آقا! عجب جشنی گرفتیم خودمون و خودمون

نوشابه امیری
نوشابه امیری

شورای نگهبان فرامین جناح راست، صحت انتخابات دهم را تایید کرد و پرونده انتخابات آزاد را بست

 

عجب جشنی گرفتیم خودمون و خودمون!

مجلس برکشیده حامی دولت کودتا، از نیروهای انتظامی و لباس شخصی و بسیجی به خاطر بازگرداندن آرامش وحفظ امنیت اقلیت کودتاچی حاکم بر ایران، و نیز ضرب و شتم و کشتن دانشجویان سپاسگزاری کرد.

عجب جشنی گرفتیم خودمون و خودمون!

محمود احمدی نژاد خبر داد که کودتای نرم در ایران شکست خورد و “کودتای انتخاباتی” به نتیجه رسید.

عجب جشنی گرفتیم خودمون و خودمون!

آیت‌الله مقتدایی، رئیس حوزه علمیه قم در گفتگو با فارس، مخالفت با نظر شورای نگهبان را غیرقانونی، غیر شرعی و مخالف عرف خواند و گفت: اگر چنانچه افرادی اغتشاشات را ادامه دهند خواست استکبار جهانی را انجام داده‌اند.

عجب جشنی گرفتیم خودمون و خودمون!

جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به مناسبت تأئید نهایی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای “محترم” نگهبان بیانیه ای منتشر کردو پس از “ستایش پروردگار به خاطر همه نعمت هایی” که به “آقایان” داده، خبر داد که: “شورای نگهبان با شجاعت، شفاف سازی و حوصله از اسلامیت و جمهوریت نظام دفاع کرد.”

آقا!عجب جشنی گرفتیم خودمون و خودمون.

آیت‌الله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم “شهادت” داد که “انتخابات دهم ریاست جمهوری پاک‌ترین ‌‌انتخابات‌ بود.”

عجب جشنی گرفتیم خودمون و خودمون!

اما همان موقع که آقایان جشن می گرفتند خودشان و خودشان، سعید حجاریان در سلول زمین خورد و قلب همسرش ریخت.

محمد قوچانی که پایش را تاکنون از ایران بیرون نگذاشته، اعتراف کرد که در یک کشور عربی دوره براندازی دیده.

مازیار بهاری، خبرنگار ایرانی نیوزویک در ایران، داوطلبانه اعلام کرد که “بر اثر غفلت از مولفه‌های اطلاع رسانی سریع و صحیح، دچار جوزدگی و طمع کاری شده است”.

دانشجویان بازداشتی گفتند که در حمله  نیروهای انصار و بسیج به کوی “پس از آنکه عده زیادی از دانشجویان را محاصره کردند، در محوطه کوی با ضرب و شتم آنها را زمین نشاندند. این در حالی بود که بسیاری از دانشجویان در همان حین جراحت ها و خونریزی شدیدی از ناحیه دست، سر و پا داشتند و با وضعیت وخیم جسمی دستگیر شدند. سپس دانشجویان را با برخوردهای تحقیر آمیز به سمت ون ها و اتومبیل هائی که پیش تر جلوی درب اصلی کوی قرار گرفته بود هدایت کردند.در طول مسیر به تحقیر آمیز ترین شیوه با دانشجویان بازداشتی برخورد کردند. در کنار همه ضرب و شتم های جسمی دیگری که در طول راه انجام می شد، آنها اقدام به گذاشتن جعبه های آهنی بر سر دانشجویان نمودند و با باتوم های خود بطور متوالی بر سر هر کدام از دانشجویان می کوبیدند! این در حالی بود که یکی از بازداشت شدگانی که جعبه آهنی بر سر وی گذاشته شد، خونریزی شدیدی از ناحیه سر داشت و سه نقطه سر این دانشجو شکسته شده بود.اتومبیل های حامل دانشجویان بازداشتی به نقاط مختلفی اعزام می شدند. برخی دانشجویان همان شب به بازداشتگاه های مختلف انتقال داده شدند و برخی دیگر نیز به طبقه منفی چهار وزارت کشور منتقل شدند. در آنجا با وحشیانه ترین و غیرانسانی ترین شیوه با دانشجویان رفتار شد. پس از ۱۲ ساعت ندادن آب به بازداشتی ها، فردی پارچ آب کوچکی برای تعداد زیاد دانشجویان تشنه و مجروح شده آورد. وی پارچ آب را بالا گرفت و آنرا بر روی زمین سرازیر کرد و در همین حین همه دانشجویان را مجبور کردند که به همان محل آمده و از آبی که در حال ریخته شدن بود، بخورند و به این شیوه به دانشجویان آب دادند.”

بله؛ همان موقع که آقایان جشن می گرفتند: مادر اشکان سهرابی ضجه می زد که مادر بمیرد برای سینه ای که سه گلوله در آن نشاندند؛ مادر ندا زل زده بود به چشمان همیشه باز دخترکش؛ فرزندان عبدالله مومنی چشمانش خشک شده بود به در که پدر از راه برسد؛ مادران عزا، زخمی و دل شکسته، راهی بندهای نسوان زندان ها می شدند….

اما آقا و آقایان را چه باک؛ جشنی گرفته بودند خودشان و خودشان.یکی جامه جانشینی می دوخت برای فرزند و آن دیگری، خواب ریاست 20 ساله می دید. جنتی، یادش نبود که عزراییل هم فرشته خداست و مرتضوی، از دستانش خون می چکید.

و همان موقع کسی سخنان سردارحاج داوود کریمی را می خواند که: خدا آخر و عاقبت من و آیت الله خامنه ای را به خیر کند.

بله؛ عجب جشنی گرفته بودید آقا! خودتون و خودتون. چنین بود که نشنیدید مردمان ایران، بلندتر از همیشه، بانگ الله اکبر سر دادند به نشانه اعتراض به ظلم؛ و ندیدید که 4 ستون حکومت اسلامی لرزید؛ بد جور. ندیدید، اما خواهید دید. این قول تاریخ است.