نقدی: استعفا ندادم

نویسنده

mohammadrezanaghdi.jpg

به دنبال طرح چند پرونده اختلاس از سوی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گفته شد که سردار محمد رضا نقدی در مراسمی از کارکنان این ستاد خداحافظی کرد و سرپرستی این ستاد را به حمیدرضا تقی زاده دبیر ستاد سپرد. از سوی دیگر سردار نقدی استعفای خود را به شدت تکذیب کرد و گفت : به هیچ وجه استعفا نداده ام و نمی دهم. سردار نقدی گفت : «هنگامی که آذر سال 84 از جانب رئیس جمهور به سمت رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب شدم با حفظ سمتی که در ستاد کل نیروهای مسلح داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و اکنون ضرورت ایجاب کرده است که تمام وقت در ستاد کل نیروهای مسلح فعالیت کنم.» فیروزآبادی نیز گفت: «ذکر استعفای نقدی کاملا غلط بود.»

محمدرضا نقدی کیست؟

محمدرضا نقدی در سال 1332 در شهر نجف به دنیا آمد. نام پدرش شیخ علی اکبر ثمانی از روحانیون مجاور شهر نجف بود. وی فرزند دوم خانواده ای با چهار فرزند است. گفته می شود یکی از برادرانش در جنگ به شهادت رسیده است. در سال 1358 وی همراه با خانواده اش توسط دولت عراق اخراج شد و آنان به شهر نقده رفتند و شهرت نقده ای را برای خود انتخاب کرد که بعدا با نام نقدی معروف شد. وی همزمان با آغاز جنگ و از همان ابتدا از سال 1359 وارد مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق شد و به عنوان نماینده این مجلس در ارومیه کارش را آغاز کرد. در همان سال به لبنان رفت و مدتی در آنجا بود و پس از بازگشت در بخش نظامی مجلس اعلا به کارش ادامه داد. نقدی در سال 1361 وارد سپاه پاسداران شد و همراه با گروهی دیگر از معاودین عراقی عضو لشگری شد که بعدها تبدیل به سپاه بدر شد. وی بسرعت در این لشگر رشد کرد و معاونت اطلاعات و عملیات لشگر شد. وی تا سال 1364 در لشگر بدر بود، اما از این سال به سپاه لبنان منتقل شد و جزو نیرویی از سپاه گشت که قرار بود روی مساله نابودی اسرائیل متمرکز شوند و به همین دلیل به نام نیروی قدس شناخته می شدند. وی که نیرویی اطلاعاتی بود، با نام مستعار « شمس» در عراق و سودان و بعدا در ماجرای بوسنی و هرزگوین حضور فعال داشت و تا پایان بحران در آن منطقه یکی از فرماندهان سپاه در بوسنی بود.

در زیر زمین های وصال

محمد رضا نقدی در سال 1372 توسط آیت الله خامنه ای به عنوان معاون اطلاعات نیروی قدس منصوب شد، اما با فاصله کمی از این انتصاب فرمانده حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی گشت و با درجه سرتیپی از نیروی قدس به نیروی انتظامی منتقل شد. او برخی از همکاران سابقش را به نیروی انتظامی منتقل کرد و آنجا را به محلی برای فشار بر کارگزاران و بخصوص شهردار پرقدرت تهران، غلامحسین کرباسچی تبدیل کرد. نقدی در حفاظت اطلاعات تعدادی از شهرداران مناطق مختلف تهران را دستگیر و برای مدتی طولانی آنها را در زندان انفرادی و مورد شکنجه شدید قرارداد، این موضوع تا مدتها آشکار نشد و حتی برخی از این شهرداران تا چندی پس از آزادی شان از طرح آنچه بر آنان گذشته بود، خودداری کردند. نقدی در جلسه پرسش و پاسخ خودش با نمایندگان مجلس این موضوع را چنین توضیح داده است: «روزی آقای رازینی ریاست محترم دادگستری تهران مرا به دفترش دعوت کرد وقتی که رفتم ایشان توضیح دادند که پرونده ای هست که مربوط می شود به فساد مالی در شهرداری تهران و ابعاد مالی آن بسیار گسترده است ما هم به دلایلی صلاح نمی دانیم که پرونده را به دست دیگر ضابطین ، همچون وزارت اطلاعات و اداره آگاهی بدهیم و می خواهیم این را به شما بسپاریم چرا که هم بازداشتگاهی مطمئن دارید و هم پرسنل تان امین هستند.آن روز من به آقا ی رازینی گفتم ما آماده هستیم، ولی اگر به میدان بیاییم تا آخر هستیم. مبادا شما در وسط کار بر اثر فشارهای سیاسی کنار بکشید؛ که آقای رازینی هم گفتند اراده ما هم بر این است که این قضیه جدی بگیریم و حتی مقام معظم رهبری هم فرموده اند که با این مفسده جدی برخورد شود.»

پرونده شهرداران تهران که تقریبا سنگین ترین عملیات اطلاعاتی و قضائی در برخورد با مسائل سیاسی بود، نام نقدی را در سطح عمومی مطرح کرد. در این پرونده 164 شهردارو کارکنان شهرداری تهران در مدت سه ماه در بازداشتگاه وصال و یکی دو محل دیگر احضار و بازداشت و بازجویی شدند.

ماجرای کوی دانشگاه و حمله به مهاجرانی و عبدالله نوری

پس از دوران اصلاحات، محمد رضا نقدی همراه با حسین الله کرم، سردار ذوالقدر و چندین تن دیگر از نیروهای نظامی و برخی سرداران سپاه، ستادی برای ایجاد بحران تشکیل دادند. طرح ترور عبدالله نوری و حمله به مهاجرانی و ماجرای کوی دانشگاه از کارهای شاخص این گروه بود. سردار نقدی در ماجرای حمله به نوری و مهاجرانی دیده شد. بعدا در دادگاهی که برای محاکمه نقدی تشکیل شده بود، پدر همسرش مدعی شد که وی در روز حادثه اصلا به نماز جمعه نرفته بود.

پرونده سیاه و شایعاتی از این دست

گفته شده است که در سال 1379 محمد رضا نقدی گروهی خودسر را تشکیل داد تا جلوی مفاسد اجتماعی را بگیرند. گفته شده است که این گروه در جریان کارهای مختلفی که می کرد، اقداماتی غیر قانونی را انجام می داد. در آن زمان، شایع شد که محمدرضا نقدی در 15 اسفند 1381 بازداشت شده و وزارت اطلاعات با نظارت دفتر رهبری از وی کرده است. همچنین شایع شد که این تحقیقات برای مدت کوتاهی پیش رفته، اما پس از یک ماه گروه دیگری با طرح شائبه ایجاد فشار در بازجویی، این تحقیق را متوقف کرده و پرونده به دادگاه ویژه روحانیت منتقل شده است. در پاسخ به همه این شایعات، در اردیبهشت 1382 سردار نقدی در غرفه کیهان حاضر شد و در پاسخ به این سوال که گفته می شود شما بازداشت شده اید، گفت: «اینها ساخته رسانه های دشمن است. فعلا که بنده را اینجا می بینید.» پس از این حضور مطبوعاتی نقدی وی تا مدتها از نظرها غایب بود.

بازگشت مردان خشن

پس از روی کار آمدن احمدی نژاد، نقدی که تقریبا از حافظه ها حذف شده بود، به سوی احمدی نژاد رفت و با حکم رئیس جمهور فعالیتش را در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز آغاز کرد و از همان ابتدا قول داد که برخورد با دانه درشت ها را آغاز کند. وی که در این مدت نسبتا کوتاه تلاش می کرد کارنامه درخشانی از فعالیتهای این مرکز ارائه کند، سرانجام قربانی درگیری های داخلی نیروهای قدرت شد. محمدرضا نقدی که به عنوان سازمان دهنده لباس شخصی ها شناخته شده و در چند پرونده خطرناک اطلاعاتی حضور داشته است، از آنهایی است که به نظر می رسد، بخاطر انجام یک اشتباه بزرگ دیگر بخشیده نخواهند شد، اگرچه معمولا مردانی این چنین برای «روزهای سخت» همیشه مورد توجه هستند.