روز پنج شنبه ۴ دسامبر ۲۰۰۸، هفدهمین گردهمایی گزارشگران بدون مرز به منظور اهدای جوایز به روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان در بند برگزار شد. در این مراسم، شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر ایران، جوایزی را به روزنامه نگاران و وبلاگ نویسانی از کشورهای کوبا، کره شمالی و برمه اهدا کرد.
خانم عبادی در ابتدای برنامه با تبریک به مناسبت شصتمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر گفت: “مهم ترین اصل در حقوق بشر و دموکراسی، آزادی عقیده و بیان است و بی شک منظور از آن، آزادی بیان برای مخالفان حکومت است، چرا که موافقان همیشه در مدح و ثنای حکومت آزاد اند. در حقیقت آزادی بیان مورد تأیید حقوق بشر ناظر به آزادی بیان اقلیت است و بدیهی است که اکثریت به قدرت رسیده هرگونه حقی را به خود اختصاص می دهد.”
او سپس در حالی که تصاویری از یک تجمع اعتراضی دانشجویان ایرانی در برابر دانشگاه تهران (در ژوئن ۲۰۰۶) در اکران بزرگ سالن درحال نمایش بود با اشاره به انواع حکومت اظهار داشت: “در یک حکومت لائیک، پیروان مذاهب الهی، در یک حکومت مذهبی، افراد لائیک، و در حکومت های سوسیالیستی طرفداران سرمایه داری باید بتوانند عقاید خود را در آزادی کامل بیان کنند.” وی تاکید کرد: “نوعی از سانسور که آزادی بیان را محدود می کند، سانسور علنی است که من آن را سانسور حکومتی می نامم. سانسور حکومتی غالباً منجر به وقوع امر دیگری می شود که ما آن را خودسانسوری می نامیم. یعنی نویسنده یا هنرمندی که برای انتشار اثر خود بایستی از حکومت مجوز بگیرد چون می داند که آزادی کامل ندارد، سعی می کند به شیوه ای بنویسد که اثرش قابل چاپ شناخته شود.”
وی تأکید کرد که “اگر چاپ یک اثر هنری و ادبی را به تولد یک نوزاد تشبیه کنیم، سانسور باعث می شود که این طفل قبل از تولد فوت کند یا اگر متولد شود ناقص الخلقه باشد”. او در ادامه افزود: “متأسفانه سانسور در ممالک مختلفی از جمله ایران وجود دارد.” او با اشاره به اینکه ناشر یا نویسنده ایرانی نیز مجبور به کسب مجوز برای چاپ اثر خود است گفت: ”حتی ترجمه آثار ادبی هم نیاز به کسب مجوز برای چاپ دارد و بسیاری از کتاب ها اجازه چاپ نمی گیرند یا اینکه ناشر یا مترجم مجبور می شوند بسیاری از صفحات کتاب را در ازای کسب این مجوز حذف کنند.“ او اظهار داشت که بدتر از آن زمانی است که یک کتاب اجازه چاپ می گیرد ولی دادگاه آن مجوز را قبول نمی کند و باز هم نویسنده یا ناشر را تحت تعقیب قرار می دهد.
خانم عبادی با ذکر این نکته که سانسور در روزنامه های ایران نیز بسیار شدید است افزود: “در قانون مطبوعات ایران قید شده انتقاد از قانون اساسی در روزنامه ها ممنوع است و در سال های اخیر نیز تصمیم گرفته شده به آثاری که مروج لائیسیته و فمنیسم باشد اجازه چاپ یا تهیه فیلم ندهند.” او در ادامه افزود: “دولت ایران بسیاری از سایت های اینترنتی، از جمله سایت های مربوط به حقوق زنان را فیلتر کرده است.“
او با ذکر این نکته که نوع دیگری از سانسور برخلاف نوع علنی آن نیز وجود دارد گفت: “این نوع سانسور در برخی کشورهای غربی از جمله ایالات متحده وجود دارد و من آن را سانسور پنهان می نامم. در این گونه سانسور حکومت رسماً و علناً دخالت نمی کند و هیچ کس را به دلیل نوشتن به زندان نمی اندازد، اما رسانه ها و انتشارات بزرگ در انحصار یک یا چند گروه اند که به طرز تفکر خاصی تعلق دارند. رسانه های مستقل وجود دارند ولی قدرت مقابله با مدیاهای بزرگ را ندارند و خیلی زود از پا درمی آیند. بدین ترتیب بازار چاپ و نشر در انحصار عده ای معدود باقی می ماند و خلاقیت های هنری و ادبی ازبین می رود.“
او سپس با اشاره به اینکه پنج قدرت رسانه ای بزرگ در ایالات متحده همه امور را در دست گرفته اند گفت: “این رسانه ها حدود ۴ هزار میلیارد [چهار تریلیون] دلار را در کنترل خود دارند و این انباشت سرمایه آنچنان تمرکز قدرتی را به وجود می آورد که نقش فرد و جامعه به کلی تحت الشعاع قرار می گیرد.”
وی با اشاره به فیلترینگی که در بسیاری از کشورها علیه سایت های اینترنتی وجود دارد افزود: “شکاف دیجیتالی که بین کشورهای پیشرفته صنعتی و کشورهای غیرصنعتی وجود دارد باعث می شود که نویسندگان در این کشورها نتوانند صدای خود را به مخاطبین برسانند. درحالی که به طور متوسط در کشورهای اروپایی برای هر دو نفر یک کامپیوتر وجود دارد، این رقم در کشورهای فقیر آفریقایی به یک کامپیوتر در ازای هر ۳۰۰۰ نفر می رسد. طبق آماری که گرفته شده پنجاه میلیون نفر از مردم جهان حتی تاکنون تلفن ندیده اند. حال در چنین جهانی چگونه یک نویسنده و یک هنرمند می تواند به خلق آثار هنری بپردازد و آن را به طور مساوی به دست مخاطبینش برساند؟”
او با اشاره به مسابقه نابرابری که در آن اکثر جوایز ادبی و هنری به هنرمندان و نویسندگان کشورهای پیشرفته صنعتی تعلق می گیرد و با ذکر این مثال که اگر دونده ای پرقدرت با فردی دارای نقص حرکتی مسابقه دهد، نتیجه آن از پیش معلوم است و برد در این مسابقه هیچ افتخاری ندارد گفت: “من به همین مناسبت سپاس خودم را به گزارشگران بدون مرز تقدیم می کنم که همواره جوایز خود را به نویسندگان و روزنامه نگارانی اهدا می کند که از کشورهای غیرصنعتی و غیردموکراتیک برخاسته اند و در شرایطی بسیار سخت فعالیت می کنند.“
جوایزی که در این گردهمایی از سوی خانم شیرین عبادی به روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان اهدا گردید عبارتند از:
- جایزه “بهترین روزنامه نگار در سال ۲۰۰۸” به ریکاردو گونزالس آلفونسو، روزنامه نگار کوبایی، که به دلیل تلاش در ایجاد مطبوعات مستقل در کوبا به “همکاری با ایالات متحده” متهم گردید و علیرغم مشکلات جسمانی از سال ۲۰۰۴ در زندان هاوانا به سر می برد.
- جایزه “بهترین رسانه در سال ۲۰۰۸” به آن روزنامه نگارانی از کره شمالی که اولین رادیوی مخالف این حکومت را ایجاد کرده اند [Radio Free NK]. مقر این رادیو در سئول، پایتخت کره جنوبی است. حکومت کیم جونگ ایل که سعی می کند بر اخبار و اطلاعات نظارت کامل داشته باشد، تهدید کرده که در صورت عدم ممنوعیت فعالیت این رادیو در سئول، روابط خود با کره جنوبی را قطع خواهد کرد. این درحالی است که روزنامه نگاران کره شمالی فعال در این رادیو به طور مرتب از سوی حکومت کیم جونگ ایل به مرگ تهدید می شوند و رییس این رادیو نیز پس از ناکام ماندن یک سوء قصد به جانب خود، اکنون از سوی پلیس کره جنوبی تحت محافظت است.
- دو “جایزه مخالفان اینترنتی” به “زرگانار” و “نی فون لات”، دو وبلاگ نویس برمه ای. زرگانار همواره با مقالات و نمایش هایش نسبت به ازدیاد شوراهای فرمایشی حکومتی به اعتراض پرداخته و آنها را محکوم کرده است. او یکی از منابع قابل اطمینان خبری در کشوری است که سانسور و سرکوب در آن حکومت می کند. نی فون لات ۲۸ ساله روز ۱۰ نوامبر ۲۰۰۸ از سوی یک دادگاه ویژه به بیست سال و شش ماه زندان محکوم شده و جرم او استفاده از اینترنت علیه حکومت عنوان گشته است.