شیموس هینی، شاعر و نویسنده معروف اهل کشور ایرلند شمالی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۵ بود. او در آوریل سال ۱۹۳۹ در یک خانواده کشاورز در موسبان واقع در ۳۰ مایی شمال غربی بلفاست متولد شد و نخستین فرزند از یک خانواده ۱۱ نفره بود. او در ۳۰ اوت ۲۰۱۳ در ۷۴ سالگی در دوبلین درگذشت.
بسیاری از منتقدان و شعرا، شعر شیموس هینی شاعر معاصر ایرلندی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۵ را مصداق شعر پست مدرن می دانند. اشعار او که همواره با استقبال عمومی خوانندگان ایرلند و سراسر کشورهای انگلیسی زبان روبهرو بوده بارها موجب دریافت جایزههای مختلف از انجمنهای متفاوت سراسر اروپا شده است. توجه به اسطورههای کهن و کشاندن آنها به شکلی به دنیای جدید و دگرگون کردن آنها و همچنین توجه به زبان امروز انگلیسی از ویژگیهای شعر اوست.
فراخوان
برگردان : روشنک بیگناه
گفت: “گوشی رو نگهدار،
همین الان می رم میارمش
هوا اونقدر خوبه که اون
تصمیم گرفت علف هرزه ها رو وجین کنه.”
بعد او را دیدم
بر روی دستان و زانوانش
پای ساقه های تره
دست می کشد، نگاه می کند، جدا می کند
و آرام بیرون می کشد
هر چه را که جا نیفتاده، ضعیف و بی برگ است
شاد از ریشه کن کردن علف های هرز
در عین حال کمی هم با حس گناه
و بعد خود را یافتم در حال گوش دادن به
طنین بلند و یک نواخت تیک تاک ساعت راهرو
آنجا که تلفن بی حضور کسی رها شده است
در آرامش جامِ آینه
و نور آفتاب بر پاندول ها
و از فکرم گذشت اگر این روزها بود
مرگ همه راهمینطور فرا می خواند
بعد صدایش را شنیدم
و نزدیک بود به او بگویم دوستش دارم .
رویای حسادت
برگردان: مصطفی قنواتی
آنگاه که با تو و بانویی دیگر در تفریحگاهی جنگلی،
قدم می زدیم، چمن نجواکنان
انگشتانش را در لا به لای سکوت خیال انگیز ما می دواند
و درختان راه گشودند بر فضایی باز، نامنتظر و سایه دار
که در آن نشستیم
به گمانم صراحت نور ما را به هراس انداخت
ما از اشتیاق و حسود بودن سخن گفتیم
گفتگویمان چون ردایی فراخ و یکتا
و یا چون سفرهء سفید گل گشت، پهن شد
به سان کتابی از نزاکت در برهوت
به همراه مان گفتم، “بگذار ببینم، ستاره بنفش پستان هایت را،
که بسیار مشتاق شان بودم.”
و او رضا داد. آه ، نه این بیت ها و نه تدبیرم، ای یار
نمی تواند نگاه زخم خورده ات را التیام بخشد.