هاروی موریس
قرار است اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل ، دور جدیدی از تحریم ها علیه ایران را در ماه آینده به بحث بگذراند. این تحریم ها برای جلوگیری از بلندپروازی های هسته ای ایران تنظیم شده است، موضوعی که بحران گرجستان در مقایسه با آن، فقط یک طوفان تابستانی گذرا محسوب می شود.
سرانجام این گفتگوها بستگی به این دارد که اقدامات روسیه در قفقاز و پاسخ غرب به آن، تا چه حد به توافقات بین المللی (بر سر مسأله ایران) لطمه بزند.
موضع روسیه در قبال ایران و سایر مسائل- اعم از اینکه علیرغم تردیدهای موجود هنوز به عنوان عضوی از کمیته چهارگانه صلح خاورمیانه باقی خواهد ماند- خود تأثیرات زودرسی بر هرگونه تحریم جدید خواهد گذاشت.
موضع مسکو در شورای امنیت پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، معمولاً از نوع همکاری مشروط با شرکای غربی بوده است.
روسیه برای باقی ماندن در عرصه، به دفعات از خود فروتنی نشان داده است. مثلاً روسیه در خاورمیانه، از رویکرد سازمان ملل در همراه شدن با آمریکا و اعضای اروپائی کمیته چهارگانه برای شروع تماس ها با حماس- گروه اسلامی حاکم بر غزه- ناخشنود بود. درهرصورت، حتی پیش از بحران گرجستان نیز خط مشی کشورهای غربی- که به زعم روسیه مداخله گرانه بوده- دربرابر چیدمان جدید کرملین در روابط خارجی قرار گرفته است.
روسیه به عنوان یک عضو محتاط در استفاده از زور علیه تهران بعنوان اهرمی برای تعلیق غنی سازی اورانیوم- خصوصاً پس از بحران گرجستان- همواره قادر به وتوی تنبیهات جهانی بیشتر از سوی شورای امنیت خواهد بود و این برای سایر اعضای سازمان ملل نیز الزام آورد محسوب می شود.
منافع روسیه به عنوان همسایه نزدیک ایران، در ابراز اطمینان از این مطلب است که ایران به بمب هسته ای دست پیدا نکند. اما سطح همکاری روسیه به این بستگی خواهد داشت که در صورت روبرو شدن با نتایج اقداماتش در قفقاز ، روابطش را در چه وضعیتی ببیند.
پشت پا زدن روسیه به خط مشی تحریمی فعلی سازمان ملل، تلاش ها برای خروج از بن بست پدید آمده با ایران را به باد خواهد داد. هرگونه خروج از کمیته چهارگانه خاورمیانه نیز به عنوان علامتی ازبازگشت به دوران سیاست بازی قدرت های رقیب در این منطقه ارزیابی خواهد شد.
دیپلمات های سازمان ملل درباره مغشوش نمودن صحنه سیاسی در نتیجه بازگشت به سیاست های زمان جنگ سرد هشدار می دهند. امروز رابطه درونی شورای امنیت در مقایسه با دوره اتحاد جماهیر، کمتر از جنس سیاه و سفید است. برای مثال، کشورهای اروپائی پیش نویس زودرس قطعنامه سازمان ملل را که از سوی آمریکا درباره بحران گرجستان تنظیم شده بود و روسیه را در گوشه ای به دام می انداخت و در نهایت، چاره ای جزء استفاده آن کشور از حق وتو باقی نمی گذاشت، نپذیرفتند.
علیرغم موضع متحد موجود دربرابر اقدام نظامی روسیه در گرجستان، برخی کشورهای اروپائی به زحمت توانستند نارضایتی خود را از نقش گرجستان در به راه انداختن این بحران مخفی کنند. یکی از سفرای اروپائی گفت محکوم نمودن پاسخ «نا متناسب» روسیه با دقت بسیاری برای انتخاب کلمات همراه بود، و بر این دلالت می کرد که اگر واکنش روسیه دربرابر آنچه تجاوز گرجستان نامیده شد متناسب می بود، می توانست قابل اغماض باشد.
منبع: فایننشیال تایمز- 26 اوت