شکیرا درمانی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

 

 

الهی بمیرم برای این دو تا مریض که به جای عزیمت به دارالشفای مشهد مقدس، متوسل به گراند پلاس بلژیک شدند و برای اینکه بیماری شان (هنوز نوع بیماری دقیق مشخص نیست، ولی احتمالا باید ناشنوایی باشد) به بروکسل رفته و در فستیوال جاز بروکسل شرکت کردند. بیادی و کاشانی، دو عضو غلیظ الرایحه شورای شهر که از طرفداران رئیس جمهور عزیز بشمار می روند، همزمان دچار بیماری ناشنوایی مطلق شده و در هنگام شرکت در کنسرت جاز بروکسل مورد عکاسی قرار گرفته و وب سایت بدجنس انتخاب هم عکس آنها را منتشر کرد. آگاهان هنوز خبر ندادند که این دو بیمار عاجز برای فیزیوتراپی به حرکات موزون هم پرداختند یا نه. پزشکان اصولگرا ضمن تجویز یک دوره سوسولگرایی به کلیه بیماران راست که در اروپا راست تر هم می شوند و ممکن است هنگام بازگشت به ایران به اجماع با سایرین( نوع آن معلوم نیست) برسند، موارد زیر را برای درمان بیماری های دیگر توصیه کردند:

شرکت در کنسرت رپ برای بیمارانی که دچار پارکینسون هستند و بطور طبیعی حرکات رپ را انجام می دهند.

شرکت در کنسرت های هوی متال و متال برای کسانی که دارای مشکل شنوایی هستند و جز در شرایط سخت حرف ملت را نمی شنوند.

شرکت در کنسرت شکیرا برای برادرانی که دچار آلزایمر هستند و با دیدن این کنسرت احتمالا ممکن است یک چیزهایی از دوران جوانی به یاد بیاورند.

شرکت در کنسرت مادونا برای برادرانی که دچار سرطان پروستات یا بواسیر سخت هستند و نمی توانند براحتی سرجای شان بنشینند.

شرکت در کنسرت های موسیقی سنتی ایرانی، که طبیعتا در پاریس یا برلین برگزار می شود، برای علمایی که دچار تیک های عصبی هستند و در صورت تکان دادن گردن بصورت ملایم درمان می شوند.

پزشکان برای سایر بیماری ها هم توصیه هایی کردند که بعدا خواهیم نوشت.

در مصایب ایرانی بودن

علی لاریجانی در مادرید با سولانا دیدار کرد و این دفعه علاوه بر اینکه ناهار خورد، ده جمله هم حرف زد. در این دیدار در تمام مدت سولانا به لاریجانی خیره شده بود و باورش نمی شد که علی لاریجانی بلد باشد حرف بزند. لاریجانی این دیدار را مفید ارزیابی کرد ولی سولانا هنوز در حالت بهت است و هیچ حرفی نزده است. علی لاریجانی همچنین در مورد دانشگاهیان ایرانی و آمریکایی که به عنوان جاسوس دستگیر شده یا گذرنامه شان توقیف شده است، گفت: «این افراد بیش از اینکه آمریکایی باشند، ایرانی اند.» آگاهان توضیح دادند که ظاهرا جرم آنها هم همین است.

جوان قزوینی و جوان پاکستانی

محمد البرادعی یک دفعه عصبانی شد و به جنگ طلبانی که می خواهند علیه ایران جنگ راه بیندازند لقب «دیوانگان» را داد. رایس هم که ظاهرا بعد از ناکامی در رابطه عاطفی غیرافلاطونی با جوان قزوینی دچار یک بحران سکسی عبادی سیاسی با شوکت عزیز نخست وزیرپاکستان شده است، از روسیه و البرادعی و سازمان انرژی اتمی انتقاد کرد و گفت: «تصمیم را شورای امنیت می گیرد، نه آژانس انرژی اتمی.» فعلا به نظر می رسد که آمریکایی ها سر قضیه ایران یک قاط سنگین زده اند و مانده اند که بالاخره ایرانی ها می خواهند چه کنند. البته خودمانیم، ما می خواهیم چه کنیم؟

ازدواج موقت حق مسلم ماست

وزیر کشور رسما و در روز روشن و در کشوری که طبیعتا زنان علما تصمیمات اساسی را می گیرند، گفت: «ازدواج موقت باید با جسارت در کشور ترویج شود.» یک نماینده مجلس نیز اعلام کرد: «ترویج تعدد زوجات و چندهمسری بسیار بهتر از رواج نامشروع در جامعه است.» به نظر می رسد که فعلا دولت از وام ازدواج و مبارزه با قله های ثروت و پاک کردن اسرائیل از روی نقشه و تاسیس صندوق سرخ در ونزوئلا و مبارزه با بدحجابی و انرژی هسته ای به عنوان حق مسلم ملت دست برداشته و شعار بعدی چنین است: «ازدواج موقت حق مسلم ماست.» البته خودمانیم، در وضعیتی که دولت و رئیس جمهور و مجلس و سیاست های اساسی کشور، همه شان موقت هستند، طبیعتا این نوع موقت هم سازگارتر است با بقیه اصول کشور. آگاهانی که در مورد آفتابه و اخلاق در خانواده اطلاعات دقیق دارند، پیش بینی می کنند بزودی تعدادی از مسوولان کشور که با جسارت به ترویج ازدواج موقت بپردازند، با همسران مربوطه دچار گفتمان غیردموکراتیک شده و به بیمارستان های سوانح و سوختگی اعزام و برای مداوای بخش خصوصی شان از طریق کمک های مالی و جنسی دولت اقدام می کنند.