فاطمه رجبی: “ آمدن احمدی نژاد امتحان الهی بود.”
محمود بچه درس خوان و نجیبی بود، او هر روز صبح زود از خواب بیدار می شد و پس از نماز به مدرسه می رفت و درس اش را می خواند و همیشه سر همه جلساتی که مصلحت نبود، حاضر می شد. او آن قدر شاگرد منظمی بود که شمسی خانم پهلوان خاله عزیزش به او می گفت، شما معجزه هزاره سوم می باشید. تا این که در سال سوم در امتحانات آخر سال حاضر شده و خاله فاطی اش گفت: این یک امتحان الهی است. اما وقتی کارنامه سال سوم را آقای ناظم به او داد، گفت: برو و ولی ات را بیاور، وگرنه سال بعد را نمی توانی بگذرانی. محمود خیلی ناراحت شد و به خانه آمد و کارنامه را نشان ولی خودش “ آقا ولی” داد. ولی آقا محمود پس از نگاهی که به آن کارنامه نمود، عصبانی شده و با یک ترکه پشت دست او کتک نموده و از وی سووال کرد:
ولی مربوطه: واسه چی درس “ تاریخ” رو صفر شدی؟
دانش آموز: اسم قرارداد “ ترکمانچای” رو درست نوشتیم، ولی اسم قرارداد گلستان رو هم نوشتیم “ گلستان چای”، ضمنا تاریخ عراق رو نهصد سال زیادی حساب کردیم، گفتیم هزاران سال ایران و عراق همسایه بودن، معلم مون هم گفت، عراق همه اش هشتاد ساله وجود داره، بهم داد صفر….
ولی مربوطه: حالا این هیچی بی سواد، درس فیزیک رو چرا صفر شدی؟
دانش آموز: سه تا اشتباه کردیم، اول اینکه سطح شیبدار رو درست حساب نکردیم، درست موقعی که ما حساب نکرده بودیم خوردیم زمین، دوم اینکه نوشته بودیم اگر قطار با سرعت و بدون ترمز به طرف دیوار برود، اتفاقی نمی افتد، ولی افتاد. سوم اینکه نوشته بودیم فشار وارد بر همه نقاط عینا به همه جا منتقل نمی شود، که شد و آقای فیزیک مون بهم صفر داد….
ولی دانش آموز: حالا فیزیک هیچی، تو که این همه شیمی می خوندی، برای چی شیمی صفر شدی؟
دانش آموز: آقا بخدا تقصیر ما نبود، ما سه سال فقط درباره اورانیوم خونده بودیم، همه اش رو هم از بر بودیم، ولی همه امتحان از شیمی آلی بود و در مورد نفت و گاز و بنزین، ما هم بلد نبودیم همه رو صفر گرفتیم….
ولی مربوطه: حالا شیمی و فیزیک بدرک، ادبیات انگلیسی برای چی صفر شدی؟ من که سه سال فرستادمت همه جا زبان یاد بگیری، این همه معلم سر خونه داشتی؟ این همه مترجم دور و برت بود؟
دانش آموز: بخدا همه چی رو بلد بودیم، ولی امتحان شفاهی رو توی سالن کلمبیا گرفتن، ما هم به جای “ وان مینیت پلیز” گفتیم “ وان دقیقه پلیز” معلم انگلیسی مون هم بهمون صفر داد…..
ولی مربوطه: حالا زبان انگلیسی تو سرت بخوره، برای چی ادبیات فارسی صفر شدی؟
دانش آموز: آقا! بخدا همه لغت ها رو بلد بودیم، ولی زمان ها رو اشتباه نوشتیم، باید زمان آینده رو صرف می کردیم، همه رو زمان گذشته صرف کردیم، مثلا باید می نوشتیم “ ایران ابرقدرت خواهد شد” نوشتیم “ ایران ابرقدرت شده است” یا باید می نوشتیم “ ایران هسته ای می شود” اشتباها نوشتیم “ ایران هسته ای شده است.” یا باید می نوشتیم” وضع اقتصادی مردم بهتر می شود” اشتباها نوشتیم “ وضع اقتصادی مردم بهتر شده است.”….
ولی مربوطه: این دیگه چیه؟ همه اش به کنار، مگه تو ده سال هر روز هر روز کفش پاره نکردی، واسه چی نمره ورزش ات صفر شده؟
دانش آموز: بخدا آقا، فوتبال مون خوب بود، حتی به دروازه بان تیم ملی هم گل زدیم، ولی موقع امتحانات میدانی، اومدیم از قله هسته ای بپریم و رد بشیم، پامون توی چاله تورم گیر کرد، افتادیم زمین…..
ولی مربوطه: وای وای وای، این دیگه چیه؟ مگه می شه آدم ریاضی هم صفر بگیره؟ یعنی تو هیچی جمع و تفریق بلد نبودی؟ واسه چی اینو صفر شدی؟
دانش آموز: آقا بخدا وقتی از جلسه بیرون می اومدیم، خودمون هم فکر می کردیم بیست می شیم، ولی آقای ریاضی گفت، همه محاسباتت غلط بوده، یه سوال این بود که اگر تورم در این ماه 13 باشد و در سه ماه بعد بشود 15 و پس از آن هم همان سیاست های قبلی ادامه پیدا کند، سال دیگر تورم چقدر می شود؟ ما نوشتیم تکرقمی می شود، ولی 24 درصد شد، آقای ریاضی مون هم بهمون صفر داد.
ولی مربوطه: بگو ببینم، پایتخت مصر کجاست؟
دانش آموز: کاراکاس….
ولی مربوطه: بگو ببینم، کانبرا در کدام قاره واقع شده است؟
دانش آموز: آمریکای لاتی
ولی دانش آموز: همینه دیگه جغرافی رو هم صفر شدی، بگو ببینم نمره جغرافی ات چرا صفر شده؟
دانش آموز: اشتباه کردیم، اولا روی نقشه مون کشور اسرائیل محو شده بود و اون رو ندیدیم، ثانیا گفته بودن همسایگان ایران چه کشورهایی هستند، منم نوشتم ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه، توگو، زیمبابوه، اندونزی، معلم جغرافی مون هم بهمون صفر داد….
ولی دانش آموز: منم بودم بهت صفر می دادم، خوب کاری کرد، ولی بگو ببینم، حالا همه اینها بدرک، نمره اخلاق تو برای چی صفر شدی؟
دانش آموز: آقا! بخدا ما همه چی رو بلد بودیم، درباره تقوا و ایمان و راستگویی همه چی رو بلد بودیم، ولی ناظم مون ما رو فرستاد سر صف برای بچه ها سخنرانی کنیم، ما هم خیلی قشنگ حرف زدیم، ولی وسط سخنرانی پامون خارید، کفش مون رو درآوردیم، اونم نمره اخلاق رو بهمون صفر داد…..
….. نمایشنامه به دلیل اینکه پرده نمایش یک دفعه افتاد، نامعلوم است، لطفا خودتان یک جوری این کمدی تراژدی را تمام کنید.