تازنده ام از پا نمی نشینم

نویسنده

parastooforohar.jpg

محمود سرابی

‏”تا زنده هستم از پا نمی نشینم”. این را پرستو فروهر با چهره ای غمگین اما پر انرژی به “روز” می گوید. ‏

عصر پنج شنبه وقتی او و برادرش، آرش، تنها بازماندگان داریوش فروهر و پروانه اسکندری(فروهر) قصد ‏داشتند یاد و خاطره پدر و مادر را در منزلی که در آن بزرگ شده بودند و همه جایش نشان آن دو را داشت، ‏برگزار کنند، با ممانعت ماموران امنیتی روبرو شدند. ‏

طبق اطلاعیه ای که از حدود یک هفته قبل در برخی سایت ها و یا به صورت ایمیل برای برخی ارسال شده بود، ‏مراسم بزرگداشت داریوش و پروانه قرار بود ساعت 15 تا 17 عصر روز پنج شنبه در منزلشان واقع در خیابان ‏سعدی، خیابان شهید قائدی برگزار شود. ‏

به گفته پرستو فروهر “نه از سوی وزارت اطلاعات و نه از فرمانداری و استانداری و شورای تامین و هیچ ‏کجای دیگر اعلام نکردند که ما نمی توانیم مراسم را برگزار کنیم”. ضمن اینکه: “این مراسم در منزل شخصی و ‏بصورت بسیار آرام برگزار می شد و نیازی به مجوز هم نداشت”‏‎. ‎

اما ظهر روز پنج شنبه از وزارت اطلاعات با پرستو فروهر تماس گرفتند و اعلام کردند که مانع از برگزاری ‏مراسم خواهند شد. ‏

این در حالی بود که به هیچ وجه شرایط برای لغو مراسم مهیا نبود؛ بسیاری از کسانی که قصد شرکت در مراسم ‏را داشتند ـ به ویژه آنها که از شهرهای دیگر می آمدند ـ دیگر راه افتاده بودند. ‏

اما گوش کسی به این حرف ها بدهکار نبود؛ ماموران که حتی پیش از تلفن به محل اعزام شده بودند، به تدریج ‏خانه را در محاصره در آوردند؛ماموران لباس شخصی و نیروی انتظامی. ‏

محاصره خانه در حدود ساعت دو بعد از ظهر به اوج خود رسید؛ به هیچ وجه امکان عبور از این سد وجود ‏نداشت. ارتباط عده محدودی هم که از قبل در منزل فروهر ها گرد آمده بودند با بیرون قطع شد. ‏

حالا نوبت نرده کشی بود. تعداد زیادی نرده از قبل آمده شده، در اطراف منزل فروهر ها نصب شد؛ نرده هایی ‏آشنا؛ همان ها که در سرکوب تجمع معلمان و زنان در مقابل مجلس بکار گرفته شد. کار محاصره، از خانه فراتر ‏رفت؛ خیابان های اطراف؛ کوچه ها. جلوی هر گونه رفت و آمدی گرفته می شد. همه و هر رهگذری مشکوک به ‏شرکت در این مراسم بود مگر اینکه ثابت می کرد در این خیابان کار دیگر و یا مقصد دیگری دارد. ‏

از سوی دیگر یک دستگاه “شیلتر”‏‎ ‎کاملا مجهز که روی یک کامیون نصب شده بود در نزدیکی “پیچ شمیران” ‏استقرار یافت که با پخش امواجی آنتن دهی تمام موبایل ها را تا شعاع حدود دو کیلومتری قطع، و در عوض تمام ‏مکالمه های اطراف موبایل ها را شنود می کرد. مشابه این دستگاه، در سال 82 در داخل محوطه مجلس شورای ‏اسلامی قرار داده شد برای شنود مکالمات نمایندگان متحصن. ‏

ماموران گاه به گاه با هجوم به سمت کسانی که قصد ورود به منزل فروهر ها را داشتند، آنان را متفرق و متواری ‏می کردند. سه نفر نیز با لباس شخصی و با دوربین های فیلمبرداری بسیار پیشرفته، از افرادی که قصد ورود به ‏خانه فروهر ها را داشتند فیلمبرداری می کردند. ‏

ماموران ضد شورش با تمام تجهیزات و اتومبیل های “لندکروز زرهپوش”‏‎ ‎که مخصوص شورش های خیابانی ‏است در اطراف محل مستقر شده بودند. تعداد زرهپوش ها بیش از 20 بود. صدها دستگاه اتومبیل سواری با ‏پلاک های امنیتی و نیز چند دستگاه مینی بوس و اتومبیل “ون” هم برای بازداشت احتمالی در اطراف خانه ‏استقرار یافته بودند. دو طرف کوچه باریک منزل فروهر ها، که یکطرف آن به خیابان قائدی و طرف دیگر آن به ‏کوچه پشتی راه داشت، کاملا پوشیده از مامور بود. چند دستگاه اتومبیل هم که نیروهای آماده در آن حضور داشتند ‏در کوچه های دیگر و تا پیچ شمیران و خیابان سعدی و… استقرار یافته بود. تعداد لباس شخصی ها هم بسیار زیاد ‏بود و در حالی که ماموران یونیفرم پوش تحرک چندانی از خود نشان نمی دادند، در عوض ماموران لباس ‏شخصی به شدت به این سو و ان سو می دویدند و با بیسیم هایی که دستشان بود صحبت می کردند:‏‎ ‎‏”شاهین، ‏شاهین، خفاش ها رو پروندیم”. این یکی از از صدها پیامی بود که لباس شخصی ها برای طرف دیگر مخابره می ‏کردند. ‏

اما در داخل منزل فروهر ها، پرستو بی آنکه اشکی بریزد به فردا فکر می کرد. به فردایی که “دیگر همه خفاش ‏ها پریده باشند”. ‏

دوستان قدیمی فروهر ها، از جمله خسرو سیف، مهندس شاه ویسی و اعضای حزب ملت ایران و دیگران حضور ‏داشتند. البته تعدادشان خیلی زیاد نبود چرا که بیساری موفق نشده بودند خود را به آنجا برسانند. ‏

پرستو می گوید:‏‎ ‎‏”از همه آنهایی که نیامدند تشکر می کنم. این مساله را نشانه این می دانم که هنوز فروهر ها زنده ‏اند”. ‏

از سالی که احمدی نژاد به کاخ ریاست جمهوری رفته، نیروهای امنیتی مانع از برگزاری مراسم شده اند، اما ‏برخورد امسال شدید تر است. پرستو فروهر با این حال هنوز نا امید نشده و به مراسم سال بعد و سالهای بعد و ‏سالهایی که تنها متعلق به داریوش و پروانه است فکر می کند. شاید از همین روست که اصلا نمی گرید. ‏

 

 

 

تهدیدهاس سردار جعفری متوجه کیست

آمریکا یا اپوزیسیون داخلی؟

سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده ی سپاه پاسداران می گوید:” حضور در صحنه های سیاسی، فرهنگی و ‏امنیتی و جهاد علمی برای دفاع از انقلاب، وظیفه بسیج است وحفظ نظام جمهوری اسلامی از اوجب واجبات ‏است”. ‏

وی ادامه می دهد:” ما به سلطه و ظلم جهانخواران در جهان خاتمه می دهیم و راه را برای ظهور منجی کل، امام ‏زمان هموار می کنیم”. ‏

سردار جعفری، فرمانده ی جدید سپاه پاسداران این سخاپنان را در خطبه های پیش از دستور نماز جمعه در جمعه ‏ی گذشته گفت و پس از او نیز آیت الله جنتی از روحانیون تند رو که دبیری شورای نگهبان را بر عهده دارد به ‏برگزاری نماز جمعه پرداخت. ‏

این اولین بار نیست که سردار جعفری بطور غیر مستقیم به نقش پذیری بیشتر بسیجیان در کشور و نیز موضع فرا ‏قانونی آنان صحبت می کند. او در او لین سخنان رسمی پس از انتصاب به عنوان فرمانده ی سپاه پاسداران، ‏وظیفه ی سپاه و بسیج را مقابله با توطئه های دخلی دانسته بود. او همچنین در اولین دستور خود نیروی مقاومت ‏بسیج را رسما به سپاه منضم کرده و تحت فرماندهی خویش در اورد در حالیکه پیش از ان بطور مستقل اداره می ‏شد. آیت الله جنتی نیز در سال 78 از همین تریبون نماز جمعه بسیج را فراقانونی خوانده بود که با واکنش های ‏بسیار زیادی مواجه شد. ‏

فرمانده ی کل سپاه جمعه ی گذشته به عنوان سخنران در نماز جمعه افزود:“بسیجیان آماده خنثی کردن توطئه های ‏دشمن هستند. دشمنان ما باید بدانند که ملت ما در مقابل توطئه و فشار آنها صبر پیشه کرده اند و این دوران آرامش ‏قبل از طوفان است، زیرا چنانچه رهبر معظم انقلاب برای مقابله با توطئه های دشمن دستورانی را صادر کنند ‏همه بسیجیان و ملت ایران آماده هستند که توطئه های دشمن را به نحو مقتضی خنثی کنند”. ‏

این سخنان در حالی بیان می شود که دخالت بسیج و سپاه در تحولات داخلی بسیار زیاد شده است. بسیج در طی ‏یک سال گذشته تعداد زیادی مانور برگزار کرده و همچنین فرماندهان آن بارها گرد هم آمدند. همچنین نقش آن در ‏استانهای کردستان و سیتان و بلوچستان و آذربایجان غربی به عنوان مسوول مبارزه با نا امنی بسیار زیاد شده و ‏واحد هوابرد آن که دارای چندین هلیکوپتر جنگی است نیز فعال شده است. ‏

سردار جعفری همچنین یک ماه پس از انتصابش خطاب به همه ی مسوولان کشور خواسته بود که از بسیج در ‏تمام سطوح استفاده کنند. ‏

از سوی دیگر آیت الله شاهرودی رئیس قوه ی قضائیه نیز در مرداد ماه گذشته با صدور بخشنامه ای سپاه و بسیج ‏را بطور رسمی به عنوان یکی از ضابطین قوه ی قضائیه معرفی کرد. ‏

سردار جعفری که پیش از این رئیس مرکر راهبردی سپاه بوده و مستقیما تحت نظر آیت لله علی خانمه ای بود پس ‏از اینکه به عنوان فرمانده ی سپاه منصوب شد اعلام کرد:“سپاه در دوره 10 ساله‌ فرماندهی سردار صفوی با ‏بحران‌های متعدد داخلی و خارجی مواجه بود و توانست از امتحان‌های بزرگ، سربلند بیرون بیاید”. ‏

وی افزوده بود:” ماموریت سپاه بسیار سنگین و عظیم و وظیفه‌اش پاسداری از دستاوردهای انقلاب است و در ‏صورتی که به وضع موجود قانع شود، دچار خطای استراتژیک خواهد شد. تغییرات شرایط محیطی که در 10 تا ‏‏15 سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم این ضرورت را نشان می‌دهد که سپاهی که مدافع انقلاب بوده است، متناسب با ‏شرایط تغییر و تحول داشته باشد. انقلاب یک موجود پویا و زنده است و تهدیداتش هم متناسب با شرایط تغییر می‌کند ‏و سپاه که مدافع انقلاب است باید متناسب با آ‌ن‌‌ها خود را بازیابی کند”. ‏

برخی سخنان سردار جعفری را نشانه ای از آغاز دور جدید دخالت و گسترش نقش سپاه در کشور می دانند که سر ‏آغاز آن هم انتخابات دوره ی هشتم مجلس است. این مساله از سوی آنان در حالی عنوان می شود که طی حکمی از ‏سوی وزیر کشور یکی از سرداران سپاه به عنوان رئیس ستاد انتخابات کشور منصوب شد. سردار “افشار”پیش از ‏این فرمانده ی بسیج بود که همزمان با تغییرات فرماندهی در سپاه و نیز استعفای “هاشمی ثمره” از معاونت ‏سیاسی وزارت کشور ابتدا به عنوان معاون سیاسی وزیر و سپس به عنوان رئیس ستاد انتخابات دوره ی هشتم ‏مجلس منصوب شد. ‏

نقش سپاه در حالی در کشور رو به تزاید است که بسیاری از فعالان سیاسی که اغلب از طیف اصلاح طلب هستند ‏نسبت به این مساله احساس خطر می کنند. از نظر آنان طیفی که اکنون فرماندهی و هدایت سپاه را برعهده دارد از ‏طیف تند رو و جنگ طلب این نیر است. ‏

سردار جعفری که پیش از این و در زمان اصلاحات فرماندار نظامی تهران بود مورد انتقاد بسیاری از اصلاح ‏طلبان است. طبق برنامه ریزی سپاه در زمانی که کشور دچار بحران شود تمام استانداری ها و فرمانداری ها از ‏نظام تصمیم گیری حذف و فرماندهان سپاه از وظیفه را انجام می دهند. سردار جعفری در این تقسیم بندی ‏فرماندار نظامی تهران بود که این مساله پس از حادثه ی کوی دانشگاه محقق شد. ‏

سردار جعفری در زمان تحصن نمایندگان دورهی ششم مجلس نیز طی نامه ای به سران نظام متحصنین را گردن ‏کلفت خوانده و خواهان صدور دستور برای برخورد با آنان شده بود. ‏