران غربی به عنوان یکی از گزینه ها از آن یاد می کنند، و این همان مقابله ای است که مسوولان ایرانی می گویند از آن ترسی ندارد.

تلاش برای باز نگاه داشتن راه دیپلماسی با ایران و تشویق گفتگوهای سیاسی با دولت جمهوری اسلامی – منجمله گفتگوهای ایران و آمریکا که قرار است در روز بیست و هشتم ماه مه جاری در بغداد برگزار شود و همچنین دیدار آینده علی لاریجانی با خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که برای هفته آینده تدارک شده – به نوعی ادامه وضع موجود است. با تعیین این زمان، جمهوری اسلامی از روش قدیمی خود استفاده می کند که امتیازهایش را بیهوده صرف نکند. یعنی اگر شورای امنیت تصمیم حادی علیه تهران گرفت گفتگو با سولانا یک وضع خواهد داشت و اگر نرمشی نشان داد زمان آن است که ایران هم نرمشی نشان دهد.

آخرین پدید خطرناکی که در منطقه شکل گرفته تحریک اعراب و مسلمانان علیه جمهوری اسلامی است که از قرائن چنین می نماید که با موفقیت شکل گرفته و این همکیشان که قدیمی ترین دشمنان هم هستند به اشاراتی چنان تهمت هائی نثار تهران می کنند که کشورهای غربی معمولا از آن پرهیز دارند. سفر محمود احمدی نژاد به امارات که با زیر پاگذاشتن پرهیز 28 ساله جمهوری اسلامی برای سفر رییس دولتش به جنوب خلیج فارس همراه شد و انتقاداتی را هم در ایران در پی آورد، زمانی بود که نظام ایران تصمیم گرفت اعتماد اعراب و همسایگان خود را جلب کند، همان کاری که موفق به انجامش در دنیا نشده است. اما این سفر هم نتوانست به تندگوئی های سران کشورهای عرب از ایران پایان دهد.

ناامن شدن همه مرزهای ایران، یکی از بخش های برنامه مفصلی است که آمریکا و هم پیمانانش برای عملیات فرسایشی علیه جمهوری اسلامی تدارک دیده اند. گرچه نیروی انتظامی در مقابله با ناامنی های سال گذشته در استان های شرقی خود، این منطقه وسیع را غیرقابل سکونت برای همه خارجی ها اعلام داشت، اما این واکنش به نظر کارشناسان همان کاری است که نظام حاکم بر ایران را در درون خود سرگرم می کند.

به هر ترتیب، عده ای از ناظران معتقدند راه سومی که آمریکائی ها – و به ویژه دموکرات ها – آن را برای مقابله با حکومت ایران پی گیری می کنند، زیاد کردن فاصله حکومت و مردم است، عملی که دولت ایران، خود در حال دامن زدن به آن است.