در روابط بین ایران و روسیه، مسایلی به وجود آمده که دیگر به مانند گذشته نیست. روسیه تاکنون بدون هیچ گونه تردیدی از اقدامات کشورهای غربی حمایت کرده و به مانند آنها، خواستار ممنوعیت کامل غنی سازی اورانیوم در ایران شده است. در این راستا حتی در تصویب قطعنامه های شورای امنیت نیز نقش داشته است.
با توجه به این واقعیت که روسیه یکی از عوامل حاضر در صحنه هسته ای ایران است، دولت تهران همواره روی کمک و حمایت مسکو حساب کرده. ازطرف دیگر می توان اذعان داشت که این “کمک ها” تنها به نفع مستقیم مسکو بوده است. تهران در نظر دارد تا در 20 سال آینده بیش از 10 مرکز اتمی را راه اندازی و برای این منظور حداقل 65 میلیارد دلار هزینه کند. با توجه به تجربه روس ها در ساخت اولین مرکز اتمی ایرانی در بوشهر، مسؤولین و دست اندرکاران ایرانی طرح های دیگری را با حضور روس ها برنامه ریزی کرده اند. ولی از سوی دیگر، حمایت روسیه از تصویب اولین قطعنامه علیه ایران شگفتی و تعجب مقامات ایرانی را برانگیخت. شگفتی دیگر زمانی بود که روسیه از مهلت 60 روزه ایران برای توقف فعالیت های غنی سازی و هماهنگی با خواسته های شورای امنیت حمایت کرد. آیا مواضع سود جویانه روسیه تغییر کرده است؟
امروز سران ایران متقاعد شده اند که تهران بازیچه ای شده است در دست ایالات متحده و روسیه. از زمان مهلت 60 روزه تاکنون، واشنگتن حرکاتی مخالف نظر کرملین انجام داده. حرکاتی مانند استقرار سیستم های جدید تدافعی ضد موشکی در لهستان و جمهوری چک؛ تقویت حضور خود در گرجستان و اوکراین؛ افزایش فشار هر چه بیشتر نسبت به کوزوو. ازطرف دیگر، روسیه نیز به شیوه ای کاملاً گستاخانه عکس العمل نشان داده: مذاکرات مونیخ [که طی آن ولادیمیر پوتین “ازسرگیری جنگ سرد” را محکوم کرد]؛ پروژه تأسیس سازمانی در زمینه گاز [به مانند اپک]؛ تهدید در صورت استقلال یافتن کوزوو.
تأثیر ایالات متحده بر روابط ایران و روسیه
فضای روابط ایران و روسیه بدین ترتیب بسیار متشنج بود، ولی این تنها یک بخش از سناریویی بود که ایالات متحده و روسیه قصد داشتند روی آن به توافق برسند: مسأله ایران. واشنگتن در عوض امتیازات داده شده از سوی مسکو، توسعه و گسترش سازمان ناتو به سوی شرق را متوقف کرد و از اتخاذ هر راهکار یا رویکردی نسبت به کوزوو دست کشید. واشنگتن از این پس آماده است تا چشم خود را نسبت به گسترش روس ها در بازارهای انرژی اروپا ببندد و به روسیه کمک کند تا در سازمان تجارت جهانی عضویت یابد تا هزینه خروج مسکو از بازار ایران جبران شود.
این که روس ها به دنبال بهانه ای بودند تا سوخت اتمی مورد نیاز ایران را تأمین نکنند و از ادامه ساخت مرکز بوشهر نیز سرباز زنند، موضوعی اتفاقی و ناگهانی نیست. به علاوه، این موضوع که روس ها ایران را به تأمین نکردن بودجه ساخت این مرکز محکوم کردند نیز اتفاقی نبوده و این درحالی است که تهران مدارک لازم جهت اثبات واریز وجوه نقد به حساب آلفا بانک [سازمانی که حساب های این پروژه را کنترل می کند] را در اختیار دارد.
نیروگاه بوشهر برنامه استراتژیک شماره یک ایران است. در واقع این مرکز به مثابه “ویترین”ی است که از زمان آغاز ساخت [که پایانی برای آن پیش بینی نمی شود] هزینه ای معادل 1.2 میلیارد دلار برای آن صرف شده.
ایالات متحده به طور آشکار از روسیه خواسته تا سوخت هسته ای را به ایران تحویل ندهد. روسیه نیز ایران را محکوم کرده که عاجز از پرداخت دین خود است. از طرف دیگر، تهران که از اعمال روسیه به خشم آمده اعلام می کند که روابطش با مسکو وارد یک فاز جدید می شود.
می توان گفت که ایالات متحده به آنچه می خواسته رسیده: آنها مجدداً در ایجاد یک ائتلاف ضد ایرانی موفق ظاهر شدند و تأثیر بسزایی در رابطه بین ایران و روسیه گذاشتند. مطمئناً از این پس ایران دیگر روسیه را به عنوان شریک قابل اطمینان خود در نظر نخواهد گرفت.
منبع: کوریه انترناسیونال، 17 اوت
مترجم: علی جواهری