اولیور نورث
رئیس جمهور محمود احمدی نژاد، این چهره آشکار جمهوری اسلامی ایران، استعداد خوبی در خبر سازی دارد. “مهمانان” آزاد شده او- 15 گروگان نظامی بریتانیایی- هنوز کت و شلوارهای دوخت ایران خودشان را در نیاورده بودند که این رهبر ایرانی قصه دیگری را ساز کرد.
او هفته گذشته در محل تاسیسات غنی سازی نطنز گفت: “با کمال افتخار اعلام میکنم کشور عزیز ما به باشگاه کشورهای اتمی جهان پیوسته است و میتواند سوخت اتمی در مقیاس صنعتی تولید نماید.” او با سرپیچی از فرمان سازمان ملل متحد برای توقف غنی سازی یا روبرو شدن با مجازات تحریم، اعلام کرد مهندسان ایرانی “3000 سانتریفیوژ را برای غنی سازی اورانیوم” بکار انداخته اند. اگر این خبر درست باشد، همه ما با گرفتاری جدی روبرو هستیم. اما ناراحت کننده تر از این بی خیالی ای است که در سطح جهانی به چشم میخورد.
آیا ایران گامی اساسی در تکنولوژی ساخت سلاح اتمی برداشته یا به ساخت ابزاری کارآمد نزدیک شده است؟ این پرسش مهمی است. با این همه ادعای ایران در هاله ای از پنهان کاری و بی اطلاعی تعمدی پیچیده شده است.
از زمان اعلام این خبر توسط رئیس جمهور ایران، ارباب جراید در آمریکا بجای پرداختن به تهدید هسته ای ایران، به موضوعهای پیش پا افتاده پرداخته اند. مقامات دولتی در اروپا و آمریکا در پاسخ به این تهدید آشکار مانند کبک سر خود را زیر برف کرده اند و گمان میکنند با توجه نکردن به آن موضوع خود بخود حل میشود. دولتهای بریتانیا، آلمان، ایتالیا، هلند و فرانسه حاضر به “گمانه زنی” در این مورد نشدند و محمد البرادعی دو بازرس را برای بازدید از سایت نطنز راهی ایران کرد و خود برای “بررسی موضوعات مورد علاقه دو طرف” راهی عربستان شد.
خبرنگاران روسی پیگیری بیشتری کردند. وزیر امور خارجه روسیه در پاسخ به خبرنگاران گفت: “ما هنوز نمیتوانیم این موضوع را تایید کنیم. ما هم اعلامیه رئیس جمهور ایران را شنیده ایم. اما مایل هستیم که بر اساس واقعیات حرکت کنیم و نه از روی بیانات سیاسی و احساسی.”
در واشنگتن جمهوریخواهان و دموکراتها آنقدر سرگرم “بیانات سیاسی و احساسی” خود بودند که دیگر به پیشگیری اتمی ایران نمیرسید. رئیس جمهور و حزب اقلیت او سرگرم آینده دادستان کل و تحقیقات شاخه سلولی بودند. دموکراتهای کنگره و سنا نیز تمام هفته را صرف تعیین تاریخ تسلیم در عراق کردند. فقط به نظر میرسید خانم نانسی پلوسی، که به تازگی از سفر دمشق بازگشته بود، برای پرداختن به سلاحهای کشتار جمعی ایران آمادگی دارد.
وقتی علی لاریجانی روز چهارشنبه آمادگی خود برای مذاکره در باره برنامه اتمی را اعلام کرد، خانم پلوسی و نماینده دموکرات تام لانتوس از کالیفرنیا، آمادگی خود را برای از سرگیری دیپلماسی رفت و آمد اعلام نمودند. آقای لانتوس گفت: “من آماده ام فردا پرواز کنم.” خانم پلوسی نیز گفت: “گفتگو مهم است.” و این همان احساساتی است که نویل چمبرلن را در سپتامبر 1938 واداشت تا با شتاب به مونیخ برود و وعده “صلح برای عصر حاضر” را بدهد. بجای عجله برای گفتگوی بیشتر با رژیم تهران، ما اول باید از میزان پیشرفت برنامه اتمی ایران مطلع شویم و سپس استراتژی جامعی را برای مقابله با آن طراحی نماییم.
برنامه “اتمی” ایران در صدر مطالب برنامه تلویزیونی “داستانهای جنگ” این هفته است. در هنگام تهیه این برنامه از بازرس سابق تسلیحات دکتر دیوید کای پرسیدم، “آیا باید نگران ایران اتمی باشیم؟” پاسخ او روشن است: “ما به دو دلیل باید نگران ایران اتمی باشیم. اول آنکه آنها در طول این راه، در مقطعی موفق خواهند شد تا سلاح اتمی تولید کنند. دوم آنکه این رژیم مقید به قواعد متعارف جامعه بین المللی نیست.”
در صورت عدم توجه به این اخطار آشکار، ما وارد بازی “رولت اتمی” ای خواهیم شد که انگشت ایرانیان بر روی ماشه آن است.