مذاکره با ایران بهترین گزینه ماست

نویسنده

‏‏baracobama735.jpg

ایوو دالدر و فیلیپ گوردون

وقتی پای سیاست نزدیکی به ایران به میان می آید، باراک اوباما زیر سؤال می رود. همان طور که انتظار می رفت، ‏جان مک کین رقیب جمهوریخواه اوباما درخواست او برای انجام مذاکرات مستقیم با ایران را محکوم می کند. در همین ‏حال رندی شونمان مشاور مک کین در امر سیاست خارجی این رویکرد را چیزی جزء “تلاشی یکجانبه” نمی داند. ‏

عجیب تر اینکه بنظر می رسد برخی از اروپاییان نیز از تغییر پیشنهادی اوباما در سیاست ایالات متحده نگرانند. ‏استدلال آنها این است که جامعه بین الملل نباید خط مشی رسمی خود را رها کند. بدین معنا که هیچگونه مذاکره ای با ‏ایران نباید اتفاق بیفتد مگر اینکه تهران برنامه غنی سازی اورانیوم خود را به حال تعلیق درآورد. در ماه جاری مقامات ‏اروپایی خاطر نشان کردند که “به شدت به ادامه روند فعلی معتقدند” و حتی یک تحلیلگر فرانسوی نیز اوباما را به ‏‏”حذف شروط شورای امنیت” بطور یکجانبه متهم ساخت. ‏

هر دوی این انتقادها نادرست هستند. در واقع، تمایل آمریکا برای مذاکره با ایران بدون پیش شرط در خصوص کلیه ‏مسائل مورد اختلاف دو کشور، بهترین امیدواری برای نجات یک سیاست شکست خورده است. این اقدام باعث اتحاد ‏آمریکا و اروپا و نه جدایی آنها خواهد شد. ‏

استدلال مک کین در این باره که مذاکره با ایران تنها این کشور را جسور خواهد کرد، این واقعیت را نادیده می گیرد که ‏هفت سال و نیم امتناع از مذاکره، ایران را قوی تر و دسترسی آن را به بمب اتم نزدیک تر کرده است. این استدلال توأم ‏با ادعای مک کین مبنی بر اینکه “تنها یک چیز بدتر از اقدام نظامی بر علیه ایران است و آن هم ایران دارای سلاح ‏اتمی است، ” نشان می دهد که اگر سیاست فعلی مؤثر نباشد، تنها گزینه بمباران ایران خواهد بود. اگرچه هیچ یک از ‏اروپاییان عملا ً از بمباران ایران حمایت نمی کنند، اما برخی از آنها تأکید می کنند که قبل از برگزاری مذاکرات، ایران ‏هدف آنها یعنی تعلیق غنی سازی اورانیوم را بپذیرد. منشأ این موضع گیری – ممانعت ایران از متعهد ماندن به ‏موافقتنامه قبلی با اروپا در خصوص تعلیق غنی سازی – قابل درک است، اما دیگر منطقی نیست. طبیعتا ً این اهداف نه ‏پیش شرطی برای ایرانیان بلکه موضوع مذاکره هستند. بنابراین، دلیلی برای تفاوت آنها وجود ندارد. ‏

در واقع، اروپاییان تاکنون، درباره همه اهداف و مقاصد خود، با ایران در حال مذاکره بوده اند. همه آنها مانند روس ها ‏و چینی ها روابط کامل دیپلماتیک با تهران دارند. اروپاییان – به همراه مسکو و پکن و از طرف واشنگتن – به کرات ‏لیست مشوق هایی را که ایران در صورت پذیرش تعلیق غنی سازی از آنها بهره مند خواهد شد، به تهران ارائه داده اند ‏و ساعت ها در خصوص این طرح ها با ایرانیان مذاکره کرده اند.‏

در حال حاضر رویکرد درست، پایان دادن به عادت غلط مذاکره نکردن آمریکا و کنار گذاشتن این تصور است که این ‏گفتگو مذاکره نیست. آیا کسی فکر می کند که مذاکرات شش جانبه درباره کره شمالی بدون حضور آمریکا می توانست ‏هیچگونه پیشرفتی داشته باشد یا اینکه ما قبل از قبول مذاکره بر تعطیلی کامل تأسیسات هسته ای کره شمالی، یونگ ‏بیون، تأکید می کردیم؟

اهداف اروپا و آمریکا در خصوص منع گسترش سلاح های اتمی توسط ایران یکسان هستند: یعنی ایرانی که نه سلاح ‏های اتمی و نه قابلیت ساخت آنها را داشته باشد. آنچه که بنظر می رسد منتقدان اوباما درک نمی کنند این است که ‏مجازات های واقعی ایران نه امتناع از مذاکره بلکه تحریم های مالی و اقتصادی هستند که حتی در صورت ادامه ‏مذاکرات نیز می توان آنها را تشدید کرد. این قبیل اظهارات که مذاکره با ایران نقض قطعنامه های شورای امنیت ‏سازمان ملل است، محتوای واقعی این قطعنامه ها را وارونه جلوه می دهد. در این قطعنامه ها آمده است که ایران باید ‏بخاطر ممانعت از تعلیق غنی سازی مجازات شود، نه اینکه ما نمی توانیم قبل از تعلیق با تهران مذاکره کنیم.‏

آمریکا باید قبل از نزدیکی به ایران اقدامات خود را از نزدیک با اروپاییان، روس ها و چینی ها هماهنگ کند. این ‏گفتگو باید عزم ما را برای رسیدن به اهداف مشترک و اجماع بیشتر در خصوص زمان بندی دقیق مذاکرات، مجازات ‏ها و موافقتنامه های احتمالی با ایران تقویت نماید.‏

موضوعی که پس از مذاکرات گسترده ماههای اخیر با مقامات بلندپایه اروپای غربی، مسکو و پکن برای ما روشن ‏است، این است که به رغم انتقادهای برخی مقامات درباره پیش شرط، چشم انداز آمریکایی که مایل است با ایران ‏مذاکره کند، مورد استقبال گسترده قرار خواهد گرفت.‏

در واقع، برخی از مقامات عالی رتبه اروپایی به طور محرمانه به ما گفته اند که به عقلانی بودن شرط تعلیق اعتقادی ‏ندارند. تغییر سیاست آمریکا در کنار مشاوره نزدیک با اروپاییان می تواند بهانه حذف این پیش شرط نامعقول را به ‏اروپاییان بدهد. ‏

برخی معتقدند، از آنجا که دولتمردان ایران مصمم به ساخت سلاح های اتمی هستند، مذاکره با ایران بی فایده است. ‏ممکن است این موضوع صحت داشته باشد. در اینصورت آمریکا و متحدانش ناگزیر خواهند بود سران و ملت ایران را ‏متقاعد کنند که سیاست هسته ای تهران هزینه بسیار گزافی بدنبال خواهد داشت و باعث از دست رفتن فرصت های ‏بزرگ خواهد شد. ‏

ایران مدعی است که تنها بدنبال استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی و حق برخورداری از فناوری هسته ای و نه بمب ‏است. رویکرد جدید آمریکا مؤثرترین روش برای امتحان این فرضیه است.‏

منبع: واشنگتن پست، 29 ژوئن‏