گفت وگو ♦ تلویزیون

نویسنده
مهدی کیانیان

‏وقتی اعلام شد که برای اولین بار در تاریخ تلویزیون ایران، مجموعه ای تولید شده که برای تماشای آن شرط محدودیت ‏سنی[16 + سال] وجود دارد بسیاری از منتقدان و صاحب نظران بروز جنجال های کوچک و رسانه ای را محتمل ‏دانستند. اما با آغاز نمایش سریال “ساعت شنی” که قرار بود اقدامی شجاعانه برای انعکاس واقعیات جامعه باشد، خیلی ‏زود دامنه جنجال ها و اختلاف نظرها گسترش یافت و بالاخره به مجلس نیز کشیده شد. اما برای تماشاگران و صاحب ‏نظران، جدا از جسارت کارگردان در پرداخت به موضوعی بکر و مخاطره برانگیز، حضور چند نسل از بازیگران ‏سینما و تئاتر ایران در این مجموعه بود که جذابیت آن را دو چندان می کرد. به همین خاطر در تهران پای حرف های ‏برخی از بازیگران این مجموعه نشسته ایم…‏

saatsheni1.jpg

گفت و گو با بازیگران سریال ساعت شنی

سریال ساعت شنی در زمره پر بازیگرترین مجموعه‌های تلویزیونی سال‌های اخیر قرار می‌گیرد، که در آن بازیگرانی ‏چون رویا نونهالی، رویا تیموریان، ژاله علو، داریوش ارجمند، مهرآوه شریفی‌نیا، بیژن امکانیان، کورش تهامی، ‏صدارالدین حجازی، کمند امیرسلیمانی، پوریا پورسرخ، بهار ارجمند، نسرین مقانلو، شهره لرستانی، برزو ارجمند، سام ‏درخشانی و آزیتا حاجیان در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.‏

تبلیغات گسترده ای که قبل از آغاز پخش مجموعه با 10 تیزر با محوریت معرفی دو بازیگر در هر کدام صورت ‏گرفت، در کنار اعلام خبر محدودیت سنی برای تماشای آن کنجکاوی بسیاری برانگیخت. اخبار پشت پرده از جمله ‏انصراف رسول صدر عاملی از ساخت این مجموعه نیز بر دامنه شایعات افزود. بهرام بهرامیان در مصاحبه ای ضمن ‏اشاره به داستان سریال- ماجراهای خانم دکتری[با بازی رویا نونهالی] است که متخصص زنان و زایمان است اما خود ‏بچه‌دار نمی‌شود و تصمیم‌ می‌گیرد یک رحم واسط[اجاره‌ای] پیدا کند- هدف خود را از تولید این سریال طرح معضلات ‏اجتماعی زنان در جامعه و عواقب فقر فرهنگی، هنری و اقتصادی زنان و دختران خوانده و اغلب بازیگران مجموعه-‏اعم از زن و مرد- با وی همداستانند….‏

saatsheni2.jpg

صدرالدین حجازی ‏

پیشگیری بعد از وقوع فاجعه!

صدرالدین حجازی متولد 1327 شهرضا، فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشکده هنرهای دراماتیک[1352] است ‏و از نیمه دوم همین دهه شروع به بازی در نمایش های صحنه ای و سپس تلویزیونی کرده است. در سال 1364 با ‏زنجیرهای ابریشمی-حسن کاربخش- بازی در فیلم های سینمایی را آغاز کرد و اکنون یکی از پرکارترین بازیگران نقش ‏های مکمل یا به گفته عامه، نقش های منفی است. حجازی که بازی در سریال های بزرگی چون روزی روزگاری و ‏تفنگ سرپر را در کارنامه دارد، خود می گوید که نقش های منفی را به خاطر چند وجهی بودن و پیچیدگی هایش دوست ‏دارد و سعی دارد تا کاراکترهای منفی را به شکلی منطقی و قابل باور به نمایش بگذارد. او در ماه رمضان دو مجموعه ‏‏”زیرزمین” و “ اغماء” را روی آنتن داشت، اما آغاز پخش سریال متفاوت و جنجالی “ساعت شنی” که درآن ایفاگر ‏شخصیت “ فتحی ” است- یبب شد تا به سراغ وی برویم…‏

مخاطب تلویزیون کم کم به دیدن صدرالدین حجازی در نقش های منفی عادت کرده است قبل از اینکه برویم ‏سراغ مجموعه “ساعت شنی” خبری از خودتان بدهید، درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

درحال حاضر بازی در سریال “ رنگینک” به کارگردانی اصغرشادروان را به پایان برده ام. تهیه کننده این سریال ‏بیست و شش قسمتی آقای توکل بودند. ‏

چقدر به کلیشه شدن بازیگر اعتقاد دارید و اینکه قبول دارید که کم کم می روید تا در نقش های منفی ماندگار ‏شوید؟

بله، من از ابتدا نقش های منفی را دوست داشتم به دلیل پیچید گی هایی که دارد و به این دلیل که معمولا نقش های منفی ‏را می توان چند وجهی و چند بعدی دید، اما مسئله ای که مهم است این است که این نقش ها مثل هم نباشند. من سعی می ‏کنم برای نقش های مختلف به عنوان یک بازیگر طراحی های متفاوت داشته باشم تا به قول شما در یک نقش کلیشه ‏نشوم. به هرحال وقتی یک بازیگر دو نقش را بازی می کند حرکات اش درآن دو، مشابه می شود. اما مهم نگاهی است ‏که من به این دو نقش داشته ام. از طرف دیگر مگر می شود تمام نقش هایی که پیشنهاد می شود را قبول نکرد؟ بخواهیم ‏قبول نکنیم که نمی شود… ! ‏

برویم سراغ شخصیت فتحی سریال “ساعت شنی”؛ شخصیت یا تیپی منفی که صدرالدین حجازی آن را به ‏شکلی متفاوت بازی کرده…

البته باید بگویم که دوستان در این کار مرا غافلگیر کردند. حتی من وقت فکرکردن هم درمورد این نقش نداشتم. خیلی ‏سریع با من قرارداد بستند و من هم خیلی سریع جلوی دوربین رفتم. ‏

احتمالا سازندگان کار هم با توجه به سوابق شما می دانستند که راحت از پس این نقش برمی آیید.

‏[می خندد] به هرحال امشب من قرارداد بستم و فردا جلوی دوربین بودم. اولا باید بگویم که بهرامیان کارگردان خوب و ‏کار بلدی است. وقتی که کلیات قصه را برای من تعریف کرد و آن منحنی نقش را برای من تشریح کرد و در میان ‏گذاشت، همانجا خیلی خوب با نقش ارتباط برقرار کردم و واقعا این گفت و گو بسیار تاثیر گذار بود. یکی از ویژگی ‏های بهرامیان آزاد گذاشتن بازیگر است. البته نه اینکه از کنترلش خارج بشود، با چیزی که موافق نباشد قبول نمی کند ‏و سعی می کند بازیگرش را به خوبی توجیه کند. من در این کار خیلی راحت بودم و اعتماد به نفسی که او به من داد ‏باعث شد خیلی راحت با نقش دست و پنجه نرم کنم. ‏

فتحی شخصیتی است که جدا از شرایط و طبقه اجتماعی اش برای یک خانواده ایرانی تعریف شده نیست، به ‏همین دلیل مخاطب با او فاصله زیادی می گیرد. همین مد نظر شما و بهرام بهرامیان بوده است؟

بله دقیقا، فتحی را از همین لحاظ با دیگر کاراکترهایی که تا به حال بازی کرده ام متفاوت دیدم و از آن خوشم آمد. او ‏شش، هفت تا زن داشته، هفت بچه گدا را راهی خیابان کرده و… در ضمن خودش هم می خواهد از زندگی لذت ببرد. ‏این ابعاد زندگی فتحی است. او بچه ها را دوست دارد، اما دلش می خواهد خودش هم از زندگی لذت ببرد. ‏

از موضوع و قصه ای که ساعت شنی روایت می کند صحبت کنید. به عنوان یکی از بازیگران این مجموعه ‏چقدر با طرح معضلات اجتماعی با این شکل و شمایل از طریق تلویزیون و از زبان یک سریال موافق ‏هستید؟

به نظر من فوق العاده است و باید به خاطر این جسارت به تلویزیون تبریک گفت. ما ایرانی ها همیشه می ایستیم و ‏زمانی که اتفاق رخ داد به فکر جلوگیری می افتیم. فاجعه وقتی که انجام می شود به سراغ رفع و حل آن می رویم. ‏امیدوارم درمورد این سریال با وسعت بیشتری نگاه شود و اجازه بدهند تمام جزئیاتی که در زندگی این گونه آدم ها ‏وجود دارد، دیده بشود و جامعه این را ببیند و برای آن راه حل پیدا کند. ‏

به عنوان کسی که در سریال “ساعت شنی” نمایش دهنده یک قشر و طبقه اجتماعی خاص بودید، مشکلات ‏آنها را بیشتر اقتصادی می دانید یا فرهنگی ؟

هر دو، ببینید هر دو با هم تلفیق شده است مشکل اقتصادی است که به دنبال خودش مشکلات فرهنگی را به وجود می ‏آورد. به هرحال اگر مشکلات اقتصادی نبود فتحی هم بچه هایش را به مدرسه می فرستاد و… ‏

بعد از دندون طلا و بلبل سرگشته دیگر به سراغ تئاتر نرفتید ؟‏

خیلی دلم می خواهد دوباره تئاتر کار کنم. آخرین کارم بلبل سرگشته بود که اتفاقا کار خوبی هم بود. راستش را بخواهید ‏جرأت نمی کنم کار کنم. شش هفته باید برویم و بیائیم آخر نمایش را رد می کنند! شما به پنجاه، شصت نفر قول می دهید، ‏اما آخر خجالت زده و شرمنده همه می شوید چون امنیت در تئاتر وجود ندارد. ‏

saatsheni3.jpg

برزو ارجمند

یک معتاد متفاوت

برزو ارجمند از بازیگرانی است که به شدت تلاش می کند تا نقش های متفاوت و خوبی ارائه دهد. بازی قابل قبول او ‏در نقش یک معتاد در سریال “ساعت شنی”‏‎ ‎از آن جمله است….‏

برزو ارجمند دراین یک دوسال اخیر به سراغ نقش های متفاوت می رود. از حضورتان درسریال “ساعت ‏شنی”بگویید.

از ابتدا که قراربود این سریال ساخته شود گرینه اول نقش من بودم. با توجه به اینکه طول این نقش کم بود، اما عرض ‏زیادی داشت. به هرحال او یک معلم بود و در اصل یک فرد فرهنگی جامعه که قاعدتا دریک شرایط متفاوت به این ‏وضع کشیده شده است. ما سعی کردیم در همین حضور محدود حق مطلب را درمورد این شخصیت ادا کنیم. ‏دکوپاژبهرامیان هم خیلی مهم بود.‏

با توجه به چه فاکتورهایی غیر از فرهنگی بودن، منوچهر را یک معتاد متفاوت از آب ‏درآوردید؟‏

به هرحال ما یک چیزهایی را به او اضافه کردیم. مثلا حلقه ای که همیشه دست اوست. درحالی که تمام زندگی اش را ‏فروخته است. اما هنوز حلقه ازدواجش دردستان اوست. می توانستیم با همین نماد ذهنیت او را درمورد زندگی بدانیم. ‏این مساله پیشنهاد من به عنوان بازیگر بود.‏

آیا تماشاگر در طول داستان متوجه می شود که چرا منوچهر به این مسیر بعید کشیده شده است؟

نه.ما فلاش بکی درمورد این ماجرا نمی بینیم. کمی درحرف هایی که رد و بدل می شود می توانیم این را بفهمیم.‏

با توجه به اینکه داستان منوچهر و مهشید جزو قصه های فرعی “ساعت شنی”‏‎ ‎است، اما فکر می کنم جای ‏پرداخت و معرفی بیشتری هم در مورد این خانواده بوده است. خودتان درمورد این قضیه پیشنهادی هم ‏دارید؟

موافقم، حتی خود بهرامیان هم دوست داشت که اینها بیشتر معرفی شوند. اما زمان کار ساعت شنی کمی طولانی می ‏شدو سکانس هایی را به کار اضافه می کرد که به دلیل وقت کم و کمبود بودجه هیچ وقت گرفته نشد.‏

برای بازی کردن یک نقش نیاز به پیدا کردن ما به ازای آن درجامعه است. شما برای این کار چه ‏کردید؟

چند بار به اتفاق خود بهرامیان به مراکز اعتیاد رفیتم و با معتادان صحبت هم کردم. چند کتاب هم در این مورد خواندم. ‏از کسانی هم که قبلا این نوع نقش ها را بازی کردند کمک گرفتم.‏

یکی از خصوصیات این معتاد ارتباطی است که با مخاطب دارد و تماشاگر بر خلاف دیگر معتادان از او ‏فاصله نمی گیرد یا او را طرد نمی کند. درست است؟

‏[می خندد] بله. یک جورهایی باید دوست داشتنی می بود و قرار بود دل تماشاگر برای او بسوزد. اما نه اینکه حق به او ‏داده شود.‏

گریم شما هم دربازی تان بی تاثیر نبوده است. چگونه از آن در بازی استفاده کردید؟

خیلی در بازی من تاثیرگذاشت. گریم بسیار سختی را به دلیل محدودیتی که بازی من در یک پروژه دیگر به وجودآورده ‏بود، داشتم. اما خانم نویدی در چهره پردازی کمک شایان توجهی به من کردند.‏

الان که کار رامی بینی از بازی در آن راضی هستی؟

فکر می کنم یک جاهایی می توانستم خیلی بهتر باشم.‏

از کدام قسمت بازی ات راضی نیستی؟

سکانسی را که جلوی در خانه کتک خوردم؛ می توانستم خیلی بهتر باشم. اما شرایط آب وهوایی بسیار سختی بود و ‏برف و یخبندان بسیار اذیت مان کرد. ‏

به نظرتان عواملی حرفه ای و کامل چقدر در جذب مخاطب تاثیرگذار است؟

بسیار زیاد. این تیم قوی و کاملی بود که به ندرت درتلویزیون دور هم گرد می آیند. یک سال و اندی درگیر این کار ‏بودیم و هنوز هم دستمزدمان به صورت کامل پرداخت نشده، ولی عشق وصمیمیت است که همه چیز را در کار دلنشین ‏می کند. ‏

saatsheni4.jpg

شهره لرستانی ‏

فمینیست نیستم!

شهره لرستانی متولد 1345 فارغ التحصیل کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. از سال ‏‏1364 شروع به کارگردانی تئاتر کرده و با فیلم نیاز[1370، علیرضا داود نژاد] بازی در سینما را به کارنامه خود ‏افزوده است. وی در طول یک دهه قبل بیشتر در زمینه بازیگری فعال بوده و سریال های متعددی از او به نمایش در ‏آمده است. آخرین کار لرستانی در سیما کارگردانی اولین فیلم تلویزیونی اش “ماه منیر” بود که با توفیق گسترده ای ‏روبرو شد و اینک بازی در نقش متفاوت “قناری” در مجموعه “ساعت شنی” است.‏

“ماه منیر” اولین تجربه کارگردانی شما در عرصه فیلم تلویزیون بود که اتفاقا در شب یلدا هم پخش مجدد ‏داشت.

بله، من از نحوه پخش این کار بسیار راضی بودم، چون هم روز عید پخش شد و هم به خاطر جلب نظر مخاطب به ‏فاصله یک ماه، در شب یلدا پخش مجدد داشت. خوشبختانه به من پیغام دادند که مسئولان از این کار راضی بودند و با ‏پخش مجدد آن موافقت کردند. تنها اشکالی که این کار داشت، تولید آن در شبکه پنج بود و خیلی از شهرستان ها ازجمله ‏استان لرستان که برای من بسیار مهم بود، نتوانستند این کار را ببینند. با اینکه این فیلم به چهل استان فرستاده شده است، ‏مسئولان استان لرستان در پخش این کار کوتاهی کردند. ‏

علت انتخاب سوژه “ماه منیر” و پرداختن به آن فضا چگونه دغدغه فیلمسازی شما شد؟

اینها در واقع خاطرات شخصی من بود و در اصل به تجربیات خودم بر می گشت. ما حدود صد و چهل دقیقه این کار را ‏مونتاژ شده آماده کار کردیم. جالب است بدانید پنجاه و چهار مورد اصلاحیه به صد و شش دقیقه کاری خورد که ما ‏تحویل تلویزیون داده بودیم، من از این خبر شوکه شدم. اگر دفعه دیگر بخواهم کاری بسازم حتما بیشتر دقت می کنم ‏چون واقعا با قواعد این جنس از کار آشنا نبودم. ‏

به عنوان یک بازیگر که تجربه کارگردانی هم دارد، آیا در کارهایتان بدنبال یک نگاه زنانه ‏هستید؟

بله، اما فمینیست نیستم. من دوست دارم نگاه انسان گرا در کارهایم داشته باشم. بحث من مرد و زن نیست، بیشتر دوست ‏دارم راجع به انسان و تنهایی انسان صحبت کنم. اما چون دنیای زنان را بیشتر می شناسم بیشتر قهرمانان من زنان ‏هستند. ضمن اینکه من خیلی نگاه جوان گرایی ندارم چون معتقد هستم که یک مقدار وقتی که انسان پخته تر می شود، ‏حس هایش درست تر می شود، پا به سن گذاشته ها برای من جالب تر هستند. ‏

برویم سراغ سریال “ساعت شنی”، سریالی با یک موضوع زنانه یا بهتر بگویم چند موضوع ‏زنانه…

بله، شاید بخش اعظم جذابیت سریال “ساعت شنی” به زن محور بودن آن بر می گردد که برای تماشاگر خیلی می ‏توانست جذاب باشد. وقتی که من از طرف آقای شریفی نیا فراخوانده شدم، برای این کار به دفتر این پروژه رفتم. آقای ‏بهرامیان را می شناختم و احترام فراوانی برای ایشان قائل هستم و معتقدم که فیلمساز فهیمی است. من خیلی خوشحالم که ‏در این قصه زنانه حضور داشتم. نقش من در ابتدا بسیار کوتاه بود، اما با نشست ها و صحبت هایی که با کارگردان، ‏نویسنده و حتی خود آقای شریفی نیا داشتیم نقش یک مقدار پر رنگ شد و جان گرفت. در ابتدا فقط اشرف یک آمپول زن ‏معمولی بود و کورتاژ غیر قانونی می کرد. بعد در این نقش به قناری تبدیل شد و پیشینه ای پیدا کرد. متاسفانه تیغ ‏سانسور به این نقش خورد و باید بگویم قناری در این سریال قلع و قمع شد. کلا نقش من خیلی عجیب و پیچیده تر از این ‏چیزی بود که شما دیدید، اما متاسفانه قربانی سانسور شد. اگر قناری سانسور نمی شد یکی از نقش های ماندگار ‏تلویزیون می شد. ‏

به نظر شما سوژه مطروحه در سریال “ساعت شنی” با توجه به بکر و نو بودنش عامل جذب مخاطب ‏شد؟

می توانم به جرات بگویم “ ساعت شنی” اولین قصه ای است که بسیار بسیار زنانه است و با شجاعت و جسارت زیادی ‏مسائل مبتلابه زنان را طرح می کند. به نظر من به عنوان یک بازیگر، انتخاب سوژه، نوشته، کارگردانی و… این کار ‏جای تحسین دارد. از طرف دیگر بازیگران خوب و مطرحی که برای این کار انتخاب شدند واقعا خوش درخشیدند. من ‏فکر می کنم که این جور کارها یک جورهایی صف شکن هستند. تا کارگردان های دیگر هم بیایند و حرف خودشان را ‏بزنند. این باب باز شده و من معتقد هستم و می خواهم که مسئولان تلویزیون حمایت کنند، چون نیمی از جمعیت این ‏کشور زنان هستند. چرا ما باید این قدر راجع به آنها سکوت کنیم. همه زنان که مثل نیستند. ما همه جور آدمی در اجتماع ‏داریم. چرا ما به طیف های مختلف نباید بپردازیم؟ ‏

چقدر در بازی از طرف کارگردان دست تان باز بود؟ از شات های بازی که برای بازی قناری در نظر ‏گرفته شده مشخص است که قناری و فتحی “صدرالدین حجازی” فضای بازی برای ایفای نقش داشته اند.

با بهرام بهرامیان بازیگر هیچ مشکلی ندارد. ارتباط خوبی ما هم در این کار با او داشتیم. صدرالدین حجازی همبازی ‏خوبی هستند. واقعا بهرامیان خیلی خوب مقوله بازیگری را می شناسد و بازیگرش را آزار نمی دهد و فضای خوبی را ‏برای بازیگر ایجاد می کند. ‏

برای بازی، قناری را پیدا کردید یا اینکه نمونه آن را قبلا دیده بودید؟

من قناری را در این کار پیدا کردم. صحنه ای است که قناری سر حیوانات رامی برد و من بسیار در آن صحنه ها اذیت ‏می شدم. خیلی آرام توانستم با این شخصیت انس بگیرم و قاطی افراد آنجا شوم. وقتی که آنجا می رفتم کسی مرا در آن ‏محله عجیب و غریب بازیگر نمی دید. یک جورهایی از جنس همان آدم ها شده بودم. من صبح به صبح با همان لباس ‏قناری برای خرید حتی به مغازه ها می رفتم و یواش یواش قناری را پیدا کردم. ‏

به عنوان سئوال آخر، اگر دوست دارید در مورد فیلم های مستندی که ساخته اید هم صحبت ‏کنید.

بله، من دو مستند با مضمون حیات وحش برای سازمان ملل کارکردم و الان هم درصدد هستیم با همکاری سازمان ملل ‏و صدا و سیما برنامه ای بسازم برای آشنایی کودکان و نوجوانان با حیات وحش و محیط زیست، امیدوارم این اتفاق هم ‏بزودی رخ بدهد. ‏

saatsheni5.jpg

سام درخشانی ‏

کوتاه و موثر

سام درخشانی اولین بازیگری بود که خیلی زود از سریال “ ساعت شنی” خارج شد و بازی اش در این مجموعه به پایان ‏رسید. اما این امر سبب نشد تا بازی خوب و نقش موثرش از دید تماشاگران پنهان بماند. او هم اکنون سرگرم بازی در ‏سریال عظیم “ در چشم باد” به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی است.‏

شما اولین شخصیتی بودید که از گروه “ساعت شنی” خارج شدید. از این حضور کوتاه و دلیل قبول این ‏پیشنهاد صحبت کنید.

داستان از این قرار است که مرا دعوت شد تا یکی از شخصیت های اصلی داستان را بازی کنم. آقای بهرامیان از ‏دوستان عزیز و نزدیک من هستند و خدمت شان ارادت دارم. وقتی دیدند من مشغول کار هستم و نمی توانم به آن شکل ‏در خدمت مجموعه باشم؛ خواهش مرا که خواستم نقش کوتاهی به من بدهند تا حداقل در این کارشان حضور داشته باشم ‏را قبول کردند. حتی من به شوخی گفتم نقش یک پستچی ر ابه من بدهید که می آید و نامه ای را می دهد و می رود. ‏ایشان گفتند ما نقشی داریم که همان قسمت اول خودش را می کشد. بازی می کنی؟ گفتم چرا که نه! در اصل یک حضور ‏افتخاری بود و به خاطر خود آقای بهرامیان در این کار حضور داشتم. ‏

قبول دارید که این نقش می توانست جای معرفی و حتی کار بیشتری در داستان “ ساعت شنی” داشته ‏باشد؟

بله، به نظر خودم هم این کاراکتر جای کار بیشتری در این سریال داشت. بعد از پخش قسمت های اول کار، دوستان ‏نزدیکی که مرا دیدند، معتقد بودند که بعد از خودکشی این شخصیت داستان فلاش بک می خورد و به گذشته می رود و ‏ما دوباره این شخصیت را می بینیم. خیلی ها می گفتند ما غافلگیر شدیم وقتی دیدیم همان اول بازی تو در این کار تمام ‏شد و دیگر حضور نداری. فکر می کنم این مسئله برای خود سریال هم می توانست مفید باشد که خیلی راحت همان ابتدا ‏یکی از کاراکترها کنار برود. من از گوشه و کنار شنیدم که مخاطب هم دوست داشته بازی این شخصیت ادامه داشته ‏باشد، اما… ‏

شخصیتی که شما در این مجموعه ایفاگر آن بودید معرفی درستی نشد و ما بیشتر از زبان مینا، همسرش ‏‏”نسرین مقانلو” با این شخصیت آشنا شدیم.

بله، از همان ابتدا که با بهرام درباره این شخصیت صحبت کردیم، به این توافق رسیدیم که این نقش اگر قرار است ‏حضور کوتاهی در این سریال داشته باشد، حداقل همین حضور کوتاه پررنگ باشد. به همین دلیل شخصیتی برای این ‏کاراکتر تعریف کردیم و تا حدی هم موفق شدیم درنهایت به وجهی دست پیدا کنیم که برای تماشاگر جذاب باشد. به ‏هرحال چیزی که می شد در چند سکانس درباره یک شخصیت به کار برد را ما به کار بردیم. ‏

ایده محل خودکشی این آدم- تئاترشهر- از کجا آمد؟ فکر می کنم شغل او عروسک گردانی بود؟

بله، این آدم کارگردان نمایش های عروسکی بود و مبنای اولیه ما این بود که تمام زندگی او تئاتر و نمایش است. به ‏همین دلیل هم در تئاتر شهر خودش را می کشد. البته ابتدا قرار بود که خودش را از پشت بام تئاتر شهر به پایین پرت ‏کند که به دلایل مختلف نشد. مجبور شدیم نشان دهیم او خودش را در کنار تئاتر شهر از دار بیاویزد. ‏

و ناگفته های این حضور کوتاه در مجموعه ساعت شنی…

خیلی خوشحال هستم که حضوری هرچند کوتاه ولی موثر در این سریال پر مخاطب تلویزیونی، به کارگردانی دوست ‏خوبم بهرام بهرامیان و عوامل خوب و حرفه ای آن داشتم. امیدوارم مردم هم از دیدن این مجموعه تلویزیونی لذت ببرند. ‏