روزنامه دولتی ایران دیروز در گزارشی با عنوان “گامی برای بازگشت نخبگان ایرانی” از فراهم اوردن تسهیلات جدید “خدمت سربازی میان افراد تحصیلکرده” خبر داد که می تواند زمینه بازگشت نخبگان ایرانی خارج از کشور را فراهم کند. در این گزارش که به تیتر اول این روزنامه هم تبدیل شده، آمده است: “به گزارش صندوق بینالمللی پول سالانه حدود ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیلکرده به امید زندگی و موقعیت شغلی بهتر از کشور خارج میشوند. حدود ۴۲۰ هزار نفر از مجموع مهاجران علمی ایرانی فقط در امریکا زندگی میکنند که ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک و بیش از ۱۷۰ هزار ایرانی دیگر با سایر مدارک علمی بالا هستند. صندوق بینالمللی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود همینطور ادعا میکند که ایران در میان ۹۱ کشور، بیشترین میزان مهاجرت مغزها را به خود اختصاص داده است و اما این میزان مهاجرت مساوی است با از دست دادن سرمایهای بیشتر از میلیونها دلار در هر سال. سرمایههایی که رفتهاند اما این راه یک طرفه نیست و کم نیستند کسانی که آنسوی مرزها هستند و در آرزوی بازگشت به سرزمین خود بسر میبرند اما موانع زیادی پیش رویشان است که یکی از آنها میتواند خدمت سربازی باشد.”
روزنامه ایران در همین گزارش از قول سرتیپ دوم پاسدار موسی کمالی، جانشین اداره منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح نوشته: “یکی از اهداف مطرح کردن موضوع پرداخت جریمهها برای معافیت از خدمت سربازی گامی است در راه حل این مسأله و اصل قضیه برای همین است. برای اینکه عدهای به هر دلیل از قانون تمکین نکردند و در صورتی که مشمول بودهاند به خدمت سربازی اعزام نشدهاند. حالا این افراد یا داخل کشور هستند یا خارج و به دلیل همین مشکلات برای ماندن در خاک کشور دچار مشکلاتی هستند اما به هر حال بیشتر از ۸ سال است که غیبت دارند و خیلی هاشان نزدیک به ۵۰ سال سن دارند و این مسأله برایشان مشکل ساز شده است.”
در ماههای گذشته بار دیگر موضوع فرار مغزها و سرمایههای ایران به خارج از کشور مورد توجه رسانههای داخلی قرار گرفت. چند روز پیش سالار آملی، قائم مقام وزیرعلوم در امور بینالملل طی سخنانی تاکید کرد که “ما نباید رفت و آمد دانشجویان را به عنوان فرار مغز در نظر بگیریم. مشکل ما این است که برنامهای برای بهره بردن از این افراد را نداریم. کشور چین ۱۰ برابر ما به کشورهای دیگر دانشجو اعزام میکند. اما به این پدیده فرار مغز نمیگویند زیرا میتوانند از آنها بهره ببرند.”
در حالی که مساله فرار مغزها و ناکارآمدی جمهوری اسلامی در جذب نخبگان علمی ایرانی از بحرانهای بزرگ سالهای اخیر محسوب میشود، گروهی از مسئولان اساسا این پدیده را امری عادی تلقی میکنند و گروهی دیگر از آنان با “فروش خدمت سربازی” به فکر حل بحران مزبور افتادهاند.
در همین حال فهیمه فرهمندپور، مشاور وزیر کشور در امور بانوان و خانواده چند روز پیش اعلام کرد که “الگوی فرار مغزها” در سالهای اخیر زنانه شده است. چندی پیش نیز پس از انتشار گزارش صندوق بینالمللی پول مشخص شد که بیش از چهل درصد از نخبگانی را که از ایران خارج شدهاند زنان تشکیل میدهند. سایت فرارو در گزارشی که به همین مناسبت تهیه کرده بود نوشت: “گذری کوتاه در معروفترین دانشگاههای دنیا حضور پررنگ زنان و دختران ایرانی را نشان میدهد. افرادی که چه بسا به موفقیتهای چشمگیر و فرصتهای شغلی قابل توجهی دست یافتهاند. این قشر از دختران تحصیلکرده همانهایی هستندکه اگر در کشور میماندند شاید امروز در شمار بیکاران یا زنان خانهنشین بودند. آمارها میگویند که امکان اشتغال به کار زنان در ایران نسبت به مردان تا ۵۰ درصد کمتر است به نحوی که نرخ بیکاری مردان ۱۵ تا ۲۴ ساله در بهار امسال ۲۱ درصد و نرخ بیکاری زنان در همین گروه سنی ۴۳.۴ درصد بوده که حاکی از بیکاری ۲ برابری زنان نسبت به مردان است.”
از طرفی حتی برای پسران خارج شده از ایران نیز مساله سربازی تنها علت عدم بازگشت به کشور نیست. کافی است که به چند نمونه از دانشجویان نخبه ایرانی که پس از بازگشت به اتهامات واهی دستگیر و زندانی شدهاند توجه کرد تا زمینههای دیگر فرار مغزها را درک کرد. امید کوکبی، دانشجوی نخبه فیزیک، اکنون نزدیک به چهار سال است که در زندان به سر میبرد. بر اساس نظریه دیوان عالی کشور که اخیرا منتشر شد هیچ یک از اتهاماتی که دستگاههای امنیتی به او وارد کردند، درست نبوده است.
از سوی دیگر موضوع بازگشت نخبگان به میزان کارآمدی جمهوری اسلامی و توسعه کشور نیز مربوط است.
پانزدهم آذرماه، پنجاه و یکمین شماره نشریه فرهنگستان علوم منتشر شد که در آن به مساله مهاجرت نخبگان نیز توجه شده بود. رضا داوری اردکانی، استاد فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم در سرمقاله این نشریه نوشته بود: “وقتی تعداد تحصیل کرده بیش از میزان نیاز است گروهی از آنان و البته بهترینهایشان به جایی که علم در آنجا آسانتر و راحتتر نفس میکشد میروند و بعضی از آنان ممکن است در زمره دانشمندان بزرگ جهان قرار گیرند. از این مهاجرت نه اخلاقاً و نه عملاً نمیتوان جلوگیری کرد. اگر میگویند که این مهاجرت خسرانی بزرگ برای کشور است راست میگویند ولی با این سخن راست چه میتوان کرد؟ اولین کاری که میتوانیم بکنیم این است که به وضع جهان کنونی و در روابط و مناسباتی که اقتضایش محرومشدن جهان توسعه نیافته از بهترین داشتههایش به سوی قدرتهای جهانی است، بیندیشیم.مسئله مهاجرت نخبگان، مسئله سیاسی نیست. سیاستمداران بهترین تصمیمی که میتوانند بگیرند این است که در طراحی برنامههای توسعه هماهنگ، برای هماهنگسازی شئون توسعه بکوشند. کشور هر چه در راه توسعه پیش رود نیازش به دانشمند بیشتر می شود و تحصیلات دانشگاهی نیز صورتی کم و بیش متعادل پیدا میکند.” او اضافه کرده بود: “فرض کنیم که فردا بیست هزار دانشمند ایرانی از خارج بیایند و داوطلب خدمت در کشور شوند. کشور به آنها چه نیازی دارد و دانشگاهها و مراکز علمی- پژوهشی چه پاسخی به آنها میتوانند بدهند. مسائل واقعی با اگرهای بیوجه و بیجا حل نمیشود.”
چند روز پیش حسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا ضمن انتقاد از عملکرد دولتهای دهم و یازدهم در ارائه تسهیلات به ایرانیان خارج از کشور، تاکید کرد: “ارائه تسهیلات به ایرانیان خارج از کشور یک شعار است.” او اضافه کرد: “آقای هاشمی استاندار تهران شورایی به عنوان ایرانیان خارج از کشور تشکیل دادند که برخی از نمایندگان نیز در آن عضو هستند. در طول یک سال گذشته نه جلسهای برگزار شده و نه دعوتی صورت گرفته و نه تصمیمی اتخاذ شده است. چنین رفتارهایی بیانکننده این است که استراتژی حمایت از ایرانیان خارج از کشور اگرچه خوب و ارزشمند است ولی همواره یک شعار باقی میماند.”