خیلی ها نمی دانند معنی برد برد چیست، می گویند: مگر ممکن است دو نفر که با هم دعوا دارند با هم حرف بزنند و هر دو برنده بشوند؟ خدا حفظش کند، آیت الله موسوی اردبیلی بعد از جنگ می گفت: “عراق می گوید ما پیروز شدیم، ما هم می گوئیم ما پیروز شدیم، پس کی شکست خورد؟” حالا همان حکایت است.
بطور خلاصه، باخت باخت یعنی اینکه آمریکا نگران رفتار ایران در خاورمیانه باشد، ایران هم نگران حمله آمریکا باشد، اسرائیل و احمدی نژاد و شریعتمداری و کوچک زاده و نقدی خوشحال باشند و مردم غمگین باشند، به این می گویند باخت باخت….
برد برد، یعنی اینکه آمریکا خودش را پیروز توافق بداند، دولت ایران هم خودش را پیروز بداند، اسرائیل و احمدی نژاد و شریعتمداری و کوچک زاده و نقدی هم ناراحت باشند، مردم ایران هم جشن هسته ای بگیرند، به این می گویند برد برد.
نتیجه گیری اخلاقی: همیشه آدمهایی که پیروز می شوند، کسانی نیستند که خوب می جنگند، کسانی هستند که می توانند نجنگند.
توافق بردبرد برای مجلس و ملت
اسماعیل کوثری استاد مسائل استراتژیک در نبودن سایر کارشناسان و نماینده ای که اگر هیچ آدم تحصیلکرده ای در مجلس وجود نداشته باشد، کارشناس مسائل سیاسی است، گفت: “اگر توافقنامه تائید نشود تعهدی برای نظام نخواهد داشت. بعدش هم توضیح داده که بدون تائید شورای امنیت ملی و مجلس هیچ تعهدی برای ایران در پی ندارد.” البته این خودش یک موهبت الهی است و مثل اینکه هر چقدر اوضاع پیش تر می رود یک پیروزی جدید پیدا می کنیم.
با این نظری که آقای اسماعیل کوثری فرموده، توافقنامه باید به تائید شورای امنیت ملی و مجلس برسد، چیزی که واضح و مبرهن و چیزهای دیگر است، این است که توافقنامه به تصویب رهبری رسیده و خیلی هم از این موضوع خوشحال است. روحانی هم گفته “حضرت آقا بر مذاکرات نظارت داشته.” با توجه به اینکه کلیه اعضای شورای امنیت ملی هم از خامنه ای تبعیت می کنند، آنها هم به احتمال بالای نود درصد این توافقنامه را تائید می کنند، اما می ماند مجلس شورای اسلامی، اگر مجلس شورای اسلامی این توافقنامه را تائید کرد که خیال ملت راحت می شود که این جانوران عضو مجلس (یعنی همان اعضایی که توافقنامه را تائید می کنند) همه شان نوکر ومخلص رهبری هستند و به هیچ دردی نمی خورند.
اگر قرار باشد مردم برای مجلس به نوکران رهبری رای بدهند، چرا به داغون ها و بی سوادها و بی ریخت های شان رای بدهند، آدم می رود به خوشگل هایش رای می دهد. اگر هم این مجلس، که تا حالا همیشه مخلص و چاکر و ارادتمند رهبری بوده، در این اتفاق علیه رهبری رای بدهد، طبیعتا این به معنی نابودی و از بین رفتن قدرت رهبری است که به نظر من آن هم به اندازه توافق هسته ای ارزش دارد و چه بسا که ارزش آن بیشتر باشد. یعنی باید از مجلس حمایت کنیم که این توافقنامه را رد کنند و مشت محکمی بزنند توی دهان رهبری و وقتی رهبری عوض شد، ما هم خیال مان راحت می شود و بعدا خودمان می زنیم توی دهان مجلس و مجلسی انتخاب می کنیم که این توافق را تصویب کند، این هم خودش یک راه حل است. نیست؟
امکان ندارد…..
دو سال قبل می گفت: امکان ندارد بگذارند روحانی رئیس جمهور شود
یک سال قبل می گفت: امکان ندارد آمریکایی با ایران توافق کنند
شش ماه قبل می گفت: امکان ندارد تندروهای ایرانی بگذارند ایران به مذاکره ادامه دهد
یک هفته قبل می گفت: حالا می بینی، امکان ندارد ایران توقف برنامه هسته ای را بپذیرد.
امروز می گوید: امکان ندارد سنای آمریکا اجازه بدهد توافقنامه امضا شود
برادر من! شما در جریان نیستی، قرصت را بخور و بگیر بخواب
ریز خواهیم دید
زمانی یکی از دوستانم می گفت: “امکان ندارد که احمدی نژاد را دستگیر کنند و به اتهام خیانت یا دزدی یا فساد مالی زندانی کنند.” البته راست می گفت، چون احمدی نژاد آنقدر قدرت داشت و آنقدر مطرح بود که اگر به او دست می زدند، تمام کشور با بحران مواجه می شد، اما این خط این نشان، شش ماه دیگر اگر احمدی نژاد دستگیر شد، خبرش را که بنویسند، عده ای خواهند پرسید: این کدوم احمدی نژاد بود؟ نه اینکه فکر کنید قبلا بزرگ بوده، حالا کوچک شده، قبلا هم همین قدری بود، حالا نه دوربین دارد و نه میکروفون.
فعلا هوای منطقه دلواپس ها بدجوری پس است، رسائی در توئیترش بدون اشاره به توافق هسته ای داستان چوپان دروغگو را نوشته و کوچک زاده بدون اینکه براعصابش مسلط باشد، عکس مصدق را در حال بوسیدن دست ملکه ثریا منتشر کرده، احتمالا هفته آینده هم به جای اینکه نطق پیش از دستور بکنند، تلفن می زنند به ظریف و توی گوشی فوت می کنند.
از طرف دیگر بنیامین نتانیاهو همزمان با اعلام خبر توافق هسته ای اعلام کرد ما داریم در کابینه اسرائیل روی توافقنامه کار می کنیم و بزودی نظرمان را خواهیم گفت. بخواب بینیم بابا، کی اصلا نظر شما رو پرسید. جان کری هم گفته که “هیچکس به نتانیاهو اهمیت نمی دهد.” به گزارش هاآرتص بنیامین کوچولو مشغول نقاشی از روی توافقنامه هسته ای است و قصد دارد به زودی توافقنامه هسته ای را با تصویرسازی خودش و نوه اش منتشر کند.
حسین شریعتمداری هم در سرمقاله خودش نوشته که “تفسیر اوباما از سند وین با تفسیر روحانی، نه فقط متفاوت بلکه متناقض است.” یعنی طرف می خواهد از این طریق به رهبر جمهوری اسلامی اثبات کند که عقب نشینی او در توافق وین عقب نشینی است، انگار خودش نمی داند که عقب نشینی کرده.