پرونده/ شرح - مرضیه حسینی: بیست و ششم شهریور ماه، سالگشت خاموشی موسیقی دان نامی ایران، واروژان است. واروژان قبل از اینکه عنوانی برای جانهادن مقابل نام آهنگساز و یا تنظیم کننده ی چند ترانه و یا موسیقی متن فیلم باشد، یک نام تاثیر گذار بر عرصه ی فرهنگ عمومی محسوب می شود.
اگر ترانه را یکی از مظاهر هنری و نماد برافراشته ی هنر مردمی بدانیم، بی هیچ تردیدی و بنا به نظر اکثر قریب به اتفاق ِ دست اندکاران این عرصه، واروژان تاثیر گذارترین نام در تغییرمدل، گسترش حد و مرز تاثیر گذاری و همچنین ارتقا سطح کیفی این شاخه از هنر به شمار می آید. او با بالابردن سطح سلیقه و دانش آهنگسازان، معیارهای جدیدی را در سنجش کیفیت ترانه ها پایه گذاری کرد.
قبل از ظهور پدیده ی “واروژان” ارکسترهای پاپ در اجرای ترانه ها، با کمترین میزان بهر ه گیری از عناصر ارکستر و مولفه های مدرن و علمی موسیقی، صرفا مجری ملودیِ آهنگسازان دوران خـــود، بودند. آهنگسازانی چون سورن، عطالله خرم، پرویز مقصدی، عباس شاپوری، سلیمان اکبری و بابک افشار در این دوران ملودی های خود را به صورت “تک صدایی ( آنی سون)” و طی همنوازی چند ساز محدود مانند ترومپت، آکاردئون، کلارینت، درام و در برخی موارد ماندلین اجرا می کردند، چنانچه همه ی سازها، ملودی اصلی ترانه را همراه با صدای خواننده به صورت همزمان و یا بهترین حالت، به ترتیبی قرار شده، بدون هیچ استفاده ای از مولفه های ارکستر نویسی مانند “آکورد”، “کنتر پوآن” و هارمونی ها اجرا می کردند.
با گذار از دوران اوج برنامه ی “گلها” در اواخر دهه ی چهل و همچنین ورود گروه های موسیقی خارجی، که برای برنامه های مختلف به ایران دعوت می شدند، لزوم تغییر و تحول در ساختار و فرم ترانه های روز نیز ضروری می نمود.
مقارن با این دوران “واروژان” که رهبر ارکستر پاپ رادیو بود، با تنظیم ارکستر برای دو ترانه ی “بی سرانجام” و “سوگند” راه جدیدی را پیش روی ترانه نهاد و آن را با تنظیم ترانه های “دو ماهی”، دیگه گریه دلو وا نمی کنه”، “قصه گوی پیر شهر” و”دو پنجره”، “کج کلاه خان”، “زندگی” و بسیاری دیگر از ترانه ها، امتداد بخشید.
جلد صفحه ی ۴۵ دور ترانه ی “بوی خوب گندم”
با عرصه ی این مدل از ارکستراسیون که مشمول استفاده از پارتیتور نویسی، اعمال هارمونی ها و کنترپو آن و همچنین استفاده از آکوردهای غربی در ساختار ارکستر بود، عنوان “تنظیم کننده” به شاخه حرفه ای و تخصصی در موسیقی، متولد شد که در عمل متولی قسمت علمی و اجراییِ یک ترانه محسوب می شد.
واروژان در طول سالهای کوتاه اما پربار زندگی هنری اش، همواره زمینه سازباروری و رشد بسیاری از آهنگسازان دوران خود بود. علاقه ی او به تعلیم مبانی علمی موسیقی به دیگر آهنگسازان، میان اهالی ترانه زبانزد است. آنچنان که اسامی بزرگ و قابل احترامی چون “ناصر چشم آذر”، “منوچهر چشم آذر”، “بابک بیات”، به گفته ی خودشان، بیشتر دانسته های موسیقیایی خود را در محضر واروژان کسب کردند.
واروژان مدتی پس از شروع و ارتقا امر تنظیم کنندگی، خود به آهنگسازی برای ترانه ها نیز پرداخت. “بوی خوب گندم” اولین ترانه ای ست که واروژان برای آن آهنگسازی هم کرد و پس از آن برای ترانه های ماندگاری چون “پوست شیر”، “شام آخر”، “حرف”، “هفته ی خاکستری”، “پل”، “همسفر”، “خوابم یا بیدار”، “برادر جان” و… نیز آهنگ ساخت.
متاسفانه سینمای ایران به اندازه ی در خور نام و دانستگی های واروژان، نتوانست در ساخت موسیقی متن فیلم، از او بهره ببرد. اغلب حضور واروژان در فیلم های ایرانی محدود به ساخت و یا تنظیم ارکستر برای ترانه های متن فیلم ها بود که از میان می توان به ترانه های “پل” و “ماه پیشونی” برای فیلم “ماه عسل – فریدون گله – ۱۳۵۵”، “برادر جان” و “عشق من عاشقم باش” برای فیلم “علف های هرز – محمد دلجو و امیر مجاهد -۱۳۵۵”، “همسفر” و “وقتشه” برای فیلم “همسفر – مسعود اسداللهی -۱۳۵۳” نام برد. متاسفانه موسیقی متن هایی که او به طور مستقل برای فیلم های ایرانی نوشت بسیار محدود و در حد چند نام باقی ماند، که از آن میان می توان به ساخت موسیقی متن برای فیلم های “کندو – فریدون گله-۱۳۵۴”، “خروس – شاپور قریب -۱۳۵۳”، “صبح روز چهارم – کامران شیردل – ۱۳۵۱” و سریال “سلطان صاحبقران- علی حاتمی - ۳۵۴ ” اشاره کرد.
یکی از زیباترین آثار زنده نام واروژان، بازنویسی چند ترانه ی محلی برای ارکستر پاپ بود که درسال 55 و از طرف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با صدای پری زنگنه منتشر شد. این مجموعه ی زیبا که نشانه ای از قدرت خلاقه ی این آهنگساز در امر تنظیم و ارکستر نویسی است، بی شک یک نمونه ی متعالی برای امر بازسازی میراث فرهنگی، به جهت عرضه به دنیای معاصر محسوب می شود.
جلد صفحه ی ۳۳ دور مجموعه ی ترانه های محلی
اما واروژان در اوج دوران بالندگی هنری خود، در استودیو پاپ، در همان مکانی که نفس می کشید، ناگهان پر کشید. حساسیت او در امر ارکستراسیون و صداگیری از سازها، او را بر سر ضبط قطعه ای از موسیقی متن فیلم “برفراز اسمان ها” دچار سکته ی قلبی کرد.