ایران وارد کننده مطلق غذا شده

نویسنده

po_memarian_01.jpg

امید معماریان

سعید لیلازکارشناس اقتصادی درگفت وگو با روزاز اثرات تورم جهانی براقتصاد ایران سخن گفته که به اعتقاد ‏وی، نتیجه سیاست های درهای باز و واردات بی رویه دولت محمود احمدی نژاد طی دوسال گذشته بوده است. به ‏گفته این کارشناس اقتصادی، دولت در زمینه سیاست های مالی و‏‎ ‎پولی بی انظباط است و برای کاهش تورم بی ‏سابقه و کمرشکن بیست درصدی چاره ای ندارد جز آنکه از نظرمالی منظم عمل کند، به بخش خصوصی رو ‏بیاورد، هزینه ها و یارانه هایش را کم کند و مجموعه ای از سیاست های انقباضی پولی را در پیش بگیرد. این ‏گفت وگو را می خوانید.‏

saeedleylaz700.jpg

‎ ‎طی روزهای گذشته بانک مرکزی اعلام کرد که تورم به رقم بی سابقه 19.1 درصد رسیده است تا به ‏گواه صندوق بین المللی پول، رتبه اول خاورمیانه و رتبه پنجم جهانی بالاترین نرخ تورم درجهان به کشورمان ‏اختصاص یابد. این در حالی است که مقامات مسئول پیش ازنوروز اعلام کرده بودند که تورم درمرز 15 درصد ‏تثبیت خواهد شد. افزایش نرخ تورم ناشی ازچه عواملی است؟‏‎ ‎

تورم بین المللی به شدت در اقتصاد ایران اثرخودش را وارد می کند. آثار تورم جهانی الان درحال ورود به ‏اقتصاد ایران است که تا به حال نبوده است. با وجود کاهش نرخ رشد نقدینگی که توسط بانک مرکزی وآقای ‏مظاهری اعمال می شود وضعیت بی انظباطی مالی که من نام آن را هرج ومرج وآنارشیسم مالی می گذارم حاکم ‏است. چک پول هایی که به تعداد زیاد و به صورت بی ضابطه منتشر شده است، از جمله نمودهای این هرج و ‏مرج هستند، که با وجود اینکه بانک مرکزی چندین ماه است که درحال جمع کردن این چک پول هاست، هنوز ‏اثرات آن پاک نشده وروی اقتصاد ایران اثرمی گذارد.‏

چون تمام سیاست پولی دراختیاربانک مرکزی نیست من نگران این هستم که این بی انظباطی هنوز درحال ادامه ‏است. نکته دیگر اینکه سیاست های پولی وسیاست های مالی باید همخوان باشند و درکنار یکدیگر به تقویت هم ‏بپردازند. این موضوع را اخیرا در ایالات متحده آمریکا دیدیم که به محض اینکه رشد تولید ملی با کاهش روبه رو ‏شد دولت آمریکا 150 میلیارد دلار پول به بازار تزریق کرد دربخش سیاست های پولی هم نرخ بهره را با آن ‏تنظیم کرد. اما درایران الان سیاست های پولی و مالی برای اولین بار درتاریخ معاصر ایران، چه بعد از انقلاب ‏وچه قبل از انقلاب، در تناقض با هم به پیش می روند، یعنی بانک مرکزی روحیه انقباضی دارد و نرخ رشد ‏نقدینگی را از رکورد 39 درصد به کمتر از 28 درصد رسانده است. اما ازآن طرف دولت هنوز با برداشت بی ‏اجازه از صندوق ذخیره ارزی به بی انظباطی مالی دست می زند. این عوامل اندک اندک اثرات جدی روی ‏اقتصاد ایران وافزایش موج تورمی می کند.‏

یادمان باشد فقط نرخ مواد غذایی دردنیا بین 65 تا 70 درصد افزایش پیدا کرده است. این درحالی است که درسه ‏سال اخیر اقتصاد ایران از یک خالص صادرکننده مواد غذایی به یک خالص وارد کننده مواد غذایی تبدیل شده ‏است. الان اگر شما به میوه فروشی های معمولی درتهران بروید حداقل ده رقم میوه غیرضروری خارجی می ‏توانید پیدا کنید. کشور در حال حاضر چندین میلیارد دلار خودرو خارجی، میوه، انواع واقسام گوشت ودیگر ‏کالاهایی که جزوضروریات زندگی مردم نیست به کشور وارد می شود. بنابراین افزایش میزان وابستگی ایران به ‏واردات منجر به این شده که تورم جهانی به شدت روی اقتصاد ایران تاثیربگذارد. ازآنجایی که سهم هر واحد ‏تولید ناخالص داخلی به میزان واردات درسالهای اخیر سه برابرشده، میزان آسیب پذیری ایران از تورم جهانی هم ‏دو-سه برابر شده. وقتی شما 65 درصد رشد تورم دردنیا دارند معنی اش این است که تمام کالاهای وارداتی که تا ‏پارسال نقش کاهش دهنده در نرخ تورم داشتند الان نقش افزایش دهنده دارند. می دانید که آقای احمدی نژاد در دو ‏سال اول استراتژی درهای بازرا در مسیر کنترل تورم به کار گرفت وتا حدی هم موفق بود. اما این استراتژی الان ‏به ضد خودش تبدیل شده ونه تنها کار نمی کند، بلکه تمام دستاوردهای دولت در زمینه کنترل تورم را نیز با خود ‏می خورد. به صورتی که تورم جهانی به شدت تمام وارد اقتصاد ایران می شود که پیامد روشن وابسته کردن ‏اقتصاد ایران به واردات است که در دولت نهم انجام شده است. ‏

‎ ‎نقش عواملی مانند تحریم های سازمان ملل و خودداری شرکت های اروپایی، ژاپنی وآمریکایی برای ‏معامله با ایران دراین زمینه چیست؟‎ ‎

حتما نقش دارد. الان بازکردن “ال سی” وگشایش اعتبارسخت تر وگران تراز گذشته شده است. نقل و انتقالات پول ‏گران تراز گذشته انجام می شود. اما درنظربگیرید که این کشورهایی که از آنها نام بردید آنقدر ارزشان گران شده ‏که برای ایران دیگر صرف نمی کند از اینها خرید کند. بنابراین یک عامل اقتصادی است که ما را سوق می دهد ‏به سمت چین و کشورهای مشابه. موضوع این است که این دلارها هم که نقش ضد تورمی داشتند الان خودشان ‏گران شده اند. ‏

‎ ‎گفته می شود که دولت طی سه سال گذشته دویست میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است. چنین درآمد ‏هنگفتی چطور می تواند به کاهش تورم کمک کند و در چه صورتی عکس خود عمل می کند؟‏‎ ‎

شما هرمیزان که درآمد خارجی تان که زیاد شود که قدرت جذب اقتصادی تان که به همان شدت افزایش پیدا نمی ‏کند. چنانکه به همان شدت هم کاهش پیدا نمی کند. اگربه شدت افزایش پیدا کند شما با مساله تراکم ورود ارز مواجه ‏می شوید وتورم خواهید داشت، اگر به شدت کاهش پیدا کند با مساله کمبود عرضه در برابر تقاضا مواجه خواهید ‏شد. الان که من با شما صحبت می کنم حدود صد هزار کانتینر مملو ازکالا در بنادرایران رسوب کرده که به ‏صورت متوسط بیش ازیک ماه است که منتظرند ترخیص بشوند و نمی شوند. ظرفیت بنادر و گمرک ها و سیستم ‏حمل ونقل کشورقدرت این همه واردات را ندارند. این کانتینر ها مقدارزیادی هزینه اجاره اش است غیراز ‏خسارت دودرصدی ماهیانه اش. در حوزه نقدینگی هم همین طور است. کشوری که تا 76، حدود 12 میلیارد دلار ‏وارد می کرده، در سال 87 وارداتش به نظرم بین 70تا 75 میلیارددلار- شامل کالا وخدمات- خواهد بود. این ‏یعنی شش یا هفت برابر واردات. ما قدرت وجذب این همه واردات را نداشتیم ومثل سال 56 افزایش شدید واردات ‏منجر به تورم شده است. دولت باید با احتیاط بیشتری این دلارها را وارد اقتصاد کشور می کرد. الان دیگر ‏هرکاری بکنند موجب تورم بیشتر می شود.‏

‎ ‎چرا درحوزه مواد غذایی تورم غیرقابل کنترل به نظر می رسد حتی مواردی که درداخل تولید می ‏شود؟‎ ‎

به خاطر رشد نقدینگی شدید دردوسال گذشته، دولت سعی می کرد تورم را با واردات خنثی کند. هروقت نقدینگی ‏می خواست هجوم بیاورد وکالایی را گران کند، دولت با واردات آن، گران شدن را خنثی وخفه می کرد. بنابراین ‏همه نقدینگی رفت به سمت مسکن یا درواقع کالایی که غیر قابل واردات بود. الان اولا آن نقدینگی که به سمت ‏مسکن رفته قیمت مسکن را به بالاترین حد خود رسانده است. که دیگر بالاتر ازآن نمی تواند برود. ثانیا همچنان ‏واردات آن نقش سابق را نمی تواند انجام بدهد ونقش ضد تورمی داشته باشد. بنابراین نقدینگی سرجای خودش ‏برمی گردد.‏

‎ ‎چه راه هایی برای کنترل کوتاه مدت تورم وجود دارد؟‏‎ ‎

در کوتاه مدت هیچ مسیری برای کنترل تورم وجود ندارد. اتفاقا مشکل دولت آقای احمدی نژاد این است که دنبال ‏راه حل های کوتاه مدت است. ما باید برگردیم به انظباط مالی که دربرنامه چهارم وسند چشم انداز پیشنهاد شده ‏است. اگر برنگردیم به انضباط مالی وحجم دولت را کوچک نکنیم ورودی ارز را تحت کنترل درنیاوریم به هیج ‏جایی نمی رسیم. دولت باید بتواند کسری بودجه اش را کاهش بدهد وبه همین جهت باید حجم دولت کوچک شود و ‏درآمد هایش افزایش پیدا کند. غیرازاین هیچ راهی برای کنترل تورم وجود ندارد. عامل اصلی تورم درایران ‏کسری بودجه دولت است.‏

آقای احمدی نژاد یک انحراف ویک عقب گرد درمسیر اقتصاد ایران ایجاد کرده است. الان نرخ تورم ایران ‏چهاربرابر دوسال گذشته درهمین زمان است. یعنی از 6.5درصد درفروردین 1385 به بیش از 24 درصد در ‏فروردین 1387 رسیده است. این عقب گرد و این حرکت درمسیر سیاست آزاد سازی بوده که ضربه مهلکی به ‏اقتصاد ایران زده است. پیشنهاد ما این است که دولت باید به انضباط مالی برگردد و دوباره به بخش خصوصی رو ‏بیاورد وهزینه هایش را کنترل کند و یارانه هایش را کم کند و یک سری سیاست های انقباضی پولی در پیش ‏بگیرد تا بتواند تورم را کنترل کند. برای کوتاه مدت بهترین راه کنترل نرخ تورم افزایش نرخ بهره است. ‏

‎ ‎هیچ امیدواری وجود دارد که دولت طی ماه های آینده به افزایش نرخ بهره دست بزند؟‎ ‎

من چنین امیدواری ندارم. نرخ لجام گیسخته تورم درحالی درفروردین ماه صورت گرفته است که نرخ رشد ‏نقدینگی توسط آقای مظاهری به عددی کمتر ازآقای خاتمی رسیده اما شما هیچ اثری از کنترل تورم نمی بینید. این ‏موضوع تاثیر سیاست های پولی ومالی متناقض را نشان می دهد. علاوه نشان می دهد که سیاست های درهای باز ‏برای افزایش واردات تورم جهانی را به ایران می اورد ودولت همچنان به بی انظباطی های مالی خودش ادامه می ‏دهد. ‏

‎ ‎دولت معمولا سیاست هایی برای کنترل بازار اعمال کرده تا بتواند ازافزایش بی رویه قیمت جلوگیری ‏کند. نقش دولت دراین زمینه چقدرمی تواند موثرباشد؟‏‎ ‎

یکی از عوامل جدی تورم درایران همین سیاست های کنترلی آقای احمدی نژاد وقیمت گذاری روی سیمان ودیگر ‏کالا ها وخدمات است که درآمد دولت را کاهش داده وباعث شده که دولت کسری این درآمد را برود ازطریق چاپ ‏اسکناس و واردات پرکند. اگر دولت رها می کرد این حوزه ها را ما نرخ تورم کمتری می داشتیم. ‏