وداع یک شاعر
مرضیه حسینی
محمد حقوقی در سال ۱۳۱۶ در یکی از قدیمی ترین محلات اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در همین شهر به پایان رساند و برای ادامۀ تحصیل راهی تهران شد. در تهران، در دانشسرای عالی در رشتۀ ادبیات فارسی به تحصیل پرداخت و پس از فراغت از تحصیل به اصفهان بازگشت و به تدریس ادبیات فارسی در دبیرستان های این شهر مشغول شد.
حقوقی، همزمان با تدریس ادبیات فارسی در اصفهان، با نشریات ادبی و فرهنگی کشور از جمله “نگین”، “جگن”، “پیام نوین”، “هنر وادبیات جنوب” و بخش های ادبی و فرهنگی نشریات پرتیراژی چون “کیهان”، “اطلاعات” و “آیندگان” دورادور همکاری داشت.
“جنگ اصفهان” شاید آغاز تجربه ی حرفه ای او بوده باشد. نشریه ای که به همت عده ای از صاحبان هنر و اندیشه آن روزگار در سال 1344 متولد شد. هوشنگ گلشیری، احمد میر علائی، جلیل دوستخواه، محمد کلباسی، ضیاء موحد و احمد گلشیری از جمله افرادی بودند که در متولد شدن “ جنگ اصفهان ” با او خمکاری داشتند. نشریه ای که سرآغاز نگاهی نو به ادبیات و شعر معاصر ایران شد و بدعتی تازه در نقد شعر ایران گذاشت. این نشریه به طور مستمر تا سال 1360 و آغاز درگیریهای داخلی و خارجی ایران به انتشارش ادامه داد.
حقوقی با مقاله ی طولانی و بحث برانگیز “ کی مرده، کی بجاست” در سال ۱۳۴۵ به جمع منتقدین تاثیرگذار ادب معاصر ایران پیوست. وی در این مقاله پس از بررسی شعر شاعران معاصر و پیروان نیما به این نتیجه رسید که ازمیان آنان تنها شعر احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، یدالله رویائی و منوچهر آتشی را میتوان “شعر مطرح” پس از نیما دانست.
کتاب «شعر نو از آغاز تا امروز» یکی از مهم ترین و شناخته شده ترین آثار محمد حقوقی است. این کتاب ارزشمند تا سال ها به عنوان تنها آنتولوژی معتبر شعر نو شناخته می شد. “ شعر نو از آغاز تا امروز ” نخستین بار در دهه چهل خورشیدی منتشر شد، اما بعدها با تجدید نظر در دو مجلد مفصل انتشار یافت و شعر دهههای ۵۰ و ۶۰ را نیز دربر گرفت.
با موفقیت این کتاب، حقوقی چندین کتاب جدا گانه با پسوند مشابه “ از آغاز تا امروز ” منتشر کرد که در آنها به بررسی ریزبینانه تر اشعار سپهری، فروغ، اخوان ثالث و نیما پرداخته بود.
محمد حقوقی دیگر از نقد، شعر هم گفت. از مجموعه های شعر او می توان به زوایا و مدارات (۱۳۴۸)، فصلهای زمستانی (۱۳۴۸ )، شرقی ها (۱۳۵۱)، با شب، با زخم، با گرگ(۱۳۵۷)، گریزهای ناگریز (۱۳۵۷)، خروس هزار یال (۱۳۶۸)، شب، مانا، شب (۱۳۷۰)…
وی که در سال 1345، ترک شهر کودکی کرده بود و پایتخت نشین شده بود، واپسین روزهای عمرش را دگر بار در اصفهان سپری کرد و شامگاه دوشنبه هشتم تیرماه ۱۳۸۸ در زادگاه اش، چهره در نقاب نیستی کشید.