آقای محمود احمدی نژاد رییس جمهور در سفری به قم که دیدار با هیچ یک از مراجع در آن میسر نشد، از همین رو به نظر می رسد که دفتر رییس جمهور ترجیح داد که از خیر ملاقات با آقایان نوری همدانی و مصباح یزدی هم صرف نظر شود، به سخنرانی برای طلاب پرداخت. عملی تبلیغاتی که حتما با گشاده دستی از صندوق دولت هم همراه بوده تا طلاب که در آستانه ماه محرم برای سفر به شهرستان ها و تبلیغ مذهب آماده می شود سرمشقی در دست داشته باشند که در عزاداری های محرم چه بگویند در منبر.
اما نکته این نیست. به هر حال این واقعیت های جامعه ایرانی امروزست و گروه رقیب هم اگر می خواهد برنده شود باید بداند که با نمره ده و ده و نیم قبول نمی شود و پیروزی امکان پذیر نیست. در انتخاباتی که آقای جنتی ناظر و جناب محصولی مجریش هستند و اشارات بولتن مخصوص [مانند شاه سلطان حسین] هم مزید است، باید بالاتر از سیزده و چهارده نمره آورد. پاسخ زنده یاد دکتر مجتهدی را به پدر یکی از شاگردانش، سال قبل موقع انتخابات نوشته ام.
اما در جلسه تبلیغاتی پیش انتخاباتی آقای احمدی نژاد و طلاب ایشان وضعیت دولت خود را استثنائی خوانده و تاکید کرده که سختی های این سه سال در تمام سی سال گذشته بی سابقه بوده تا آن جا که “در عرصه جهانی برای اولین بار همه قدرتهای دنیا به صورت علنی با یکدیگر علیه ایران متحد شدند، و موضعگیری کردند و سنگینترین تحریمها و جنگهای روانی را علیه ما اعمال کردند.“
رییس دولت بدون ارائه منبع و مآخدی ادعا کرده که دشمنان علیه ما [در این سه سال] 15 بار آرایش جنگی به خود گرفتند و بیشترین فشارهای اقتصادی را به ما وارد کردند.
رئیس جمهور به گزارش خبرگزاری دولت ادامه داده است که: در دوران جنگ تحمیلی تحریم تسلیحاتی و بعد از آن نیز تحریم اقتصادی نسبت به ما از سوی آمریکا اعمال شده بود، ولی این بار در شورای امنیت سازمان ملل که به اصطلاح مصوبهاش برای دولتها لازمالاجرا است، سه مرحله تحریم علیه ایران را تصویب کردند و این بار برخلاف گذشته شبکه بانکی ما را مسدود کرده، کشتیهای ما را روی دریا و کالاهای ما را در انبارها متوقف کردند.
این جملات شباهت تام و تمام به نوشته ها و گفته های منقدان دولت دارد. پس جای انکار و تکذیب نمی گذارد. یعنی رقیبان سیاسی هم با رییس جمهورهمرای هستند که این اتفاقات در سه سال گذشته افتاده است. پس می توان با اطمینان به درستی این تصویر، بر سر آن ایستاد. و چون انتخابات ریاست جمهوری در پیش است از ریاست جمهور که به ظاهر نامزد همین مقام در چهار سال آینده هم هست پرسید آیا برای چهار سال بعد در برنامه دارند که به این وضعیت پایان دهند یا با توجه به لحن غرورآمیزی که هنگام دادن این آمار داشتنه قصد دارد این مصیبت ها را افزون کنند. یعنی پانزده آرایش جنگی به ثمر نرسیده را به تبدیل به آرایش های نهائی کند مثلا. یا مسدود شدن شبکه بانکی و توقف کالاهای کشور روی دریاها و انبارها، اگر الان تنها باعث شده که سی در صد منابع پولی کشور به هدر رود، در چهار سال دوم ریاست جمهوری خود قصد دارند آن را تبدیل کنند به هشتاد درصد.
اگر صدور سه قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل که پارلمان جهانی و بزرگ ترین مرجع تصمیم گیری برای اعضای این سازمان – از جمله ایران – است، از دستاوردهای دولت فعلی است ایشان حق این است که به صراحت به مردمی که می خواهند در انتخابات رای بدهند گزارش دهد که آیا قصد دارند همین روند را بدون توجه به خطری که در آن درج است ادامه بدهند. مردم حق دارند بدانند رییس جمهور آینده چه در سر دارد و از کدام برنامه پیروی می کند. اگر قصد جلوگیری از این روند را دارد چرا در دوره اول چنین کاری نکرد. اگر حالا متوجه اش شده باید راست و درست بگوید که نقشه اش برای آینده چیست.
باید برای مردم روشن شود که مثلا اگر به آقای احمدی نژاد رای بدهند و ایشان در انتخابات برنده شوند قصد دارند این موفقیت ها را تا کجا پیش ببرند. آیا هدف دارند که در پایان آن چهار سال گزارش بدهند که به جای پنجاه کشوری که در هر رای گیری علیه ایران رای می دهند، این رقم را به هشتاد کشور با ایران دشمن رسانده اند.
فقط سیاست خارجی نیست که صراحت را طلب می کند بلکه مثلا در زمینه سیاست داخلی، دولتی که یکی از افتخاراتش این است که عریضه ها و استغاثه های مردم [همان که نامه مردمی نام گرفته] به هفت میلیون رسیده باید برای مردم تشریح کند که آیا برنامه ای دارد تا عریضه ها و شکایت ها و تضرع های مردم را به صفر برساند یا برعکس در پی آن است که سیصد هزار نفر استخدام کند برای خواندن هفتاد میلیون نامه از مردمی که نان ندارند یا دارو، مسکن می خواهند یا وام ازدواج..
در زمینه اقتصادی روشن و مبرهن است که مثلا بهای مسکن در دوران سه ساله این دولت چهارصد در صد افزایش یافته [ که البته رکود شش ماه گذشته بنا به گزارش ها تا بیست در صد از آن کاسته]. اعلام داشته اند که برای ساختن چند صدهزار خانه زمین به مردم داده اند و وام پرداخته اند، اما حالا زمان آن است که روشن کنند برای این تعداد خانه از کجا آب و برق و گاز تامین می کنند. این سئوال از آن جا ضروری است که همین ماه های اخیر مدیران شهرسازی و مسکن از وزارت نیرو و نفت و شهرداری ها گله کرده اند که چرا نه راه می سازند و نه اشتراک آب می دهند نه اشتراک گاز و برق [از قرار فقط برای رساندن تلفن و دادن اشتراک آن مشکلی نیست]. به زبان دیگر مدیران بخشی نگر دولتی گمان دارند که آقای میرفتاح آب دارد اما از آن ها پنهان می کند، برق هم هست اما به آن ها نمی دهد، وزارت نفت هم گاز زیادی دارد اما انشعاب تازه به خانه هائی که قرارست در دو سال آینده ساخته و تمام شود نمی رساند.
مردم باید بدانند وقتی که آب رسانی به مرکز کشور باعث از میان رفتن آب آشامیدنی اهواز و آبادان و شهرهای خوزستان شده که وزیر بهداشت حاضر نشد حسب ظاهر یک لیوان آب آن ها را بخورد، چه منتی است بر سر مردم گذاشتن که میلیاردها پولشان صرف رساندن آب یک شهر به شهری مانند قم شود.
در نهایت اگر آن چه در ابتدای این مقاله از قول رییس جمهور آمد [مربوط به سیاست خارجی] افتخارآمیزست و اگر رساندن آب سرچشمه کارون به قم و شهرهای مرکزی افتخار دارد لابد باید منتظر بود که گزارش دهند که دولت نهم یک صفر بر پول کشور افزوده، کاری که در گذشته هر دو سه دولت یک بار کردند. یا این که اعلام دارند ظرفیت زندان های کشور از 177 هزار نفر فعلی به دویست و هفتاد هزار رسانده شده و تعداد اعدام ها نیز به رکوردی جهانی دست یافته.
اما برای آن که نوشته ای که ناخودآگاه به طنز شبیه شده در این مقال نماند باید افزود این ها که رییس دولت برشمرده هر لقب و عنوانی بدان بدهد برای هیچ مسوولی افتخار نیست. افتخار نیست که مجمع جهانی را واداشته ایم برای اولین بار در تاریخ این سازمان کشوری را سه بار پشت هم محکوم و تحریم کنند. پانزده بار علیه اش آرایش جنگی بگیرند. به معنای دیگر افتخاری ندارد جان و مال و سرنوشت هزاران نفر را به خطر انداختن. این نخست بار در همه جهان است که مدیر و مسوولی به این ها افتخار می کند.