بزرگنمایی تهدید ایران

نویسنده

‏ باربارا اسلاوین ‏

با فرارسیدن واپسین ماه های عمر دولت بوش و درحالیکه چیز زیادی برای نمایش دادن در ‏خاورمیانه وجود ندارد، زمزمه های جنگ علیه ایران دوباره در واشنگتن بر سر زبان ها ‏افتاده است. ‏

با وجود این، حمله به سومین کشور مسلمان در ظرف هفت سال می تواند عواقب به مراتب ‏بدتری نسبت به وضعیت متزلزل کنونی به همراه داشته باشد. نارضایتی بازهای واشنگتن از ‏رشد فزاینده ایران در منطقه نیز نتوانست توسعه ایران را محدود نماید و مهره هایی نظیر ‏صدام حسین نیزدر نهایت توخالی از کار درآمدند. ‏

تردیدی نیست که پبشرفت های ایران از سال 2001 به این سو افزایش یافته است. سرنگونی ‏صدام و طالبان به حیات بدترین دشمنان ایران پایان داد و به آن کشور اجازه داد روابط ‏درازمدتی را با هم مذهبان شیعه در عراق و افغانستان پی ریزی کند. ایران ضمن برقراری ‏ارتباط با حماس و عمق بخشیدن به مناسبات خود با حزب الله، از ناتوانی اعراب و اسرائیل در ‏پایان دادن به اختلافات فی مابین نیز بهره مند شده است. پس از آنکه دولت بوش پیشنهاد ‏مذاکره بدون پیش شرط با ایران را در سال 2003 و 2006 رد کرد، تهران به تشدید روند ‏برنامه هسته ای خود دست زد؛ چیزی که امکان تولید بمب هسته ای را برای آن کشور فراهم ‏می آورد.‏

با این حال،توسل به حمله نظامی به عنوان پاسخی به این چالش ها به تثبیت دستاوردهای ‏ایران، قرار دادن سربازان آمریکایی و سایر متحدان در موقعیت ناگوار در عراق و نیز رشد ‏نجومی بهای نفت منجر خواهد شد. ضمناً حمله نظامی، بازتابی از دست بالا گرفتن توان و ‏اهداف واقعی ایران نیر به شمار خاهد رفت.‏

توان توسعه ایران، با حضور نیروهای نظامی ایالات متحده در منطقه، ضعف داخلی و ‏اختلاف تاریخی میان اعراب و پارسی ها، سنی ها و شیعیان و نیز در داخل خود شیعیان ‏محدود است. محبوب ترین روحانی در نظر شیعیان سراسر دنیا، آیت الله علی سیستانی است، ‏که در ایران به دنیا آمده، اما نیم قرن گذشته را در عراق زندگی کرده و با ایجاد یک حکومت ‏دینی مخالف است.


بعید است ایران به عنوان کشوری که محدوده اش از قرن شانزدهم تا کنون تغییری نکرده، در ‏سودای احیای امپراطوری ایران باستان باشد. ضمناً نمی خواهد آلمان نازی دوم یا اتحاد ‏جماهیر شوروی باشد و مورد تجزیه قرار گیرد. محمد عطریانفر، یک نویسنده کهنه کار ‏نزدیک به اکبر هاشمی رفسنجانی- رییس جمهور سابق ایران- اخیراً در تهران به من گفت، ‏‏«قرار نیست ما پایمان را از گلیم مان درازتر کنیم».


کسانی که از سر برآوردن ایران در هراس هستند، معمولاً تنها گوشه هایی از ماجرا، و نه کل ‏داستان، را نگاه می کنند. آنها از این حقیقت که اکثر اهداف ایران در واقع دفاعی هستند غافل ‏مانده اند: دستیابی به سیستم مجهز و امنیتی در برابر مداخله خارجی، زدن حرف اول در ‏تصمیمات منطقه ای و پیشگیری یا به حداقل رساندن انجام اقداماتی که ممکن است با منافع ‏ایران در تضاد باشد، همه جزئی از این مکانیسم دفاعی هستند.


ایران در تلاش برای دستیابی به چنین اهدافی، حزب الله را تجهیز تسلیحاتی می کند، اما ‏اقداماتشان را دیکته نمی کند. در حالیکه حزب الله اخیراً قدرت خود را با اشغال بیروت غربی ‏به رخ همگان کشید، مقامات ارشد ایرانی اعلام کردند این تصمیم توسط حسن نصرالله- رهبر ‏حزب الله- و بدون مشورت قبلی با ایران گرفته شده است. این اقدام در واکنش به تهدید دولت ‏لبنان علیه سیستم ارتباطی این سازمان رخ داد.


ایران با حمایت از سپاه مهدی مقتدی الصدر و شبه نظامیان قانون شکن در عراق، به جنگ ‏باواسطه با ایالات متحده مشغول شده است. ایران در عین حال، به دولت نوری المالکی- ‏نخست وزیر عراق- هم کمک می کند و امید دارد هر کدام از احزاب شیعه که در عراق قدرت ‏را در دست گیرند، به ایران وابسته باشند.


هنوز برای قدرت ایران در عراق محدودیت هایی وجود دارد. آن دسته از رهبران عراقی که ‏روزگاری در ایران زندگی می کردند، مایلند پیوندهای خود با ایالات متحده را حفظ کنند تا ‏توازنی در رابطه اشان با ایران پدید آید. معذالک بین ایرانی ها و عراقی ها قرابت اندکی ‏وجود دارد، هرچند آنها که در مذهب شیعه میان آنها اشتراک وجود دارد. این عدم قرابت ‏نتیجه جنگ هشت ساله دو کشور در سال های 88-1980 است؛ جنگی که عراق آغازگر آن ‏بود و منجر به کشته شدن ربع میلیون ایرانی شد و فجایعی را به بار آورد که اثرات آن سال ها ‏باقی خواهد ماند. به خاطر دارم یک بار در اوج خشونت های عراق در سال 2006، یکی از ‏ایرانی ها به من گفت: «تو چه انتظاری داری؟ آنها امام حسین ما را کشته اند». قضیه به یکی ‏از احساسی ترین قسمت های تاریخ شیعه بازمی گردد که نوه حضرت محمد در سال 680 به ‏دست سپاه سنی مذهب یزید در صحرای کربلا کشته شده بود.


این مهم است که سیاستگذاران فعلی و آینده دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، ایران را در ابعاد ‏واقعی اش ببینند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند ایران در ازای پایان تحریم های ایالات متحده، ‏پیشرفت در صلح اعراب و اسرائیل و بازگردانده شدن کامل به گفتگوهای منطقه ای و پیوستن ‏به جامعه جهانی، از رفتار کینه جویانه خود دست برخواهد داشت. عدنان ابوعده، وزیر ‏اطلاعات سابق اردن و سفیر این کشور در سازمان ملل، می گوید: «بعضی وقت ها، ایرانی ‏ها حاضرند اعراب را به آمریکایی ها بفروشند. آنها می خواهند دوام بیاورند». ‏


منبع: سانفرانسیسکو کرونیکل- 19 مه 2008‏