گپ

نویسنده
پیام رهنما

گفت و گو با روبین سیدول

به ما توصیه شده تا در این باره سخن نگوییم…

با  روبین سیدول  یکی از سه هنرپیشه انگلیسی تبار نمایش “آدم آدم است”به گفتگو نشسته ایم. این بازیگردرباره تفاوت های تئاتر ایران وانگلیس سخن می گوید و حرف هایش برای ما اهالی نمایش ایران تازگی دارد…

 

 

آشنایی شما و گروه ایرانی به چه شکل بود؟

آقا و خانم رایانی در دانشکده درس می خوانند.آن ها از جمله دانشجویانی هستند که تلاش می کنند تا تجربه های زیادی را برای خود وگروهشان فراهم کنند.برای اجرای این نمایش به ما پیشنهاد دادند و ما هم پذیرفتیم.

 

بنابراین به راحتی با گروه ایرانی ارتباط برقرار کردید؟

نسبتا همین طور بود.در ابتدای تمرینات کمی زمان نیاز داشتیم تا با روحیات یکدیگر آشنا بشویم اما به تدریج بر هم مسلط شدیم و پیش رفتیم.

 

به لحاظ اشتراکات زبانی با هم مشکل نداشتید؟

خیر.آن ها بخشی از زبان انگلیسی را می دانستند و اگر در برخی مسائل متوجه یکدیگر نمی شدیم خانم مرتضایی برایمان ترجمه می کردند.

 

چه مدتی این نمایش را برای اجرا تمرین کردید؟

تقریبا 20 جلسه کار کردیم.

 

به نظرتان شخصیت هایی که شما در این نمایش ایفاگر نقش آن ها بودید دارای همین ویژگی هایی هستند که دیدیم؟

می شود گفت همینطور است.برخی از مسائل کلی را می دانستیم و با تحقیق به دست می آوردیم، نکات ریز تر را کارگردان در اختیارمان قرار می داد.

 

همه آن چه شما به عنوان بازیگر این نقش ها بر صحنه اجرا کردید شاکله ای از سیاهی و تندی و پلیدی بود.به نظرتان در روند شخصییت پردازی نمایشنامه کمی عجله نشده است؟

اتفاقا این بحث یکی دو جلسه از تمریناتمان بود.اما اصرار کارگردان بر شکل دهی و ترکیب بندی این شخصیت ها به چنین روشی باعث شد تا مقاومت نکنیم.این نکته به روشنی روز است که هر شخصیت با تمام کژی ها پلیدی های خود دارای نقاط روشن و نیکی است که کمتر با آن روبرو هستند.این افراد هم همین گونه هستند.آن زمان که زن را به باد شلاق می گیرند و یا او را زیر فشار شکنجه قرار می دهند را تصور کنید با برون ریزی های ذهنی خود  از خانواده واجتماع.درست همین جاست که من هم با گفته شما موافق هستم اما به هرحال قصد کارگردان رونمایی از عملکردهای این افراد در موقعیت های کثیف است.اتفاقا به نظرم تا حدودی درست عمل کرده است اما دربرخی از لحظات دچار شتابزدگی می شود و این به مرز این خطر می رسد که این افراد تبدیل به تیپ شوند.

 

مدتی که درتهران حضور داشتید از دیگر نمایش های روی صحنه بازدید کردید؟

متاسفانه فرصتت نشد تا نمایشی را ببینم.البته وقتی متوجه شدیم که درمجموعه تئاتر شهر تهران تنها سه نمایش بر صحنه است بسیار تعجب کردیم.به نظر می آید این مجموعه دارای 6 سالن اجرایی است که تنها دراین مدت با نمایش ما سه نمایش دیگر بر صحنه بود و بقیه سالن ها خالی بودند.

 

شما از دانشجوی تئاتر در کشور انگلستان هستید ودررشته خود تجربیاتی را داشته اید.به نظرتان چه تفاوتی است میان همکاری با یک کارگردان بریتانیایی و یک کارگردان انگلیسی؟

ایرانی ها دراغلب تولیدات خود با احساس و وسواس مخصوص به خود با نمایشنامه برخورد می کنند امااغلب کارگردانان انگلیسی سعی می کنند در نخستین قدم کار خود برپ جذابیت های تکنیکی اثر خود بیفزایند.به طور مثال یک نمایش انگلیسی اگر با کمترین نوع تکنولوژی سروکار نداشته باشد قطعا به سراغ ابزار وعناصری گام برخواهد داشت که ازآن شمایل چند بعدی را به وجود آورد اما کارگردانان ایرانی که من با آن ها همکاری داشته و یا آثاری را در رابطه با اجرایشان دیده ام تلاش می کنندبا بازیگران خود فضاهای خودخواسته را تعریف و ارائه کنند.هردو شکل این نوع از تولیدات مهم و خلاقانه است وجریان های خاص خود را به تماشاگران نمودار می کنند.

 

این نوع نگاه شما درمقوله کارگردانی مربوط به بازی بازیگران هم می شود.به طور مثال در همین نمایش سپیده نظری پور را می بینیم که به شدت بر احساسات نقش تاکید دارد اما سه بازیگر بریتانیایی به شیوه ای دیگر اجرا می کنند.

بله.بازیگران ایرانی کاملا احساساتی هستند و کمترین استفاده را از تکنیک های موجود در بیان و بدن و احساس به خرج می دهند.بازیگران اروپایی نسبتا بر خلاف این شکل از کار عمل می کنند.قبل از اینکه به ایران سفر کنم چند فیلم سینمایی از ایران را دیدم و درنهایت به این نتیجه رسیدم.

 

چه تفاوت هایی است میان امکانات سخت افزاری تئاتر ایران و کشور شما؟

ایران کشور بزرگ و پر جمعیتی است.تئاتر ایران بر خلاف پهنای کشورتان فقیر جلوه می کند.فقیر از نظر سخت افزار ونه از منظر نیروی انسانی.کارکنان تئاتر ایران خلاق وپرتوان هستند و درمسیر کم رونق خود به بهترین شکل ممکن نمایش های جذابی رابه اجرا درمی آورند.

 

عکس العمل مخاطبان ایرانی به اجرای شما چه بود؟

این اجراها تجربه ی بسیار بزرگی برای ما بود.اغلب تماشاگران درآغازنمایش به سختی با اجرا ارتباط برقرار می کردند.شاید به دلیل این بود که همه نمایش به زبانی غیر از زبان مادری اشان اجرا می شد که این طبیعی بود اما به تدریج با شکل کار آشنا می شدند و تا پایان اجرا ما را همراهی می کردند.

 

موضوع سفر و اجرای آدم آدم است درتهران را از آغاز تمرینات می دانستید؟

بله.اصلا این تجربه مشترک به دلیل اجرای مشترک در دو کشور بود.

 

با توجه به درگیری های سیاسی واجتماعی یک سال اخیر در ایران مشکلی با این سفر نداشتید؟

هیچ مشکلی نداشتیم.ضمن آنکه با پوزش فراوان به ما توصیه شده است تا دراین باره گفتگو نکنیم.