ساخت مجموعه های ویژه نوروز، چیز تازه ای نیست. اما آن چه امسال بیش از هر نوروز دیگر جلب توجه می کند، عنایت مضاعف مدیران شبکه ها به تولید سریال های طنز است. و از همه مهم تر انتخاب کارگردان هایی که ساخت این مجموعه ها را بر عهده می گیرند. در تعطیلات نوروزی امسال 4 سریال طنز به نمایش در آمد که کارگردانی این سریال ها را نام های آشنایی چون سیروس مقدم، رامبد جوان، مهران مدیری و جواد رضویان بر عهده داشتند.نگاهی انداخته ایم به این 4 سریال طنز…
نگاهی به سریال های نوروزی
خنده درمانی یا فشار زدایی
ساخت مجموعه های ویژه نوروز، چیز تازه ای نیست. اما آن چه امسال بیش از هر نوروز دیگر جلب توجه می کند، عنایت مضاعف مدیران شبکه ها به تولید سریال های طنز است. و از همه مهم تر انتخاب کارگردان هایی که ساخت این مجموعه ها را بر عهده می گیرند. در تعطیلات نوروزی امسال 4 سریال طنز به نمایش در آمد که کارگردانی سریال شبکه یک به نام “ پیامک از دیار باقی” را سیروس مقدم بر عهده داشت.
شبکه دوم نیز رامبد جوان را به عنوان کارگردان مجموعه نوروزی خود-” نشانی”- برگزید که در تهران- شمال و دبی فیلمبرداری شد. شبکه سوم، طبق یک برنامه ریزی حساب شده ، ساخت مجموعه خود را به مهران مدیری سپرد تا وی با “ مرد هزار چهره” بعد از مدتی دوری دوباره به تلویزیون بازگردد. شبکه تهران نیز سریال توقیف شده “ قرارگاه مسکونی ” ساخته جواد رضویان را پس از یک سال روانه واحد پخش کرد. سریال هایی که قرار بود خنده بر لب های مردم ایران بیاورند…
مرد هزار چهره
نویسنده : خشایار الوند. محراب قاسم خانی. مجری طرح و کارگردان: مهران مدیری. تهیه کننده: مجید آقا گلیان، حمید آقا گلیان. طراح صحنه و لباس : فروزان جلیلی فر. طراح گریم: مهرداد شکرابی. تدوین: احسان مظفری. مدیر فیلمبرداری: کامران جمشیدیان. موسیقی: بهرام دهقانیار. بازیگران: مهران مدیری[آقای شصت چی]، سیامک انصاری، پرستو گلستانی، اکرم محمدی، فلامک جنیدی[سحر]، علیرضا خمسه، پرویز فلاحی پور، پژمان بازغی، رضا فیض نوروزی، سروش صحت، نادر سلیمانی، اسماعیل سلطانیان، غلامرضا نیکخواه آزاد،.پروین قائم مقامی، نصرا… رادش[سرباز مردانی]، بهاره رهنما، الیکا عبدالرزاقی، روشنک عجمیان، جواد عزتی[ پدر بزرگ]، شقایق دهقان. محصول : شبکه سوم.
خلاصه داستان : آقای شصت چی کارمند بایگانی اداره ای دولتی که به مدت 13 سال به مرخصی نرفته ، به خاطر ازدواج با دختری به نام سحر درخواست مرخصی می دهد. اما طی اتفاقاتی ، آقای شصت چی به دلیل شباهت چهره با دکتر حاذقی که به تازگی از نروژ آمده، اشتباه گرفته می شود. هنگامی که او قصد فرار از بیمارستان را دارد مامورین انتظامی او را با سرهنگ غفاری معروف اشتباه می گیرند و این اتفاق سرآغاز حوادث جدیدی است.
توانایی مدیری در ساخت آیتم ها و مجموعه های طنز بر همگان آشکار است. مدیری کار خود را در تلویزیون از اوائل دهه 70 با مجموعه پر طرفدار” ساعت خوش” شروع کرد. او طی این 15 سال فعالیتی که در تلویزیون داشته است، مجموعه ها و برنامه های روتین بیشماری را به تصویر کشیده است که با استقبال کم نظیر مخاطبان مواجه شده که مجموعه های “ پلاک 14” ، “ باغ مظفر” ، “ شبهای برره” و… از آن جمله اند. مدیری همان قدر که در کمدی کلام مهارت و خلاقیت دارد، طنز موقعیت راهم به خوبی می شناسد. “
مرد هزار چهره” علاوه بر کمدی کلامی، بر طنز موقعیت استوار است. در واقع ساختمان اصلی قصه، بر عنصر تضاد استوار است. تضاد یکی از المان های ژانر طنز است که مدیری به خوبی از آن استفاده می کند. آقای شصت چی کارمند بایگانی طی اتفاقاتی به ترتیب با چند نفر دیگر اشتباه گرفته می شود. از جمله پزشکی حاذق و معروف که از نروژ بازگشته ، سرهنگ غفاری معروف که به تازگی از زاهدان به تهران بازگشته است و … عنصری که در نگاه اول پیش برنده قصه و یکی از عوامل اصلی ایجاد طنز اثر است، عنصر جابجایی ست. در واقع مخاطب هنگامی که شصت چی کم هواس را در موقعیتی متضاد با آنچه که درگذشته درآن قرار داشته می بیند، مجاب می شود که با شخصیت همراه شود. مدیری با طراحی چنین موقعیت های متضادی ، بسیاری از مفاهیم و مشکلات ارگان های دولتی جامعه را به بوته نقد می کشاند. معضل فرار پزشکان جوان از کشور، کمبود امکانات در بیمارستان های دولتی ، گرایش اکثر پزشکان به پول، برخوردهای تند و پرخاشگرانه مامورین انتظامی، قانون شکنی مامورین دولتی و… ازجمله مواردی هستند که مدیری در لفافه و در تن پوشی از طنز به آنها می پردازد. البته از شخصیت پردازی مناسب و جذاب کاراکترها هم نمی توان به سادگی گذشت. حافظ خواندن پدر آقای شصتچی – گریه های مداوم مادر آقای شصتچی – اضافه خدمت های طولانی سرباز مردانی و… از آن جمله اند. بازیگران مجموعه هم به خوبی انتخاب شده اند و اکثر آنها به درستی از عهده ایفای نقش شان برمی آیند. البته در این میان بازی مدیری و رادش از سایرین شاخص تراست، “ مرد هزار چهره” به دلیل تجربه بالای کارگردانش و تیم حرفه ای نویسندگان آن به پربیننده ترین سریال نوروزی بدل گشته است.
قرارگاه مسکونی
نویسنده: علیرضا مسعودی. کارگردان: جواد رضویان. تهیه کننده : محمد رضا تخت کشیان. طراح صحنه و لباس: منصوره قاضی دوست. طراح گریم. : دانش کریمی. تدوین : سیامک مهماندوست. مدیر تصویربرداری حسین ملکی. موسیقی : حمید رضا صدری. صدابردار: مازیار شیخ محجوبی. بازیگران: جواد رضویان[مرتضی]، یوسف صیادی[احسان]، جواد عزتی[سیامک]، مهران غفوریان[جلال]، مهدی صبایی[عزت]، علی صادقی[حمید]، محسن قاضی مرادی[راسخ]، شهره لرستانی[ملوک]، مهران رجبی[سرکار استوار]، شهرام قائدی[علی]، عماد الدین رضویان[محسن]، آرش نوذری[ابراهیم]،علی صالحی[بهروز]،مهسا کرامتی[الهام]، قاسم زارع[حشمت]، ارژنگ امیرفضلی[گزارشگر]، علیرضا اوسیوند[ رییس قرارگاه]. محصول : شبکه تهران
خلاصه داستان : ماجرا در قرارگاه نظامی مرزی اتفاق می افتد که 8 سرباز قصد رفتن به مرخصی شب عید را دارند. اما در این میان ، رییس قرارگاه تنها حاضر به صادر کردن مرخصی برای 4 نفراست. این عامل باعث به وجود آمدن درگیری های بی شماری میان سربازان می شود.
” قرارگاه مسکونی” از آن دسته سریال هایی است که در چند سال گذشته نتوانسته اند از تیغ سانسور عبور کنند. این سریال سال گذشته جلوی دوربین رفت و قرار بود درنوروز86 از تلویزیون پخش شود. اما به دلیل مخالفت مسئولان رده بالای نیروهای مسلح نسبت به محتوای آن از رسیدن به پخش بازماند. “قرارگاه مسکونی” با مضمونی بسیار جذاب شروع می شود، اما هرچه داستان به جلو پیش می رود مخاطب با تکرار و عدم تنوع مواجه می شود. اینکه محوریت یک سریال 13 قسمتی ، مرخصی رفتن 4 سرباز باشد چندان جذاب و گیرا نیست و باید داستان های فرعی جذاب دیگری در کنار داستان اصلی طراحی شود. رضویان با جمع کردن اکثر بازیگران طنز تلویزیون خواسته تا حدودی این نقایص را برطرف کند اما مزه پرانی های بی جای بازیگران و دستاویز کردن حرکاتی که برای مخاطب آشناست مجموعه را به سمت یک کمدی سطح پایین سوق می دهد. به نظر می رسد اگر رضویان تنها در مقام کارگردان انجام وظیفه می کرد و خود به ایفای نقش نمی پرداخت ، می توانست تسلط بیشتری بر بازی ها ، قاب بندی و ریتم اثر داشته باشد. البته نباید از بخش هایی که توسط ممیزی کنار گذاشته شده، به سادگی گذشت. شاید با حذف نشدن آن قسمت ها ، ما شاهد مجموعه ای جذاب تر و منسجم تر بودیم. اثری که زیر تیغ سانسورچیان حکومت سلاخی می شود را نمی توان به درستی به بوته نقد کشید و قضاوت درباره چنین اثری چندان روا نیست.
پیامک از دیار باقی
نویسنده: محسن تنابنده. کارگردان: سیروس مقدم. تهیه کننده : سید امیر سیدزاده. طراح صحنه و لباس : مجید اسکندری. طراح گریم: مهدی بلاقی. تدوین: خشایار موحدیان. مدیر فیلمبرداری: هادی شلالوند. موسیقی: حمید رضا صدری. بازیگران: محمد رضا شریفی نیا[سیم چی]، افسانه بایگان[زن سیم چی]، حامد کمیلی[رضا[، سروش گودرزی[سروش]، رضا شفیعی جم[غلام]، رامین راستاد[کارگر]، کوروش تهامی، شیلا خداداد، حمید لولایی، فخرالدین صدیق شریف ، شهره لرستانی. محصول : شبکه اول.
خلاصه داستان : آقای سیم چی که به علت ساخت برج و تعویق وعده هایش به مشتری ها ، بدهی زیادی آورده است. تنها راه فرار از دست طلبکاران را باطل کردن شناسنامه اش و اعلام فوت خود می داند. این تصمیم سر آغاز اتفاقات بیشماری می شود.
سیروس مقدم در سالی که گذشت، مجموعه ها و تله فیلم های بی شماری را در مقام کارگردان جلوی دوربین برد که اکثر آنها با استقبال مناسب مخاطبان مواجه شد. مقدم از معدود کارگردانانی است که تسلط کاملی بر مدیوم تلویزیون و ذائقه مخاطب آن دارد. “ پیامک از دیار باقی” مضمونی اجتماعی را در قالب طنز و کمدی به مخاطب عرضه می کند. البته طنز اثر در لایه های زیرین آن مستتر است و این نشان از هوشمندی نویسنده آن دارد، چیدمان اتفاقات و شخصیت ها به درستی انجام گرفته است.
کارگردانی مقدم هم متناسب با فضای داستانی قصه است. پلان بندی ها و سکانس های گرفته شده توسط مقدم از ریتم بسیار خوب و هماهنگی با متن برخوردار است. تقطیع فصل ها و پلان سکانس های او از ویژگی شاخص کارگردانی مقدم به شمار می آید. نمونه درخشان آن در این مجموعه سکانس قبرستان است که غلام “ رضا شفیعی جم” قصد دارد به جای آقای سیم چی در قبر بخوابد.
نکته تاثیر گذار دیگری که کارگردان به سادگی از کنار آن نگذشته ، انتخاب درست بازیگران مجموعه متناسب با شخصیت ها است. محمد رضا شریفی نیا در نقش “ سیم چی” بازی روان و یکدستی را از خود به نمایش می گذارد. دیگر بازیگران هم به خوبی از عهده ایفای نقش های خود بر می آیند. تنها اشکال عمده اثر، پرداختن بیش از حد در برخی از لحظات به اتفاقات فرعی قصه است که باعث سردرگمی مخاطب در بعضی لحظات می شود. با وجود اینکه این داستان های فرعی برای مخاطب جذاب هستند، اما یکی دوتا از این داستان ها مانند وصله ناجوری در کنار قصه اصلی قرارگرفته اند. به عنوان مثال : داستان عروس و دامادی که غلام راننده ماشین عروس آنهاست. مخاطب نیازی به پیگیری قصه آنها ندارد، زیرا پیش برنده قصه درآن بخش، غلام است و دیگر نیازی به قصه فرعی نیست. “ پیامک از دیار باقی” مجموعه روان و منسجمی است که یک بار دیگر مهر تاییدی بر توانایی های کارگردان آن زده است.
نشانی
نویسنده: فلورا سام. کارگردان: رامبد جوان. تهیه کننده: مجید اوجی. طراح صحنه و لباس: پیام حسین سوری. طراح گریم: احسان رناسی. تدوین: سیامک مهماندوست. مدیر تصویربرداری: سهیل نوروزی. موسیقی: امید کرامتی. صدابردار: محمد علیزاده . بازیگران: آتنه فقیه نصیری[لیلا]، امیرحسین صدیق[محسن داماد]، کوروش تهامی[محسن پسر]، داوود رشیدی[امیرهوشنگ خان]، فقیه سلطانی[نیلوفر]، سعید پورصمیمی[آقا بزرگ]، پروانه معصومی[اختر]، پرویز پورحسینی[منصور]، برزو ارجمند[بهروز]، مرضیه برومند[مه لقا]، فلورا سام[مریم] و رامبد جوان. محصول : شبکه دو.
خلاصه داستان : لیلا دختری که در خارج زندگی می کند از طریق عمه خود ، مه لقا از محل اختفای گنجی در ایران باخبر می شود. لیلا به همراه دوست خود مریم به ایران سفر می کند تا با داشتن نشانی خانه ای که از عمه مه لقا گرفته است به سراغ گنج برود.
پرداختن به مضمونی تکراری و کلیشه ای هنگامی موجه و منطقی است که کارگردان اثر، نگاهی متفاوت و خلاقانه به داستان تکراری پیش رویش داشته باشد. رامبد جوان بیش از آنکه در زمینه کارگردانی سابقه داشته باشد در دنیای بازیگری تجربه کسب کرده است. البته او به خوبی از تجربیات بازیگری خود در هدایت بازیگرانش سود جسته است. نقطه ضعف عمده “ نشانی ” داستان کلیشه ای سریال است که بارها با اشکال متفاوت در قالب فیلم و مجموعه به تصویر کشیده شده است. کشمکش تعقیب و گریزی که در روند داستانی اثر وجود دارد دیگر برای مخاطب تکنیک نو و جدیدی به حساب نمی آید و اگر هم مخاطب پیگیر داستان و اتفاقات می شود ترکیب بازیگرانی است که جوان آنها را در کنار هم جمع کرده است. لیلا “ آتنه فقیه نصیری” که به ایران آمده به کمک دوستش مریم “ فلورا سام” ، منصور و بهروز،پدر و برادر مریم به خانه امیر هوشنگ خان که گنج درآن قراردارد، وارد می شود. پس از این اتفاق ، حوادث زیادی حول قصه پیدا کردن گنج به وجود می آید. عنصری که جوان بیش از حد برروی آن تاکید می کند ، عنصر تعقیب و گریز است . در هر قسمت مجموعه ما با چنین تمهیدی مواجه هستیم. این عامل باعث کسالت بار شدن مجموعه و از ریتم افتادن قصه می شود. در ترکیب بازیگران هم ، امیرحسین صدیق ، آتنه فقیه نصیری و پرویز پورحسینی به خوبی از عهده ایفای نقش هایشان برمی آیند. دیگر بازیگران تلاش در خور و قابل تاملی از خود نشان نمی دهند و تنها خود را تکرار می کنند. البته ناگفته نماند داوود رشیدی چهره جدیدی در ژانر طنز از خود نشان می دهد که کمی هم به ورطه اغراق می افتد اما با تمام این تفاسیر، بازی متفاوتی در کارنامه کاری او به شمار می رود. در بخش کارگردانی هم جوان دکوپاژ کم نقصی انجام داده است، اما تاکید داشتن بر عنصری که به آن اشاره شد، در برخی لحظات باعث کند شدن ریتم نماها و ضربه خوردن ساختار اثر می شود.
”نشانی” با تمام کاستی هایی که دارد نوید آمدن کارگردانی جوان و جسور را به تلویزیون می دهد که درگذشته شاهد هنرنمایی او در زمینه بازیگری بوده ایم.