ناتو عربی، ارتش صفوی

حسین علیزاده
حسین علیزاده

هنگامی که بهار عربی از تونس تا بحرین را درنوردید، گمان این بود که موج فروپاشی کشورهای دیکتاتوری عربی، همچون موج فروپاشی کشورهای کمونیستی مرکز و شرق اروپا، آغاز شده است. بی دلیل نبود که نام این تحول مهم جهان عرب را “بهار عربی” نهادند.

اما در ایران، جمهوری اسلامی ساده دلانه نام این تحولات جهان عربی را “بیداری اسلامی” نهاد به گمان اینکه ملهم از انقلاب اسلامی هستند.

اینک با امتداد تحولات جهان عرب به درون یمن، برای اولین بار از تاریخ شکل گیری دولت پادشاهی سعودی، ائتلافی نظامی به رهبری عربستان علیه حوثی های مورد حمایت جمهوری اسلامی شکل گرفته که با اندکی مسامحه می توان آن را انعقاد نطفه “ناتو عربی” دانست.

 

بیداری اسلامی و ناتو عربی

دیر زمانی است که در ادبیات غرب و عرب، دیگر تعبیر نامأنوس بهار عربی به کار نمی رود. اما، در ادبیات رایج در جمهوری اسلامی (از جمله در دیدار اخیراردوغان با آیت الله خامنه ای در فروردین ۹۴)، تعبیر بیداری اسلامی همچنان استفاده می شود.

صرف نظر از نادرست بودن این تعبیر، حتی اگر آن را تعبیری درست بدانیم، جمهوری اسلامی باید معترف باشد که بیداری اسلامی مورد ادعای آن اینک منتهی به شکل گرفتن ناتو عربی به رهبری مالی، پولی و نظامی عربستان شده که نخستین هدف آن بازدارندگی ایران است.

اگر جمهوری اسلامی، قیام حوثی ها را مثال اتم و اکمل بیداری اسلامی بداند (که می داند) ناگزیر باید ائتلاف نظامی علیه آنان (ناتو عربی) را نیز ائتلاف علیه بیداری اسلامی بداند.

 

ناتو عربی در تقابل با ارتش صفوی

به بیان ساده، اگر هدف از تاسیس ناتو به رهبری و هدایت امریکا مقابله با خطر فزاینده شوروی در فضای جنگ سرد بود، هدف از تاسیس ناتو عربی به رهبری عربستان مقابله با ایران در فضای جنگ نیابتی تهران-ـ ریاض در خاورمیانه است.

گذری کوتاه به ادبیات رایج در بسیاری از رسانه های عربی کافی است تا دانسته شود چگونه این رسانه ها، حضور نظامی جمهوری اسلامی در سوریه و لبنان و عراق و یمن را به قدرت نمایی ارتش صفوی در قرن ۱۶ میلادی (قرن یازدهم هجری) پیوند می زنند؛ ارتشی که با اتکا بر مذهب شیعه و در مقابله با دولت عثمانی توانست هژمونی خود را برای بنیاد نهادن دولتی قدرتمند و در گستره ای به پهنای به دو برابراندازه کنونی ایران تحمیل کند.

از نگاه این رسانه ها، حضور امروز ایران در عراق ، یادآوری بازپسگیری شهرهای مقدس شیعه عراق از ترکان عثمانی است؛ همچنان که مذاکرات هسته ای با غرب یادآور همپیمانی شاهان صفوی با قدرت های اروپایی علیه خلافت عثمانی تلقی می شود. (مراجعه شود به کتاب: الحروب العثمانیه الفارسیه و آثارها فی انحسار المد الاسلامی عن اروبا [جنگ‌های عثمانی و ایران: عامل بازدارنده اسلام در اروپا])

اعلام حمایت پاکستان و افغانستان و حضور ۹ کشور عربی سنی در توفان قاطعیت را اگر شکل گیری ناتو عربی سنی در خاورمیانه بدانیم، اولین قدرت نمایی آن را باید اعلام ممانعت عربستان از فرود یک هواپیمای ایرانی در یمن دانست و انتظار داشت که نمونه های مشابه آن نیز در هوا و دریا تکرار شود. بدین ترتیب، علاوه بر جنگ نیابتی تهران –ـ ریاض، این دو کشور در آستانه ورود به یک آرایش نظامی رو در رو هستند که چه بسا موجب افروخته شدن جنگ میان این دو کشور نفتی شود.

جنجال رسانه ای جمهوری اسلامی مبنی بر تعرض جنسی به دو زائر نوجوان ایرانی و توقف حج عمره، در پی آن صورت گرفت که عربستان حمله هوایی خود به مواضع حوثی ها را آغاز کرده بود. اگر نبود شکل گیری این ائتلاف نظامی، بعید بتوان باور داشت که جمهوری اسلامی حتی به هزینه توقف حج عمره، حاضر به افروختن جنگ تبلیغاتی به بهانه تعرض جنسی است.

 

بحرین، یمن و آنگاه سوریه

تاکنون روال این بوده که دولت عربستان را در گروه کشورهای محافظه کار عرب دسته بندی می کردند. حضور نظامی عربستان در بحرین و اینک مداخله نظامی این کشور در یمن و به ویژه بنیاد نهادن یک ائتلاف نظامی که در تاریخ تاسیس پادشاهی عربستان بی سابقه بوده، می تواند چنین تلقی گردد که عربستان را دیگر نمی توان یک کشور محافظه کار عربی دانست.

به نظر می رسد در معادلات قدرت در خاورمیانه، حال که عربستان از حضور قدرتمند امریکا برای سرنگونی اسد مایوس شده و از سوی دیگر امریکا را در معامله پنهانی با ایران در پرونده هسته ای می بیند، خود در نقش یک قدرت نظامی منطقه ای وارد شده است.

با این فرض، پرسشی که تهران با آن مواجه است اینکه اگر ناتوی عربی به رهبری عربستان در برابر ارتش صفوی (بنا به مدعای رسانه ها) آرایش نظامی گرفته و تاکنون در بحرین و یمن به مقابله با ایران پرداخته آیا این روند به سوریه تسری پیدا نخواهد کرد؟

این پرسش آنگاه در خور تأمل است که اخیرا ارتش آزاد سوریه با حمایت از توفان قاطعیت به رهبری سعودی علیه حوثی ها، از این ائتلاف درخواست کرده که پس از یمن به کمک سوریه بیاید.

بدیهی است که خروج موفقیت آمیز عربستان از یمن، زمینه ساز اجابت این خواسته ارتش آزاد سوریه خواهد شد. تنها عامل بازدارنده که مانع اجابت عربستان از خواست اپوزیسیون اسد می شود، شکست در یمن است که بی درنگ در تهران بر روی آن حساب باز کرده اند.