ترجمانی دیگر از نقاشی فیگورهای زنانه
تک چهرههای حاضر در این نمایشگاه حاصل کنکاشهای نقاشانه هنرمند به قصد یافتن عینیت تصویری و زیباییشناسانه از آدم امروز است.پرتره ها به شکلی طبیعی بخش بزرگی از نقاشی دنیا را به خود اختصاص داده اند، چه قبل از خلق و چه بعد از آن. بااین حال پرترهای که سیمای یک انسان را با همهی ابعادش به نمایش بگذارد در دنیا زیاد نیست. نقاشی پرتره، شاید مشکل ترین بخش نقاشی دنیاست، چون به تصویر انسان برمیگردد، تصویری که از بیشترین پیچیدگی در میان تصاویر عالم برخوردار است. تصویری که انسان از خود در ذهن دارد تصویری آینهوار نیست.
این نقاشیها فضایی شخصی را به تصویر میکشند. قاب دیواره هایی به تعداد 10 اثر اکریلیک روی بوم که به ترتیب کوچکترین آن 80×100 و بزگترینش 150×120 میباشد.نبی پور برای بیان بهتر احساسش ازکاراکتر زن در آثارش استفاده کرده و با این کار قصد داشته مسائلی را نشان دهد که به خاطر حساس بودن زنان، بیشترگریبانگیر آنهاست. او زن را در حالتی واژگون، معلق و صبور قرار داده است اما در نهایت می توان دید بر فضا غالب شده و کنترل امور را در دست گرفته است.
نقاش در این آثار به فضایی سورئال متکی است فضایی که سیری مکاشفه گونه دارد و در ناخودآگاه روحی، روانی است و متکی بر حقیقتی عالیتر از واقعیت که به مدد موهوم تداعی میشود.
نبی پور تلاش می کند درنقاشی هایش از انسانهای اطراف خود که همگی زنان هنرمند هستند الهام گرفته و توجهی به موقعیت هنرمند در جامعه امروزی داشته و آن را مورد بررسی قرار داده است. تنوع رنگی آثارش نسبت به کارهای قبلی که بیشتر گرایش به خاکستری و سیاه داشته است بیشتر شده است و نقاشی های وی کمی رنگی تر شدهاند. تم موضوعی آثار پارسیان نگاه به فیگورهای اطراف است او بعد از گذراندن این فیگورها از فیلتر نگاه خود آنها را به تصویر میکشد. هنرمند در نقاشی هایش از انسانهای اطراف خودکه همگی زنان هنرمند هستند الهام گرفته است و به موقعیت هنرمند در جامعه امروزی نگاهی داشته و آن را مورد بررسی قرار داده است. او آثارش را نامگذاری نکرده است زیرا نمیخواهد افکار خود را به مخاطب القا کند و دوست دارد هر کسی براساس ذهنیت خود به آثار نگاه کرده و برداشت شخصی خود را داشته باشد.
نبی پور خود درباره نقاشی هایش می گوید:من در طول یک سال بر روی این آثار کار کرده ام و از این جهت این نقاشی ها متفاوتند که بعضی با جسارت بیشتر انجام شده و تعدادی دیگر با جسارت کمتری و با احتیاط بیشتری بوده اند که از این حیث می توان به حالات روحی من در زمان های مختلف و درگیر شدن با زندگی روزمره اشاره داشت. فکر می کنم هر کس وقتی بیشتردرگیر زندگی می شود خودش را موظف می داند به رعایت یکسری مسائل که نا خود آگاه بر روی او تاثیر گذاشته اند که این می تواند بر روی اثرات قلم مو روی بوم هم موثر واقع شود. وقتی روی کار تمرکز بیشتر دارم جسارتم بیشتر می شود و شخصیت درونی ام بیشتر بروز می کند.
در چند نقاشی این نمایشگاه “زن” تحت فشار روانی قرار گرفته است.این جاست که جنسیت هنرمند وارد حیطه ی خلق اثر او می شود.اشاره ی صریح به مسئله زن بودن در نام گذاری نقاشی نشان از تأکید به زن بودن کاراکتر انسان در نقاشی است.
هرچند نقاشی هایی هستند در این مجموعه که شخصیت های انسانی گاه به صورت زن یا شبیه زن تصویر شده اند ولی در عنوان آن ها نامی از “زن” نیاورده است.حس “زن” بودن در این نقاشی ها به نوعی حس عدم امنیت و تجربیات متناقض زنانه در جسم و ذهن زن به نظر می رسد.
حرکت نرم و ملایم و گردش فرم و خطوط چهره ها و چسبیدگی و درهم آمیختگی تنوعات بصری پس زمینه ای، گاه کمپوزیسیونی واقعا کامل از یک نقاشی با موضوع انسان را ارائه می دهد. نقاشی های این نماتیشگاه بسیار شبیه به موسیقی های گوش نوازند، بی پرده و صادق و رُک هستند. آنها احساسات و روحیات، اتفاقات زندگی وتغییرات روحی چه خوب و چه بد را انعکاس می دهند. وانا نبی پوربا خواسته یا ناخواسته سعی کرده این آثار نه به رگههای موجود اجتماعی در جامعه خودمان (چیزی که البته از شعار فراتر رود) بلکه به آثار غربیتر متصل باشند و همه این موارد را با استفاده از المانهای وام گرفته از فضای اطراف و ترکیب آن با عناصر قراردادی در ذهن خودش انجام داده است. اینکه چنین نگاهی از کجا میآید و کدام ابزار برای بیان آن به کار برده میشود در نهایت قرار است در جهت تکامل یکدیگر گام بردارند، نه اینکه چنین دوگانگی مرزبندی شده در به کارگیری عناصر و حتی در شکل اجرا در آثار قرهزاد زیاد دیده میشوند.
شکل استفاده نقاش از نشانه ها به منظور ایجاد ترکیببندی مناسب و کنترل نگاه مخاطب است اما در بکراندآثارش که به وضوح سعی در واقعی بودن موضوعات و سوژه ها دارند، شلوغیها و رنگبندیها و استفاده از این انواع خطوط شکسته و منحنی، مخاطب را در بازخوانی اثر دچار اشکال میکند.