قاب

نویسنده

او از نورپردازی های خاص آن نمایشها و درخشش نوری که در مردمک چشمان هنرپیشه های زن می تابید، در طراحی، نورپردازی و رنگ آمیزی صحنه، چهره ها و چشمان درشت و پر احساس کاراکترهای اش الهام گرفت در واقع اولین کسی بود که…

 

درباره اوسامو تزوکا

پدر مانگا و انیمه

 

تاثیر “مانگا” (کامیک ژاپنی) بر فرهنگ بصری دنیای امروز انکار ناپذیر است، مانگا از سینما و کامیک بوک امریکایی تاثیر گرفت و به مرور زمان بر آن تأثیر گذاشت. امروزه حتی در آثار سینمای پست مدرن آمریکایی چون ماتریکس، بلید، تحت تعقیب و…می توان ردپای کاراکترهای مانگایی، قاب بندی ها و پرسپکتیوهای مانگایی، تخیلات و توهمات مانگایی و سایر کلیشه های این پدیده را بازجست. “دکتر اوسامو تزوکا” را آغازگر پدیده مانگا و همتای “والت دیزنی”، در انیمیشن و کامیک کشور ژاپن لقب داده اند.

 

“اوسامو تزوکا” سال 1928 در شهر تویوناکای اوزاکا متولد شد، بزرگترین نفر از سه فرزند خانواده ای متوسط الحال بود و در کودکی همواره به خاطر هیکل نحیف و استخوانی اش مورد تحقیر و آزار همسن و سالان قرار می گرفت، خصوصاً که موهای متفاوت و مجعدش که پدیده ای جداً نادر میان ژاپنی ها است، او را بیشتر انگشت نما کرده، لقب “گاشاگاشا آتاما” را (به معنای آشفته مو) برایش به همراه آورده بود. مادر “اوسامو” مشوق و تکیه گاهی بزرگ بود که او را دعوت به تماشای افق برای آرامش روح و تقویت اعتماد به نفس می کرد و قصه هایش، منبع الهام بزرگی برای “اوسامو” بود تا قدرت خیالپردازی اش را پرورش دهد. “تزوکا”ی کوچک، نقاشی و طراحی را از کلاس دوم ابتدایی آغاز کرد و استعداد بصری عالیی به نمایش گذاشت. بعد ها در نوجوانی دست اش در صانحه ای آسیب دید، این جراحت را پزشکی حاذق درمان کرد که انگیزه ای برای اوسامو شد تا پزشکی را حرفه آینده خود قرار دهد و بعد از تحصیلات ابتدایی به دانشکده علوم پزشکی “اوزاکا” وارد شود.

 

 او همزمان در دوران دانشجویی، طراحی کامیک ژاپنی یا مانگا را آغار کرد و اندکی نگذشته صاحب اعتباری در این زمینه شد، در یک نقطه حساس از زندگی حرفه ای اش، از مادر خود مشورت خواست که آیا مانگا را به طور تمام وقت ادامه دهد یا دانشگاه را به آخر برساند و پزشک شود؟ مادر به او جواب داد که آنچه را صمیمانه دوست دارد ادامه دهد. نتیجه پاسخ روشن بینانه مادر، تبدیل شدن “تزوکا” به طراح تمام وقت و حرفه ای مانگا بود آن هم در دورانی که این صنعت، رونق و درآمد فراوان امروز خود را نداشت. “تزوکا” هرگز طبابت نکرد اما از اطلاعات پزشکی اش بارها در مانگاهایی چون “بلک جک” سود جست.

“تزوکا” کودکی را در شهر “کوبه” گذراند، مادر او را معمولاً با خود به تماشاخانه “تاکارازوکا” واقع در شهری به همین نام می برد که محل اجرای نمایش های تمام زنانه ای بود که نقش مردان را هم حتی، زنان بر عهده داشتند. نمایشهای تاکارازوکا تأثیر فراوانی بر آینده کاری و سبک مانگا های “تزوکا” داشتند. او از نورپردازی های خاص آن نمایشها و درخشش نوری که در مردمک چشمان هنرپیشه های زن می تابید، در طراحی، نورپردازی و رنگ آمیزی صحنه، چهره ها و چشمان درشت و پر احساس کاراکترهای اش الهام گرفت در واقع اولین کسی بود که چشم ها را بر خلاف واقعیت نژادی ژاپنی ها درشت طراحی کرد. علاوه بر آن، او محیط زیست، حیوانات، خصوصاً حشرات را بسیار دوست داشت، تقریباً پنج ساله بود که حشره ای پیدا کرد که نام اش را  “اوساموشی” گذاشت بعد ها اسم این حشره خانگی را به عنوان لقب هنری خود برگزید و با همین نام به شهرت رسید. سالها بعد که استودیوی انیمیشن شخصی اش را پایه گذاری کرد آن را “موشی” یا همان “حشره” نام نهاد. “تزوکا” به سرعت دریافت که مانگا، می تواند وسیله ای برای متقاعد کردن مردم برای حفظ و نگهداری طبیعت باشد. در طول جنگ جهانی دوم، اولین مانگای مشهورش را با عنوان “خاطرات ما-چان” در حالی که 17 سال بیشتر نداشت طراحی کرد، همچنین مانگای “جزیره گنج جدید” را که در واقع این دو اثر، آغازگر دوران طلائی مانگا بودند که تقریباً همزمان با چنین دورانی در کامیک بوک امریکایی است.

 

تزوکا، شدیداً تحت تأثیر هنر سینما و ادبیات غربی بود، “والت دیزنی” را عمیقاً می ستود و در طراحی کاراکترهای چشم درشت اش، “بامبی”، “میکی ماوس” دیزنی و “بتی بوپ” را در نظر داشت. در طراحی مانگاها از زوایا و قاب هایی استفاده می کرد که چیدمان شان در صفحه، توهم تماشای یک فیلم سینمایی را ایجاد می کرد. علاوه بر قدرت قلم و سبک منحصر به فردی که البته بعداً تبدیل به الگو و کلیشه ثابت طراحان مانگا شد، سرعت عملی بی نظیر داشت که به تولید حجم انبوهی کامیک در طول حیات اش انجامید. مانگاهای کامل و منتشر شده او قریب به چهارصد جلد، هشتاد هزار صفحه اند که این رقم کل آثارش را شامل نمی شود. هفتصد جلد مانگا، صد و پنجاه هزار صفحه رقم واقعی آثار کل دوران کاری اوست. بخش اعظمی از این مانگاها هرگز به زبان دیگری جز ژاپنی ترجمه نشده اند.

معروف ترین آثار او، “بلک جک”، “آسترو بوی”، “شاهزاده شوالیه” و “کیمبا شیر سفید” بعدها در استودیوی انیمیشن او “موشی پروداکشن” به مجموعه های انیمیشن تبدیل شدند. برخی کارشناسان “کیمبا شیر سفید” را منبع اقتباس ناگفته “شیرشاه” دیزنی می دانند. “آسترو بوی” که ماجراهای روبوت کودک شکلی به همین نام است، سر آغاز “انیمه” های ژاپنی بود و تخیل غنی و الهامبخش آن حتی غربیان را وادار به تحسین کرد، سال 1965، “استنلی کوبریک” که “آسترو بوی” را دیده بود از “تزوکا” دعوت کرد تا برای مدیریت هنری “اودیسه فضایی 2001” به انگلستان برود، “تزوکا” که نمی توانست شرکت اش را یک سال تمام رها کند پیشنهاد نابغه بزرگ سینما را رد کرد، هرچند که بعدها خود در زمره طرفداران پر و پا قرص این فیلم در آمد.

با آن که “تزوکا” مانند بسیاری دیگر از تالیان خود گهگدار از خشونت و تلخی در مانگاهایش استفاده می کرد اما بسیاری از کارهای مهم اش چون “آسترو بوی” به دور از سبعیت و مایه های جنسی بودند که بعدها تبدیل به علامت مشخصه مانگا شد. می شود گفت که “پدر مانگای ژاپن” نگاهی بسیار انسانی به هنر خود داشت.

“اوسامو تزوکا” سال 1989 چشم از جهان فرو بست.