شیرین عبادی در مصاحبه با روز اعلام کرد که حقوق بشر در میان مردم ایران نهادینه شده و مردم ایران، حکومت را وادار به عقب نشینی خواهند کرد. برنده ایرانی جایزه صلح نوبل در گفتگو با روز خواهان سفر دبیرکل سازمان ملل به ایران شده وتاکید کرد که آقای بان کی مون باید در ایران با خانواده های ندا آقا سلطان، سهراب اعرابی، اشکان سپهری، محسن روح الامینی و سایر شهدای جنبش سبز ایران دیدار کرده و سخنان آنها را بشنود.
خانم عبادی شما خواهان سفر نماینده ویژه سازمان ملل به ایران شده اید آیا در این زمینه با دبیر کل سازمان ملل نیز صحبتی کرده اید؟
من با آقای بان کی مون صحبت کرده ام و در ماه اگوست نیز شخصا با ایشان ملاقات خواهم کرد و در این زمینه صحبت خواهم کرد. ما اکنون خواهان سفر شخص دبیرکل به ایران هستیم، تا همان طور که ایشان به میانمار سفر کردند به ایران نیز سفر کنند.
این درخواست در چه راستایی صورت می گیرد؟ آیا برای بررسی اوضاع فعلی ایران این درخواست را مطرح کرده اید؟
طبق تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل در سال1387، آقای بان کی مون باید در آذر ماه امسال که مجمع عمومی سازمان ملل تشکیل می شود گزارشی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران ارائه دهند. پس بهتر است به جای اینکه نقل قول بکنند از افراد دیگر و دولت ایران، خود ایشان به ایران بروند و با مادر ندا، سهراب، اشکان، محسن و سایر کشته شدگان، خانواده حجاریان و دیگر زندانیان، آقایان موسوی، کروبی، خاتمی و حتی آقایان لاریجانی و احمدی نژاد و … خلاصه همه افراد درگیر در مسائل ملاقات کنند و گزارش جامعی به مجمع عمومی سازمان ملل بدهند. وضعیت حقوق بشر در ایران به شدت بحرانی است و من توجه مقامات بین المللی را به این وضعیت جلب می کنم.
اکنون تعداد زیادی در ایران بازداشت هستند که دستگاه قضایی و امنیتی در موردشان از خود سلب مسولیت می کنند. از نظر قانونی آیا چنین چیزی امکان دارد که دستگاه قضایی اطلاعی از وضعیت انها نداشته باشد؟
اینگونه رفتارها نه منطبق بر موازین اسلامی است و نه با ضوابط حقوق بشر، و حتی با قوانین جمهوری اسلامی سازگاری ندارد. متاسفانه مهم ترین مشکلی که در ایران با آن مواجه هستیم این است که عده ای از ماموران دولتی خود را فراتر از قانون میدانند و گویا قانون را فقط برای مردم نوشته اندو برخی از ماموران دولتی از قانون معاف هستند. کلیه اقداماتی که صورت گرفته درباره بازداشت ها و پس از آن کاملا خلاف قانون بوده و مسببین آنها قابل پیگرد هستند. متاسفانه وضعیت بازداشتگاه ها هم بسیار اسفناک است و در زمانی که دولت جمهوری اسلامی حتی یک مریض روی صندلی چرخدار را در زندان نگه می دارد باید حساب کنیم که وضعیت بقیه بازداشت شدگان به چه صورتی است. تعداد زیادی در زندان هستند و وضعیت کسانی که در زندان هستند به شدت اسفناک است. حتی دیدیم که جنازه شادروان محسن روح الامینی را تحویل خانواده اش داده اند در حالی که طبق گفته خانواده و گواهی پزشک دهان او را شکسته بودند و در اثر عفونتی که ایجاد شده و درمان نشده بود یک جوان بی گناه کشته شد. باز از طرفی خبر داریم که بیماریهای مسری مثل مننژیت در زندان شیوع پیدا کرده و این یک خطر مضاعف برای بازداشت شدگان است و مسوولیت تمام این مسائل با طیق قانون با قوه قضائیه است.
تعدادی از خانواده های بازداشت شدگان قصد دارند از سعید مرتضوی و حداد وسایر کسانی که در پرونده عزیزانشان سهیم هستند به دادگاه انتظامی قضات شکایت کنند. آیا چنین شکایتی تاثیری خواهد داشت در شرایط فعلی؟
اگر دادگستری مستقلی داشته باشیم البته تاثیرگذار است. حضرت علی می گوید از وقتی که سیاست وارد دادگاه می شود، عدالت از در دیگر خارج می شود. من امیدوارم وضعیت قوه قضائیه به صورتی نباشد که فرشته عدالت از آن فرار کند. من معتقدم که بایستی از افرادی که فراتر از قانون عمل کرده اند و از موقعیت خود سوءاستفاده کرده اند نه تنها شکایت انتظامی بلکه شکایت کیفری کرد.
گویا برای دختر آقای دادخواه نیز احضاریه آمده است. آیا این نیز در راستای پرونده سازی برای آقای دادخواه است؟
ببینید آقای دادخواه یکی از موسسین کانون مدافعان حقوق بشر بوده و فعالیت های بسیار چشمگیری داشته وپرونده بیش از4000 دانشجوی بازداشتی یا اخراجی را برعهده گرفته و دفاع کرده است. در قضیه میدان نقش جهان نیز که از آثار باستانی جهانی داشت حذف می شد با تلاش بی وفقه مانع شد. حدود 5 سال پیش نیز که از پرونده ملی مذهبی ها دفاع میکرد چون عنوان کرده بود موکلینش در زندان شکنجه شده اند به زندان افتاد و با اینکه موکلین او اعلام کردند که این حرفا را آنها زده اند اما آقای دادخواه به 5 ماه حبس محکوم شد. از همان زمان تحت فشار حکومتی بود و چندین بار او را احضار کرده و تذکر داده بودند که که نباید با کانون مدافعان حقوق بشر همکاری کند و باید با این کانون قطع رابطه نماید. حتی بعد از تعطیلی غیرقانونی دفتر کانون مدافعان حقوق بشر نیز ماموران به دفتر ایشان رفته و مانع ورود افراد برای جلسه کمیته انتخابات آزاد شده بودند. در تمام این مدت برای دختر جوان ایشان نیز که به تازگی وکیل شده اند مزاحمت هایی ایجاد کرده و احضار کرده و گفته بودند که نباید با کانون همکاری کند و نباید راه پدرش را برود. حدود 20 روز پیش هم 15 مامور امنیتی به دفتر ایشان یورش برده و در حضور وکلای کارآموز دفتر ایشان و درحالیکه ماموری با آقای دادخواه صحبت می کرده مامور دیگری وارد یکی از اتاق ها شده و سپش بیرون آمده و عنوان کرده که تپانچه ای یافته است. مامور دیگری نیز از اتاق دیگری بیرون آمده و گفته که مقداری تریاک یافته است که با اعتراض آقای دادخواه همراه بوده و آقای دادخواه پرسیده اند که این پرونده سازیها چه معنی میدهد که آقایان گفته اند احتیاجی به پرونده سازی نیست و پرونده شما به دلیل اقدام علیه امنیت ملی و خیانت به وطن بسیار سنگین است. پس از آن منزل آقای دادخواه را تفتیش کرده اند که به گفته همسایگان ایشان را با دستبند به همراه آورده بودند.
آیا پس از این قضیه هیچ خبری از آقای دادخواه دارید؟
متاسفانه هیچ خبری نداریم و ایشان تاکنون تماس نگرفته اند و ما نمیدانیم کجا به سر می برند. دو بار هم برای بازداشت دختر ایشان مراجعه کرده اند که تاکنون موفق به بازداشت دختر ایشان نشده اند.
خانم عبادی این پرونده سازیها در چه راستایی صورت می گیرد؟
من معتقدم سعی در دستگیری دختر جوان آقای دادخواه و پرونده سازی این چنینی برای آقای دادخواه بدین منظور است که ایشان را از جهت روانی تحت فشار قرار دهند تا علیه خودش و فعالیت هایش به نادرست اعتراف کند؛ هر چند که همگان میدانند آقای دادخواه یکی از بزرگترین وکلای مدافع حقوق بشر در ایران است و سابقه درخشان ایشان اجازه هیچ گونه سوء تفاهمی را نمی دهد. از سوی دیگر اینگونه کارها بسیار قدیمی شده و کسی به اینگونه پرونده سازیها توجهی نمی کند. من معتقدم گناه بزرگ آقای دادخواه فقط یک چیز است: همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر و کمک کردن به کسانی که حقوقشان تضییع شده است.
آقای سلطانی دیگر عضو کانون مدافعان حقوق بشر نیز در بازداشت هستند. از وضعیت ایشان آیا خبری دارید؟
آقای سلطانی 3 سال پیش به اتهام واهی جاسوسی از سوی مرتضوی، حداد و متین راسخ بازداشت شدند و 7 ماه در زندان بودند و بعد از 7 ماه اعلام برائت کردند اما پاسپودت ایشان را ندادند. آقای سلطانی پس از آزادی از این 3 نفر شکایت کیفری کرده بود و به موجب قانون این 3 نفر حق وارد شدن به پروسه ای قضایی در رابطه با آقای سلطانی را ندارند به دلیل اینکه طرف دعوا هستند. اما متاسفانه همین 3 نفر بدون توجه به قانون حکم بازداشت آقای سلطانی را دادند و من متاسفم که بگویم عده ای خود را فراتر از قانون می پندارند و این مساله برای کشور خطرناک است.
از سوی دیگر خبر مصادره اموال شما مطرح است. این خبر تا چه اندازه صحت دارد؟
به چه مناسبتی دولت ایران بایستی اموال مرا مصادره کند؛ من کجا کار غیرقانونی انجام داده ام؟ ضمن اینکه بنده هر چه که دارم کاملا مشخص است یک آپارتمان خریده و وقف کانون مدافعان حقوق بشر کرده ام . اگر آقایان به این آپارتمان چشم دوخته اند آن مساله دیگری است.
شما از حامیان اصلی روز همبستگی جهانی با ایران بودید. آیا این اقدامات تاثیری در شیوه رفتار حکومت ایران دارد؟
مسلما بی تاثیر نیست. هدف ما این بود که وضعیت مردم ایران و آنچه که در ایران می گذرد را به اطلاع افکار عمومی در سطح بین المللی برسانیم . وقتی مردم جهان از آنچه در ایران میگذرد مطلع می شوند وبا مردم ایران ابراز همدردی می کنند به طور مستقیم و غیر مستقیم در سیاست های کشورهایشان و روابط بین الملل تاثیر می گذارند. چون این مردم هستند که دولت ها را انتخاب می کنند و طبیعتا به دولت هایی رای خواهند داد که به حقوق بشر در عرصه جهانی توجه بیشتری نماید.
خانم عبادی با شرایطی که وجود دارد چشم انداز آینده ایران و وضعیت حقوق بشر در ایران را چگونه می بینید؟
متاسفانه خشونت های دولتی رو به افزون است. اما از سوی دیگر از آنجا که حقوق بشر یک فرهنگ است این فرهنگ در مردم ایران نهادینه شده و مردم ایران به حقوق خود واقف هستند. حرکت مسالمت آمیز مردم بعد از انتخابات نشان داد که چقدر این فرهنگ در مردم نهادینه شده و من خوش بین هستم به آینده. مردم دولت را وادار خواهند کرد که خواسته هایشان را بپذیرند.