جاناتان جونز/ گاردین/ ترجمه: مریم رهنما
دزدی، قتل، مالخری و… جزیی از خلافکاریهایی است که به هنرمندان بزرگ تاریخ هنر نسبت میدهند. روزنامه گاردین اقدام به جمعآوری و تهیه فهرستی از اسامی 10 هنرمند کرده که هر کدام در زمانه خودشان دست به عملی خلاف قانون زده یا بازداشت شدهاند یا بهواسطه این جرم سالها متواری بودهاند. فهرست را میخوانید.
1- کاراواجو:
نمیتوان فهرستی از هنرمندان خلافکار فراهم کرد و نامی از میکلآنجلو مریسی معروف به کاراواجو نبرد. در آثار کاراواجو هم خشونت دیده میشود، یک رئالیسم سینمایی خشن که شما را مستقیم به خیابانهای رم در ابتدای سده 17 میبرد و در همان خیابانهای خشن هم کاراواجو دنبال دردسر میگشت، مردی با روحیهیی تهاجمی و عصبی که همیشه چاقو حمل میکرد. در واقع کاراواجو مدام درگیر بود، یا با پیشخدمتها یا با رقبایش. او در نهایت مردی را در یکی از میدانهای رم به قتل رساند و به این ترتیب مجبور به فرار از این شهر شد. در حین فرار بود که او مجموعهیی کار کرد که همگی پر از حس عذاب وجدان است که در مشهورترینشان او تکچهرهیی از خود ساخت که در آن خود را به شکل سر جالوت نقاشی کرده بود که در دستان حضرت داوود است.
2- بنوِنتو چلینی:
شاید در مورد خلافکاریهای کاراواجو اغراق شده باشد، ولی در سده شانزدهم، درگیریهای خیابانی بسیار مرسوم بود و چلینی یکی از کسانی بود که همیشه در خیابانها درگیر بود و فقط زمانی که پشت بومش قرار میگرفت، بر خود مسلط میشد. او در زمان خودش بارها دست به جنایت زد، ولی هیچگاه بابت این جنایات مجازات نشد. به عنوان مثال او قاتل برادرش را با خنجر به قتل رساند. در عین حال زرگری را که با اوقابت داشت نیز به قتل رساند و صاحب یک مهمانسرا را نیز به ضرب گلوله کشت. او در کتاب خودزندگینامهاش به همه این قتلها اشاره میکند. اگر از مجازات اعدام گریخت، به این خاطر بود که کارش به عنوان هنرمند بسیار مقبول بود. در آن زمان نبوغ شما را از طناب دار نجات میداد.
3- بنگسی:
بنگسی یک بار در نیویورک گفته بود: گرافیتی جرم است. از نظر قانون گرافیتی جرم است و بنگسی در دوران طولانی فعالیت هنریاش تعداد زیادی کار گرافیتی و استنسیل بر دیوارهای زده که قانونا مجاز نبوده. بخشی از شهرت او به خاطر تواناییاش در فرار از دست پلیس است. ولی حالا آثارش که زمانی با خشم از روی دیوارها پاک میشد، ارزشی غیرقابل باور یافتهاند و با احترام حفظ میشوند.
4- اگون شیله:
به سال 1918 اگون شیله را به اتهامی غیراخلاقی بازداشت کردند. او که در آن زمان 22 سال داشت در شهری کوچک زندگی و کار میکرد و گفته میشود که اهالی همین شهر کوچک آنقدر از او میترسیدند که به او اتهام زدند.
5- پیکاسو:
در اویل قرن 20، پیکاسو اشیای دزدی دوستی که تبهکار بود را برای مدتی در آتلیهاش نگه داشت. گفته میشود که این مرد تبهکار دوست مشترک او و گیوم آپولینر، شاعر آوانگارد بود. این دوست مشترک، تعدادی مجسمه ایبریایی را از موزه لوور به سرقت برده بود، آنها در نهایت جایی را امنتر از استودیوی پیکاسو برای پنهان کردن این اشیا نیافتند و پیکاسو هم به خوبی از این اشیا استفاده و فرمهای هنر بدوی را مطالعه کرد.
6- فرا فیلیپو لیپی:
فرا فیلیپو لیپی، راهب یک صومعه در دوره رنسانس و نابغهیی در هنر بود، با این حال او در دوران اقامتش در صومعه متهم به آزار و اذیت راهبهیی به نام لوکرتزیا بوتی است. این دو بعدتر ازدواج کردند و صاحب یک دختر و یک پسر هم شدند، ولی آیا ازدواج مانع از مجازات او شد؟ نه واقعا، او هنرمند محبوب کازیمو دمدیچی، قدرتمندترین مرد شهر بود و او بود که فیلیپو لیپی را زیر چتر حمایت خود گرفت و مانع مجازاتش شد.
7- اولایو واری:
این هنرمند انگلیسی در اوایل قرن به خاطر آتش زدن یک چایخانه در کیوگاردن مدتی را بازداشت بود. در واقع واری را بیش از اینکه به خاطر هنرش به یاد بیاورند، به خاطر پروندههای حقوقیاش به یاد میآورند. با این حال پردههای آبرنگ او در آرامشی کاملا متضاد با زندگی پرآشوب او بودند.
8- شفرد فیری:
مشهورترین هنرمند معاصر هنر خیابانی در امریکا که با طراحی پوستر «امید» نقش زیادی در موفقیت اوباما در انتخابات داشت سابقه بازداشت شدن توسط پلیس بوستون را دارد. در واقع پلیس بوستون آثار او را نه هنر که کوششی در جهت تخریب اموال عمومی میداند، او به همین اتهام بازداشت شد، به دادگاه رفت و محکوم شد.
9- کارلو کریولی:
این هنرمند قرن پانزدهم به خاطر نقاشیهای بالای محرابش که با تصاویر باشکوه معمارانه همراه بود از شهرت فراوانی برخوردار بود، او همچنین الههگانی زیبا و میوههایی با کیفیت بصری بسیار واقعگرایانه میکشید. او مشهورترین آثارش را در کلیساهایی در شرق ایتالیا خلق کرد که حال به خاطر خصیصه روحانیشان بسیار مورد توجه هستند. اما باید گفت که دلیل داشت که او زندگی در ونیز را ترک کرد و در بیشتر دوران حرفهییاش در شهرهای کوچک به کار پرداخت، گفته میشود که به خاطر عملی مجرمانه و غیراخلاقی ونیز را ترک کرد و سالها در شهرهای کوچک به کار پرداخت.
10- ریچارد داد:
این هنرمند جوان و بااستعداد ویکتوریایی در حین سفر به دور اروپا دچار یک بیماری شدید روحی شد، ولی آیا علت این بیماری صرفا فرق بین آب و هوای بریتانیای ویکتوریایی و باقی اروپا بود؟ وقتی او به خانهاش برگشت، پدرش را به قتل رساند و باقی عمرش را در زندانها یا در آسایشگاههای روانی گذراند، جایی که او بیشتر آثارش را خلق کرد، مجموعهیی از مناظر عجیب و ناآشنا را و تصاویری از صحنههای رویایی. او در بیمارستان برادمور درگذشت، جایی که هنوز هم محل نگهداری بیماران روانی بسیار خطرناک محسوب میشود.
منبع : اعتماد