بلز گوکلن
توافق نامه امضاء شده میان تهران و قدرت های جهانی یک گام بسیار مهم محسوب می شود، ولی مذاکرات به این امید که تا تاریخ ۳۰ ژوئن به نتیجه نهایی برسد ادامه خواهد یافت.
چارچوب توافق نامه نهایی که پس از ۱۸ ماه تلاش بی وقفه روز پنج شنبه در لوزان به امضاء رسید، در صورت نهایی شدن تا تاریخ ۳۰ ژوئن این امکان را ایجاد خواهد کرد که برنامه اتمی ایران تحت نظارت قرار گیرد و این کشور به جمع کشورهای جامعه بین المللی وارد شود. رییس جمهور باراک اوباما که به طور مستقیم در روند عقد توافق قرار داشت، از این توافق استقبال کرد و آن را “تفاهمی تاریخی” نامید. ولی موضع پاریس متفاوت بود و از این توافق با احتیاط بیشتری استقبال کرد. دولت پاریس در اشاره به اینکه هنوز کارهای زیادی باقی مانده، به “پیشرفت های مثبت” انجام شده تأکید ورزید. برلین نیز بر همین عقیده است. مقامات اسراییلی نیز به نوبه خود نسبت به این توافق به انتقاد پرداختند و آن را “گامی در جهت بسیار خطرناک” خواندند.
نکات مثبت این توافق کدام اند؟
مهم ترین مسأله این است که از قطع روابط جلوگیری شد. یک کارمند بین المللی که در آژانس اتمی فعالیت می کند دراین خصوص گفت: “از این پس، بازگشت به عقب برای تهران بسیار سخت است.” ازسوی دیگر، لغو تحریم ها به شرطی انجام خواهد شد که ایران به تعهدات خود عمل کند. جامعه بین المللی نسبت به این مسأله کوتاه نیامده و همین مسأله باعث شده تا بتوان فشارها را بر تهران حفظ کرد.
اگر ایران به این موضوع تکیه کرده که توانسته حق انرژی اتمی را برای خود حفظ کند، ولی حاکمیت اتمیاش بسیار نسبی شده. جمهوری اسلامی به مدت ۱۵ سال، یا حتی ۲۵ سال درخصوص معادن اورانیوم، با بازرسی های آژانس موافقت کرده. فوردو به عنوان یک مرکز زیرزمینی غنی سازی که تاکنون هیچ یک از بازرسان نتوانسته از آن دیدن کند، و همچنین کارخانه آب سنگین اراک، به لحاظ تئوری خنثی شده اند. تنها مرکز نطنز ازاین پس خواهد توانست برنامه های غنی سازی اورانیوم را طی ۱۰ سال آینده انجام دهد.
و بالاخره، خبر خوب برای کارشناسان این است که ایران وعده داد پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش اتمی را به اجرا درآورد. درواقع نکته اساسی توافق همین است که به بازرسان اجازه می دهد تا نظارت های باورپذیری از تأسیسات ایران بعمل آورند و بدین ترتیب قدرت عمل از دست مخالفان تفاهم کنونی خارج خواهد شد. درواقع در متن این پروتکل آمده است که بازرسان بین المللی اجازه دارند طی سال های آینده از هر محلی که خود تشخیص دهند، به شکلی اتفاقی و ناگهانی بازرسی موشکافانه انجام دهند.
اکنون جامعه بین المللی به لطف تمامی این تدابیر اطمینان یافته که تهران توان دستیابی به سلاح اتمی را حداقل طی یک سال آینده نخواهد داشت. درحال حاضر، تهران می تواند طی دو یا سه ماه آینده به سلاح اتمی دست یابد.
ابهامات این توافق نامه کدام اند؟
ابهامات آن بسیار است. هیچ برنامه زمانی مشخصی برای اجرای مفاد توافق نامه صورت نگرفته و این می تواند سریال دیپلماتیک توان فرسا را باز هم حداقل به مدت سه ماه تمدید کند. ایران که دارای یک سیاست داخلی دمدمی و ناپایدار است، به راحتی می تواند مسایل را کش دهد، حتی اگر به لحاظ منطقی مجبور باشد برخی نکات را برای نشان دادن حسن نیت خود و لغو تحریم ها در میان مدت اجرا کند. به علاوه، توان بالستیکی ایران از همان ابتدای مذاکرات از گردونه گفتگوها خارج شد. و این درحالی است که این توان به واقع به برنامه اتمی مخفی این کشور گره خورده و بدین ترتیب جمهوری اسلامی تمامی توان نظامی فعلی خود را حفظ خواهد کرد.
ازسوی دیگر، مفاد توافق نامه درخصوص آنچه “ابعاد نظامی ممکن” خوانده می شود بسیار مبهم است. این بخش به سؤالاتی مربوط می شود که ایران هرگز پاسخ آنها را برای آژانس اتمی مشخص نکرده: فعالیت های اتمی نظامی قبل از سال ۲۰۰۳؛ یا به عبارت دیگر، “پرونده های قدیمی”. کاملاً مسجل است که باراک اوباما نسبت به اثبات دورویی حکومت تهران در این زمینه موضعی اغماض آمیز اتخاذ کرده. یک منبع آژانس اتمی دراین رابطه گفت: “بی شک ازاین پس از ما خواسته خواهد شد که ببینیم آیا ایران به بمب دست یافته یا خیر، ولی ظاهراً دیگر این سؤال پرسیده نخواهد شد که آیا ایران در گذشته به صرافت چنین اقدامی افتاده بوده.”
جامعه بین المللی با چشم پوشی از این “اشتباهات جوانی” اکنون قصد آن کرده در را برای خروج آبرومندانه رهبر ایران باز بگذارد. و این به واقع یک سازش سیاسی ازسوی آمریکایی ها و اروپایی ها قلمداد می شود که خواسته اند اطمینان را با جمهوری اسلامی برقرار سازند.
و بالاخره اینکه حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شد. و این شاید منفی ترین نکته در توافق نامه باشد. دیگر موضوع پیاده سازی کامل تأسیسات اتمی ایران، به مانند مذاکرات ابتدایی، در دستور کار نیست، بلکه اکنون محدودسازی و نظارت بر آن حائزاهمیت است. ژان سیلوستر مونگرونیه، از مؤسسه توماس- مور و از طرفداران اردوگاه تندروها، دراین خصوص می گوید: “یکی از خواستههای جامعه بینالمللی در قطعنامههای شورای امنیت، توقف کامل سانتریفیوژهای ایران بود. اکنون به ایران اجازه داده شده که ۶۰۰۰ سانتریفیوژ را برای خود نگاه دارد. به همین دلیل، مقامات ایرانی که متفاوت از دموکرسی های غربی می اندیشند، به تدریج امتیازاتی را از لابلای سازش های دیپلماتیک به دست خواهند آورد و قوانین بین المللی را نقض خواهند کرد.”
درنهایت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هنوز هیچ چیز به طور قطعی مشخص نیست و با اینکه این سازش یک نقطه عطف محسوب می شود، ولی ممکن است اتفاقات غیرمنتظره بسیاری تا قبل از امضای توافق نهایی در تاریخ ۳۰ ژوئن به وقوع بپیوندد. لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، دراین خصوص گفت: “ تا همه چیز مشخص نشده، می توان گفت که درواقع هنوز هیچ چیز مشخص نیست.” به عقیده او، مشکل ترین مسأله در برنامه زمانی لغو تحریم ها هنوز حل نشده باقی مانده. درحققت، تهران می خواهد کل تحریمها پس از امضای توافقنامه نهایی به یکباره لغو شود. کشورهای غربی، به ویژه پاریس، خواستار یک لغو تدریجی براساس رعایت تعهدات ازسوی ایران هستند. هدف، همان طور که فرانسوا اولاند در بیانیه ای اظهار داشت، رسیدن به یک “توافق باورپذیر و قابل کنترل” است تا “جامعه بین المللی مطمئن شود که ایران در وضعیتی نیست که بتواند به سلاح اتمی دست یابد”.
این درواقع شرایطی است که به کشورهای منطقه نیز اطمینان لازم را می دهد. اگر عربستان سعودی، مصر و ترکیه در ظاهر رضایت خود را از سازشی که می تواند امنیت را در منطقه برقرار سازد اعلام می کنند، ولی این کشورهای بزرگ سنی در باطن نگران افزایش قدرت ایران شیعه و همچنین احتمال دستیابی آن به سلاح اتمی هستند. سران اسراییلی نیز به نوبه خود نقاط ضعف موجود در این توافق نامه را محکوم کردند و همچنان با صدای بلند فریاد می زنند که هدف تهران صرفاً دستیابی به سلاح اتمی است. باراک اوباما نیز مدام به این نکته تأکید می ورزد که “این توافق مورد بررسیهای دقیق و بی سابقهای قرار خواهد گرفت” و اگر ایران تقلب کند، “همه آن را خواهند فهمید”.
منبع: لیبراسیون، ۳ آوریل ۲۰۱۵