شاید بهترین تعبیر از طرح دو فوریتی نمایندگان مجلس برای ملزم کردن دولت به بستن تنگه هرمز این باشد که نمایندگان مجلس از اینکه نماینده مجلس هستند چنان ذوق زده شده اند که فراموش کرده اند حتی درز طرح های مطالعه نشده آنان به رسانه ها، امنیت ملی کشور را متزلزل، آینده را تیره تر و سفره محقر 75 میلیون ایرانی را یک برش کوچک تر و فقیرانه تر می سازد.
واقعا باید پرسید این مجلس نهم چگونه مجلسی است که صد نماینده آن هنوز در نیافته اند که در صورت تصویب طرح آنان برای الزام دولت به بستن تنگه هرمز، نه دولت مسئولیت آن را بر عهده خواهد گرفت و نه توان انجام چنین امری را داراست. در حالی که، ابزارها و سازمانهای لازم برای چنین اقدام سنگینی، یعنی ارتش و سپاه نه در اختیار دولت قرار دارد ونه اصولا آنها از دولت فرمان می پذیرند.
بالاتر از همه، در صورتی که دو فوریتی طرح تصویب نشود، رای نیاورد، یا حتی هیات مدیره آن را اعلام وصول ننماید و در نهایت در صحن علنی مورد بحث قرار نگیرد… مجلس جمهوری اسلامی بیش از پیش مضحکه می شود که چرا چنین طرح حساسی را علنی کرده است. آن هم در شرائطی که نه مجالس چند سال اخیر ایران در راس امور بوده اند و نه نمایندگان این کاره بوده اند.
چقدر جالب می شود که مجلس چنین طرحی را تصویب کند و احمدی نژادی که همواره تکرار می کند مجلس در راس امور نیست و هیچ کاره است اعلام کند که طرح مجلس کارشناسی نشده است.
حتی بدیهی ترین ذهن های سیاسی چپ و راست در ایران مطلعند که بر اساس سابقه ای که نهادهای اجرایی طی چند سال اخیر از خود باقی گذاشته اند مجلس و دولت تقریبا از تمام تصمیم گیریهای استراتژیک و حیاتی به کنار بوده اند و در بسیاری از موارد حتی طرف مشورت هم قرار نداشته اند. طبق این روال رئیس مجلس به نمایندگی از طرف مجلس در شورای امنیت ملی حضور داشته و رای می داده است. دفتر رهبری و نیز شورای امنیت ملی حداقل در دومین دور ریاست جمهوری احمدی نژاد چهارچوب مهمترین خط مشی های سیاست خارجی، مسائل مرتبط با مذاکرات هسته ای و امنیت ملی، و درجه تحولات اقتصادی و معادلات امنیتی داخلی و خارجی را طراحی می کرده اند و بعد مجلس در جریان قرار می گرفته است تا آن را اجرایی کند. نمایندگان مجلس هم بارها تصریح کرده اند که در جریان مذاکرات هسته ای و جزییات و حواشی آن قرار ندارند. حال اگر نمایندگان خوشحال و تازه کار مجلس طرحی را برای بستن تنگه هرمز ارائه داده اند احتمالا یا خطوط کلی آن باید از جای دیگری به آنها دیکته شده باشد که بعید به نظر می رسد، یا اساسا مجلس جدید هنوز به حد و مرزهای خود اشراف نیافته است.
طرح مطالعه نشده مجلس برای بستن تنگه هرمز از زوایای دیگری ممکن است معادلاتی راکه برای فشار بر ایران طراحی شده اند تقویت کند. در حال حاضر دور جدیدی از مذاکرات بین کارشناسان ایران و گروه ۱+۵ در استانبول جریان دارد. گفت و گوهای اخیر در شرائطی است که مذاکرات قبلی در استانبول، بغداد، و مسکو نه تنها نظر کشورهای غربی را برای ادامه فشار بر ایران تغییر نداده است، بلکه از شواهد و قرائن بر می آید که برخلاف خوش بینی هیات مذاکره کننده ایرانی، همواره شروط جدیدی برای ایران مطرح می شود که توافق های قبلی را نیز نقض می کرده است. در چنین شرائطی ارائه طرح خام نمایندگان مجلس این تلقی را ایجاد می کند که هیج هماهمگی بین تیم مذاکره کننده و مجلس و شورای امنیت ملی ایران وجود ندارد. بدین ترتیب هیات ایرانی مذاکره کننده به عنوان هیاتی مورد شناسایی قرار می گیرد که هیچ عقبه اجرایی از آن حمایت نمی کند. اگر قرار باشد هیاتی از طرف ایران در مذاکرات هسته ای شرکت کند که عملکرد پارلمان نقطه نظرات تیم مذاکره کننده را تایید نکند معنای آن این است که دیر یا زود با ادامه فشار می توان هیات بدون پشتوانه ایران را با امتیازات کمتری وادار به تسلیم کرد.
سیاست اعلام شده باراک اوباما برای برخورد با ایران نیز چنین کلیاتی را تایید می کند. اوباما برای ایجاد تعادل و نیز خنثی کردن فشارهای میت رامنی نامزد جمهوری خواهان مبنی بر اینکه در برابر ایران منفعل عمل کرده است مرتبا تکرار می کند که بر اساس طرحی دو وجهی با ایران برخورد می کند. یعنی مذاکره و چانه زنی از یک سو، و فشار نظامی و اقتصادی از سوی دیگر.وزارت خارجه آمریکا معتقد است که فشارهای تدریجی اراده ایرانی ها را در هم خواهد شکست و ناهماهنگی بخش های مهم حاکمیت سیاسی این روند را تسریع می کند.
از نگاهی دیگر اظهارات نسنجیده مقام های ایرانی و نیز ارائه طرح های فی البداهه که اجرای آن حداقل مستلزم پشتوانه مستحکم ملی و آمادگی کامل نظام سیاسی اقتصادی است فقط منجر به تنگ تر شدن محاصره ایران می شود. پیرو این طرح مجلس، پنتاگون اعلام کرد پرواز هواپیماهای استیلت را بر فراز تنگه هرمز و خلیج فارس دو برابر کرده و نیز گشت زنی کشتی های مین روب نیز افزایش یافته است.این اقدام مجلس در شرائطی مطرح شده که آثار تحریم نفت ایران و نیز تحریم ارائه خدمات بیمه به کشتی های به مقصد ایران طی چندماه آینده عوارض خود را در کشور آشکار می کند. ایران با کاهش تولید نفت به حدود ۲/۱ – ۸/۱ میلیون بشکه در روز کمتر از نیمی از ظرفیت خود نفت تولید می کند، اماعربستان سعودی با حدود ده میلیون بشکه در روز تقریبا جای خالی ایران را پر کرده است.احتمالا رکود اقتصادی در غرب و نیز گرمای تابستان مانع از آن می شود تا آثار عملی تحریم نفت ایران واقعیت خود را در اقتصاد جهانی آشکار سازد. هیچ کس هم با اطمینان نمی تواند بگوید که عربستان برای مدت طولانی قادر به تولید ده میلیون بشکه نفت در روز خواهد بود.
آنچه مسلم است این است که بستن تنگه هرمز یا طرح پیشنهاد آن فشاری را بر نمایندگان مجلس و خانواده های آنان وارد نخواهد کرد. خانواده های نمایندگان مجلس در زیر خط فقر یک میلیون تومانی قرار ندارند و خریدن مرغ کیلویی ۷ هزار تومان، شیر ۲ هزار تومانی و نان بربری ۶۰۰ تومانی سبد خانوار آنان را نمی شکند. این طرح های نسنجیده سفره ایرانیانی را می سوزاند که اگر ۴۰۰ هزار تومان در ماه درآمد دارند هزینه های آنان با دو فرزند بیش از یک میلیون تومان در ماه است. البته از مجلسی که با یک انتخابات مهندسی شده شکل گرفت و صندلی های آن را طیف های مختلف راست، تقریبا برادرانه بین خود تقسیم کردند و اصلاح طلبان و دانشجویان نقشی در آن بر عهده نداشتند انتظاری بیش از این نمی رفت.