افتخاری نیست

مسعود بهنود
مسعود بهنود

po_masoud_01.jpg

آقای محمود احمدی نژاد رییس جمهور در سفری به قم که دیدار با هیچ یک از مراجع در آن میسر نشد، از همین رو به ‏نظر می رسد که دفتر رییس جمهور ترجیح داد که از خیر ملاقات با آقایان نوری همدانی و مصباح یزدی هم صرف ‏نظر شود، به سخنرانی برای طلاب پرداخت. عملی تبلیغاتی که حتما با گشاده دستی از صندوق دولت هم همراه بوده تا ‏طلاب که در آستانه ماه محرم برای سفر به شهرستان ها و تبلیغ مذهب آماده می شود سرمشقی در دست داشته باشند که ‏در عزاداری های محرم چه بگویند در منبر.‏

اما نکته این نیست. به هر حال این واقعیت های جامعه ایرانی امروزست و گروه رقیب هم اگر می خواهد برنده شود ‏باید بداند که با نمره ده و ده و نیم قبول نمی شود و پیروزی امکان پذیر نیست. در انتخاباتی که آقای جنتی ناظر و جناب محصولی مجریش هستند ‏و اشارات بولتن مخصوص [مانند شاه سلطان حسین] هم مزید است، باید بالاتر از سیزده و چهارده نمره آورد. پاسخ ‏زنده یاد دکتر مجتهدی را به پدر یکی از شاگردانش، سال قبل موقع انتخابات نوشته ام.‏

اما در جلسه تبلیغاتی پیش انتخاباتی آقای احمدی نژاد و طلاب ایشان وضعیت دولت خود را استثنائی خوانده و تاکید ‏کرده که سختی های این سه سال در تمام سی سال گذشته بی سابقه بوده تا آن جا که “در عرصه جهانی برای اولین بار ‏همه قدرت‌های دنیا به صورت علنی با یکدیگر علیه ایران متحد شدند، و موضع‌گیری کردند و سنگین‌ترین تحریم‌ها و ‏جنگ‌های روانی را علیه ما اعمال کردند.“‏‎ ‎

رییس دولت بدون ارائه منبع و مآخدی ادعا کرده که دشمنان علیه ما [در این سه سال] 15 بار آرایش جنگی به خود ‏گرفتند و بیشترین فشارهای اقتصادی را به ما وارد کردند‎. ‎

رئیس جمهور به گزارش خبرگزاری دولت ادامه داده است که: در دوران جنگ تحمیلی تحریم تسلیحاتی و بعد از آن ‏نیز تحریم اقتصادی نسبت به ما از سوی آمریکا اعمال شده بود، ولی این بار در شورای امنیت سازمان ملل که به ‏اصطلاح مصوبه‌اش برای دولت‌ها لازم‌الاجرا است، سه مرحله تحریم علیه ایران را تصویب کردند و این بار برخلاف ‏گذشته شبکه بانکی ما را مسدود کرده، کشتی‌های ما را روی دریا و کالاهای ما را در انبارها متوقف کردند‎. ‎

این جملات شباهت تام و تمام به نوشته ها و گفته های منقدان دولت دارد. پس جای انکار و تکذیب نمی گذارد. یعنی ‏رقیبان سیاسی هم با رییس جمهورهمرای هستند که این اتفاقات در سه سال گذشته افتاده است. پس می توان با اطمینان به درستی این تصویر، بر سر آن ‏ایستاد. و چون انتخابات ریاست جمهوری در پیش است از ریاست جمهور که به ظاهر نامزد همین مقام در چهار سال ‏آینده هم هست پرسید آیا برای چهار سال بعد در برنامه دارند که به این وضعیت پایان دهند یا با توجه به لحن ‏غرورآمیزی که هنگام دادن این آمار داشتنه قصد دارد این مصیبت ها را افزون کنند. یعنی پانزده آرایش جنگی به ثمر نرسیده را به ‏تبدیل به آرایش های نهائی کند مثلا. یا مسدود شدن شبکه بانکی و توقف کالاهای کشور روی دریاها و انبارها، اگر ‏الان تنها باعث شده که سی در صد منابع پولی کشور به هدر رود، در چهار سال دوم ریاست جمهوری خود قصد دارند ‏آن را تبدیل کنند به هشتاد درصد.‏

اگر صدور سه قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل که پارلمان جهانی و بزرگ ترین مرجع تصمیم گیری ‏برای اعضای این سازمان – از جمله ایران – است، از دستاوردهای دولت فعلی است ایشان حق این است که به ‏صراحت به مردمی که می خواهند در انتخابات رای بدهند گزارش دهد که آیا قصد دارند همین روند را بدون توجه به ‏خطری که در آن درج است ادامه بدهند. مردم حق دارند بدانند رییس جمهور آینده چه در سر دارد و از کدام برنامه ‏پیروی می کند. اگر قصد جلوگیری از این روند را دارد چرا در دوره اول چنین کاری نکرد. اگر حالا متوجه اش شده ‏باید راست و درست بگوید که نقشه اش برای آینده چیست.‏

باید برای مردم روشن شود که مثلا اگر به آقای احمدی نژاد رای بدهند و ایشان در انتخابات برنده شوند قصد دارند ‏این موفقیت ها را تا کجا پیش ببرند. آیا هدف دارند که در پایان آن چهار سال گزارش بدهند که به جای پنجاه کشوری ‏که در هر رای گیری علیه ایران رای می دهند، این رقم را به هشتاد کشور با ایران دشمن رسانده اند.‏

فقط سیاست خارجی نیست که صراحت را طلب می کند بلکه مثلا در زمینه سیاست داخلی، دولتی که یکی از ‏افتخاراتش این است که عریضه ها و استغاثه های مردم [همان که نامه مردمی نام گرفته] به هفت میلیون رسیده باید ‏برای مردم تشریح کند که آیا برنامه ای دارد تا عریضه ها و شکایت ها و تضرع های مردم را به صفر برساند یا برعکس ‏در پی آن است که سیصد هزار نفر استخدام کند برای خواندن هفتاد میلیون نامه از مردمی که نان ندارند یا دارو، مسکن می خواهند یا وام ازدواج..‏

در زمینه اقتصادی روشن و مبرهن است که مثلا بهای مسکن در دوران سه ساله این دولت چهارصد در صد افزایش ‏یافته [ که البته رکود شش ماه گذشته بنا به گزارش ها تا بیست در صد از آن کاسته]. اعلام داشته اند که برای ساختن ‏چند صدهزار خانه زمین به مردم داده اند و وام پرداخته اند، اما حالا زمان آن است که روشن کنند برای این تعداد خانه ‏از کجا آب و برق و گاز تامین می کنند. این سئوال از آن جا ضروری است که همین ماه های اخیر مدیران شهرسازی ‏و مسکن از وزارت نیرو و نفت و شهرداری ها گله کرده اند که چرا نه راه می سازند و نه اشتراک آب می دهند نه ‏اشتراک گاز و برق [از قرار فقط برای رساندن تلفن و دادن اشتراک آن مشکلی نیست]. به زبان دیگر مدیران بخشی ‏نگر دولتی گمان دارند که آقای میرفتاح آب دارد اما از آن ها پنهان می کند، برق هم هست اما به آن ها نمی دهد، ‏وزارت نفت هم گاز زیادی دارد اما انشعاب تازه به خانه هائی که قرارست در دو سال آینده ساخته و تمام شود نمی ‏رساند.

مردم باید بدانند وقتی که آب رسانی به مرکز کشور باعث از میان رفتن آب آشامیدنی اهواز و آبادان و شهرهای ‏خوزستان شده که وزیر بهداشت حاضر نشد حسب ظاهر یک لیوان آب آن ها را بخورد، چه منتی است بر سر مردم ‏گذاشتن که میلیاردها پولشان صرف رساندن آب یک شهر به شهری مانند قم شود.‏

در نهایت اگر آن چه در ابتدای این مقاله از قول رییس جمهور آمد [مربوط به سیاست خارجی] افتخارآمیزست و اگر ‏رساندن آب سرچشمه کارون به قم و شهرهای مرکزی افتخار دارد لابد باید منتظر بود که گزارش دهند که دولت نهم ‏یک صفر بر پول کشور افزوده، کاری که در گذشته هر دو سه دولت یک بار کردند. یا این که اعلام دارند ظرفیت ‏زندان های کشور از 177 هزار نفر فعلی به دویست و هفتاد هزار رسانده شده و تعداد اعدام ها نیز به رکوردی ‏جهانی دست یافته. ‏

اما برای آن که نوشته ای که ناخودآگاه به طنز شبیه شده در این مقال نماند باید افزود این ها که رییس دولت برشمرده هر ‏لقب و عنوانی بدان بدهد برای هیچ مسوولی افتخار نیست. افتخار نیست که مجمع جهانی را واداشته ایم برای اولین بار ‏در تاریخ این سازمان کشوری را سه بار پشت هم محکوم و تحریم کنند. پانزده بار علیه اش آرایش جنگی بگیرند. به ‏معنای دیگر افتخاری ندارد جان و مال و سرنوشت هزاران نفر را به خطر انداختن. این نخست بار در همه جهان است که مدیر و ‏مسوولی به این ها افتخار می کند.‏