سطلی که سیل شد، کلوخی که پیشنهاد شد

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» ایرانی‌ها و چالش سطل آب یخ

این روزها “چالش سطل آب یخ” یک موضوع داغ است و تعداد زیادی از ایرانی‌ها هم مثل بسیاری از مردم دنیا با این چالش آشنا شده و یا به آن پیوسته ‌اند. رویکردها هم به این چالش متفاوت بوده، برخی تن به آب سرد سپرده و ویدئویی از خودشان منتشر کرده‌اند؛ عده‌ای به مخالفت و انتقاد از این حرکت برخاسته‌اند و بعضی‌ها هم اگرچه خودشان شرکت نکرده‌اند اما پیگیر حضور چهره‌ها و آشنایانشان در Ice Bucket Challenge هستند. در این بین چند چالش جایگزین هم پیشنهاد شده که کم و بیش مورد استقبال قرار گرفته است. اما سئوالی که بسیار طرفدار پیدا کرده این است که پول حاصل از این چالش به کجا می‌رود؟

 

یک ریال هم کمک نشد؟!

اسکلروز جانبی آمیوتروفیک یا به طور خلاصهASL، دلیل همه این جار و جنجال‌هاست. یک بازیکن بیس‌بال در آمریکا به این بیماری صعب‌العلاج که اعصاب را فلج می‌کند، دچار می‌شود و دوستانش به فکر می‌افتند تا راهی برای کمک به او و چند صد هزار مبتلای دیگر به این بیماری بیابند. تحقیقات بسیاری در مورد این بیماری که سالانه ۲نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر به آن مبتلا می‌شوند، صورت گرفته اما هنوز درمانی قطعی برای آن پیدا نشده است. برای ادامه تحقیقات و بررسی بر روی داروهای موثر هم هزینه زیادی لازم است. پس چالش سطل آب یخ به کار گرفته می‌شود تا از طریق آن، کمک مالی جمع شود.

هر فردی که به این چالش دعوت می‌شود، دو راه دارد؛ یا آب یخ را روی سرش بریزد یا اینکه ۱۰۰ دلار اهدا کند. خیلی از شرکت‌کنندگان در این چالش، هر دو راه را انتخاب کرده‌اند. هر شرکت کننده هم می‌تواند چندین نفر دیگر را به چالش دعوت کند و به این ترتیب تعداد شرکت‌کنندگان به طور هرمی افزایش پیدا می‌کند.

در میان شرکت کنندگان هم چهره‌های مشهور بسیاری دیده می‌شود؛ از مارک زاکربرگ و بیل گیتس گرفته تا جرج بوش و بسیاری از خوانندگان و هنرپیشه‌ها و فوتبالیست‌ها سطل آب یخ روی سرشان ریختند و عموما مبالغی بیشتر از ۱۰۰ دلار هم کمک کردند. برخی هم مانند باراک اوباما و دیوید کامرون فقط پرداخت کمک را انتخاب کردند.

در ایران هم این چالش با استقبال چهره‌های هنری و ورزشی داخل و خارج از کشور مواجه شد. در همان اولین ویدئوها ایراد گرفته شد که چرا شرکت‌کنندگان نه تنها توضیحی در مورد بیماری نمی‌دهند بلکه حتی گاهی فراموش کنند به هدف اصلی این چالش اشاره کنند و صرفا از آن به عنوان چالش سطل آب یخ نام می‌برند. کم کم، نوبت به طرح سئوال جدی‌تری رسید که با توجه به محدودیت‌های مالی موجود، شرکت‌کنندگان ایرانی داخل کشور چگونه و از چه راهی پولشان را به سازمان خیریه بیماران مبتلا به ALS می‌رسانند؟

تا انجمن کمک به بیماران ای.ال.اس در ایران، راهی برای دریافت کمک‌ها به این نهاد، معرفی کند، مقاصد جایگزینی مثل محک و بنیاد امور بیماری‌های خاص هم مطرح شد. هرچند رییس انجمن کمک به بیماران ای.ال.اس در روز سه‌شنبه، چهارم شهریور اعلام کرد که تاکنون حتی یک ریال هم به این انجمن کمک نشده است. این درحالی است که در سایر نقاط دنیا تاکنون بیش از ۷۰ میلیون دلار طی این کمپین کمک جمع‌آوری و پیش‌بینی شده که به زودی به ۱۰۰ میلیون دلار برسد.

محک هم با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که از این “حرکت زیبا در نوآوری نهفته در ایده بکر آن” حمایت می‌کند اما “حرکت نمادین انجام شده برای توجه به بیماران مبتلا به ALSدر جغرافیا و فرهنگ دیگری طراحی و اجرا شده است که متکی بر عناصر مورد پذیرش آن حوزه بوده است و اجرای آن در فرهنگ و جغرافیای ما می‌تواند واجد تعارضات فراوانی باشد که بارز ترین آنها به هدر رفتن هزاران لیتر آب در شرایط بحران کم آبی حاکم بر کشور است.”

موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان از ایرانیان درخواست کرد تا از شرکت در این چالش به نفع کودکان سرطانی خودداری کنند. به این ترتیب، فراخوان رضا کیانیان، بازیگر سینما برای اجرای دسته‌جمعی این چالش در مقابل بیمارستان محک هم لغو شد.

 

به جای آب، کلوخ به سر بکوبید

یکی از ایرادات منتقدان به شرکت ایرانی‌ها در این چالش، هدر دادن آب، آن هم در شرایطی است که با بحران کمبود آب مواجه هستیم. کاربران زیادی در فضای مجازی این انتقاد را مطرح و برخی از شرکت‌کنندگان در چالش هم مانند ترانه علیدوستی در ویدئوی خود درخواست کردند در مصرف آب صرفه‌جویی شود.

اما ناصر کرمی، اقلیم‌شناس و فعال محیط زیست از طریق فیس‌بوک چالش جایگزینی را برای ایرانیان پیشنهاد کرد که مورد توجه فعالان و حامیان محیط زیست قرار گرفت. او معتقد است “از آنجا که خشکسالی دشت‌ها و رودها و دریاچه‌ها و خاک های حاصلخیز ما را تماما خشکانده و ایران را به کلوخی یکپارچه و تفتیده تبدیل خواهد کرد، تصور می‌کنم معادل ایرانی‌تر و منطقی‌تر آیس باکت چلنج برای کشور ما کمپین کلوخ است.”

  این مدرس دانشگاه برگن نروژ، سپس از سه رییس جمهوری ادوار گذشته دعوت کرد تا در کمپین کلوخ شرکت کنند. نفر اول، هاشمی رفسنجانی که موج سد سازی‌ها در دولت‌های او شروع شد و “ذهنیتی بدوی درباره توسعه” را در آن زمان رواج داد. دومین نفر، سید محمد خاتمی که مثل سلفش از کویر می‌آمد و در دولت اصلاحات موج سدسازی را تداوم داد. و در آخر محمود احمدی‌نژاد که به گفته کرمی، در دولت‌های او ضد توسعه جای توسعه بدوی را گرفت و احمدی‌نژاد هم که از کویر آمده بود، تا توانست کویر را گستراند در ایران.

او پیش از این بارها نسبت به بروز خشکسالی و بحران‌های شدید در ایران هشدار داده است.

البته همین کمپین هم از ایراد مبرا نماند و برخی به جدی یا شوخی گفتند وقتی کلوخ بر سرشان کوبیدند لازم است به حمام بروند که آن هم باعث مصرف بیشتر آب می‌شود!

نیکی کریمی، بازیگر و کارگردان سینما هم از زاویه مصرف آب مخالف چالش سطل آب یخ بود و در اینستاگرام خود پیام اعتراض‌آمیزی منتشر کرد: “میشه تو این کم آبی یه سطل آب رو هدر ندیم و اگر قراره کمک کنیم خودمون یواشکی بریم به این همه مراکزی که تو کشورمون به کمک احتیاج دارن، رسیدگی کنیم؟!”

کمپین جایگزین مشابه در فلسطین هم که ریختن خاک بر سر بود، در داخل کشور مورد توجه قرار گرفت و بخصوص برخی رسانه‌های اصولگرا با پوشش آن، چالش سطل آب یخ را زیر سئوال بردند. در این بین، علی ضیا، یک مجری برنامه‌های تلویزیونی که در همان روزهای اول داغ شدن این چالش در ایران، سطل آب یخ را روی سرش خالی کرده بود پس از موضع‌گیری منفی صدا و سیما و روزنامه جام‌جم، اعلام کرد اشتباه کرده و کودکان غزه از اهمیت بیشتری برای چنین حمایت‌هایی برخوردار هستند.

  در عکس از طرح ساسان خادم برای روزنامه شرق استفاده شده است(سمت چپ)