سارا دانیل
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبه ای با نوول ابزرواتور به سؤالاتی درخصوص پرونده هسته ای و احتمال وقوع جنگ بین ایران و ایالات متحده پاسخ می دهد.
آیا ما در شرف وقوع جنگی بسر می بریم یا اینکه هنوز ممکن است مشکل برنامه هسته ای ایران با مذاکره و گفتمان حل و فصل شود؟
من یک دیپلمات هستم و در اصل باید به شما پاسخ دهم که خیر، ما در شرف وقوع هیچ جنگی نیستیم. به نظر من دیپلماسی در این زمینه هنوز به آخر خط نرسیده است. ما از اینکه برخی از مخاطبانمان در جستجوی شروع جنگ هستند بسیار نگرانیم، زیرا این مسأله می تواند منجر به وقوع فاجعه دیگری شبیه فاجعه عراق شود. نباید فراموش کنیم که گزارش بیکر- هامیلتون تنها به بخش کوچکی از مشکلات ایالات متحده در عراق اشاره می کرد. هر روزی که می گذرد، امریکایی ها بیشتر تمایل پیدا می کنند که این بحران را طی گفتمان، به ویژه با ایران، حل و فصل کنند. آنها می خواهند در این فجایع سنگین با کسی شریک شوند. امروز نیروهای امریکایی مستقر در عراق آنچنان ضعیف شده اند که حتی با تروریست های مختلف، از جمله بعثی های سابق و سلفی ها نیز به مذاکره می نشینند. آنها که عقیده داشتند در جهان قدرتمندترین اند، اکنون در جستجوی کمک از جانب دشمنان خود هستند.
رییس جمهور احمدی نژاد متقاعد شده که باید به امریکایی ها در خروج از این “باتلاق” کمک کرد. او به منظور اینکه بوش اشتباه استراتژیک خود را تکرار نکند، پیشنهاد برگزاری یک مناظره تلویزیونی در خصوص برنامه هسته ای را ارائه داد. منطق به خوبی می تواند بحران فعلی را حل و فصل کند، ولی امریکایی ها روز به روز بیشتر از آن فاصله می گیرند و این در حالی است که امکان تحمیل جنگی که جبهه آن از چین تا اسراییل ادامه یابد را ندارند. بوش در آخرین انتخابات هشدارهایی را دریافت کرد. او دیگر امکان تحمیل یک بار سنگین جدید به امریکایی ها را ندارد. البته سیاستمداران عاقلی نیز در دولت امریکا یافت می شوند، ولی بقیه آنها، از جمله دیک چنی، باید نسبت به تعهداتی که نزد تولید کنندگان سلاح در کشورشان انجام داده اند مقید باشند. آنها مایلند درآمدهای حاصل از بحران های ایجاد شده در منطقه را دو برابر کنند و دلیل شتاب آنها این است که تقویم انتخاباتی به سرعت می گذرد.
واکنش شما نسبت به تحریم های اعمال شده از سوی امریکا و تهدیدهای اروپا دایر بر اعمال تحریم های جدید چیست؟
این تحریم ها نیز درست به مانند گذشته محکوم به شکست اند. امریکایی ها در اوایل سال 1990 تحریم های یک جانبه ای را نسبت به سرمایه گذاری های نفتی اعمال کردند. اولین کسانی که این تحریم ها را نقض کردند فرانسوی ها بودند. شرکت توتال جای شرکت های امریکایی را گرفت و فرانسوی ها تحریم های تحمیل شده بر ایران را ملغی کردند. اکنون تصور کنید چند کشور اروپایی در تحریم های امریکا علیه ایران مشارکت کنند. چه کسی جایگزین توتال خواهد شد؟ آیا فکر می کنید روس ها که بسیار مایلند بر بازار اروپا تسلط یابند از این فرصت چشم پوشی خواهند کرد؟ در صورتی که شرکت “گازپروم” روسیه جای توتال را در ایران بگیرد، آیا فرانسه واردات خود از روسیه را قطع خواهد کرد؟ آیا این دلیل برای انجام چنین کاری کافی است؟ در جهان امروز هر کس که دارای تسلط بیشتری است، دارای منفعت بیشتری نیز هست.
ایران به آستانه راه اندازی 3000 سانتریفوژ که برای تولید مواد شکافت پذیر در تولید یک بمب کافی است نزدیک می شود. از دید جامعه بین الملل، تعلیق فعالیت های غنی سازی پیش شرط هرگونه مذاکره ای است. آیا شما برای پذیرش تبعات برنامه هسته ای خود آمادگی دارید؟
شما در مطرح کردن این سؤال همان اشتباهی را می کنید که وزیر دفاع فرانسه در ابوظبی کرد. او با مشکوک جلوه دادن ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران و با اعتراض علیه اظهارات محمد البرادعی، یک موضع بسیار غیرمسؤولانه اتخاذ نمود. واقعاً عجیب است که همه معتقدند اختلافات باید توسط سازمان های بین المللی مانند آژانس اتمی حل و فصل شود، ولی بعداً نسبت به اظهارات آنان اعتراض می کنند و آن را مشکوک می پندارند. آیا این یک شیوه جدید برای تأثیرگذشتن بر آژانس اتمی قبل از تنظیم گزارشش است؟ درست به مانند این است که من در رابطه با اعتصاب های پاریس به جای رهبران سندیکاهای فرانسوی صحبت کنم. اگر وزیر دفاع شما اطلاعات موثقی در اختیار دارد، چرا آنها را به آژانس اتمی تسلیم نمی کند؟
ولی ایران نیز رسیدن به آستانه 3000 سانتریفوژ را تکذیب نکرده؟
ما این مسأله را قبول داریم. درست است. ما به دنبال انرژی اتمی هستیم، همان طور که NPT امکان آن را برای ما به وجود آورده. آیا وزیر دفاع فرانسه که گویی از ژول ورن الگوبرداری کرده، می خواهد آینده نگری کند؟ من در یک ضیافت شام در سفارت ایران در ژنو با سفرا پیرامون مسایل اتمی و خلع سلاح صحبت کردم. یکی از مدعوین از من درباره نیات مخفی ایران پرسید و من به او گفتم آیا دستگاهی است که صحت نیات را مشخص کند. ما نیز به نوبه خود نسبت به اهداف غربی ها بی اعتماد هستیم و برای این مسأله دلیل هم داریم. ولی هیچ گاه در مقیاس بین المللی نباید بر تصورات و احساسات خود تکیه کنیم.
بله، ما در آستانه راه اندازی 3000 سانتریفوژ هستیم، ولی در بهره برداری از توان هسته ای خود در زمینه های صلح آمیز به بازرسی ها و نظارت های آژانس نیز احترام می گذاریم. ما قصد نداریم از چارچوب پیمان منع گسترش خارج شویم. در حقیقت، نگرانی های مطرح شده از سوی جرج بوش یک روحیه خاص در کسانی که به آتش جنگ دامن می زنند ایجاد می کند. زیرا امریکایی ها خود بهتر از هر کس دیگری می دانند که ما به دنبال سلاح هسته ای نیستیم. ولادیمیر پوتین در دیدار اخیر خود به رییس جمهور احمدی نژاد گفت که متقاعد شده ایران در جستجوی بمب نیست. در واقع، امریکایی ها در تلاش اند تا اقدامات دیپلماتیک را بی نتیجه جلوه دهند و بدین ترتیب در وقت صرفه جویی کنند.
طی آخرین سفرم به نیویورک، وزیر امور خارجه یکی از کشورهای غربی به من گفت که مدارکی دال بر کمک های ایران به طالبان در اختیار دارد. من از او پرسیدم آیا صحت این مدارک به مانند صحت همان مدارکی است که کالین پاول قبل از جنگ عراق به سازمان ملل تسلیم کرد و حمایت کشور شما از مداخله نظامی امریکا را به دنبال داشت. او در نهایت گفت که حرف مرا درک کرده است. مطمئناً موضوع عراق کار امریکا را برای متقاعد کردن جامعه بین الملل به شروع جنگ علیه ایران سخت کرده.
پس شما بر این عقیده اید که جرج بوش به دنبال جنگ است و برای شروع آن به هر بهانه ای متوسل می شود، مانند مسأله هسته ای یا کمک به طالبان و تروریست های عراقی. همین طور است؟
دقیقاً. همچنین باید اضافه کنم که جرج بوش نمی تواند پیامدهای این جنگ ماجراجویانه را که جزو رؤیاهای او درآمده تصور کند.
آیا کناره گیری علی لاریجانی، مذاکره کننده اصلی پرونده اتمی، و جایگزینی او با یکی از نزدیکان رییس جمهور احمدی نژاد، نشان از این دارد که عرصه به دست طرفداران جنگ افتاده؟
علی لاریجانی همیشه نه تنها از موضع رییس جمهور احمدی نژاد، بلکه از موضع کل مردم ایران دفاع کرده. خود لاریجانی، رهبر انقلاب، مجلس و تمامی نهادهای تصمیم گیری از حق مسلم ایران در دستیابی به انرژی هسته ای دفاع می کنند و این حقی است که تمامی دولت ها نیز باید آن را به رسمیت بشناسند. اگر سؤال شما این است که آیا از این پس رییس جمهور مسؤولیت پرونده هسته ای را برعهده خواهد داشت، باید بگویم که این مردم ایران هستند که از حقوق خود دفاع می کنند. ولی اگر منظورتان این است که در جمهوری اسلامی چه کسی عهده دار چه چیزی است، پاسخ شما بسیار واضح است. ایران کشوری نیست که یک فرد به تنهایی آن را اداره کند. ما همواره تلاش کرده ایم تا از دیکتاتوری که در دوران شاه وجود داشته برحذر باشیم.
آیا بین رییس جمهور و رهبر انقلاب در خصوص شیوه انجام مذاکرات هسته ای اختلاف نظری وجود دارد؟ چه کسی در نهایت آخرین تصمیم را می گیرد؟
نهادهای تصمیم گیری در حال شور در بالاترین سطح خود هستند. همه بر یک هدف مصمم اند. ولی برای رسیدن به این هدف راه های متفاوتی وجود دارد. یکی از این راه ها این است که مجدداً اطمینان مخاطبان خود را به دست آوریم. به همین دلیل به مدت دو سال کلیه فعالیت های غنی سازی اورانیوم را متوقف کردیم. ولی تلاش برای اطمینان دوباره نباید یک طرفه باشد. طرف های مقابل ما نیز باید به ما اطمینان دهند.
شما امروز چه تعهدی می توانید به جامعه بین الملل بدهید؟
آنچه که جدیداً مطرح شده این است که ما حاضریم با هر کشوری که نسبت به حق دستیابی ما به توان اتمی اعتراض نکند همکاری کنیم و البته در چارچوب پیمان منع گسترش اتمی. ما در صورت احترام به حق مان، نمی خواهیم از وظایف خود در برابر آژانس اتمی شانه خالی کنیم.
اگر من می خواستم این لحظه از تاریخ را با مثالی بازگو کنم، به سال 1815 اشاره می کردم، یعنی زمانی که افراط در جاه طلبی های ناپلئون منجر به سازش دول اروپایی علیه او شد. جنگی که اروپا را به کام خود کشید و فجایع بسیار به بار آورد، مانند نابودی مسکو، در نهایت به شکست ناپلئون در واترلو انجامید. ناپلئون، به مانند امریکایی ها در عراق، در شکست های خود باعث مرگ هزاران سرباز شد. امروز مالیات های پرداخت شده توسط مردم امریکا باعث زوال امپراطوری امریکا می شود. اکنون باید اتحاد ملت ها جایگزین تک بعدی بودن امریکا در همه زمینه ها شود.
منبع: نوول ابزرواتور، 13 نوامبر
مترجم: علی جواهری