تراژدی اصفهان و نماز غیر قانونی

رشید اسماعیلی
رشید اسماعیلی

چندی پیش دبیرکل و برخی از اعضای نهضت آزادی در اصفهان و به علت آنچه برگزاری “نماز جمعه ی غیرقانونی” نامیده شد بازداشت شدند. این خبر بازتاب نسبتا گسترده ای در رسانه ها داشت، با این حال در طی تمام روزهایی که رسانه ها و تحلیلگران در مورد دلایل بازداشت دکتر ابراهیم یزدی گمانه زنی می کردند اینجا در اصفهان و دور از چشم رسانه ها، تراژدی خاموش و دردناکی  بسیاری قلبها را به هم می فشرد؛ تراژدی غم انگیزی که ابعاد بی رحمانه و غیر اخلاقی بازداشت اعضای نهضت آزادی را بیشتر بر آفتاب می افکند.

ماجرا از این قرار بود که دختر جوان مصطفی مسکین، مسئول شاخه ی اصفهان نهضت آزادی که از چهره های سر شناس سیاسی در شهر اصفهان است به دنبال یک بیماری سخت اما ناگهانی ریوی به نحوی فوق العاده دردناک در برابر چشمان ناباور عزیزانش پرپر شد و جهان را بدرود گفت. نوع مرگ و جوانی “مهسا” که تنها 23 سال داشت موجب شد تا سایه ی  سنگین بهت و سوگ فضای زندگانی خانواده ی مسکین و دوستان و آشنایان آنها را خاکستری و حزن آلود کند، تصویر کردن این فضا و رنجی که خانواده ی مسکین در این مدت کشیدند خارج از حد توان این قلم است.

در چنین فضایی ابراهیم یزدی، هاشم صباغیان و جمعی دیگر از اعضای نهضت آزادی برای تسلیت و تسلای خانواده ی مسکین به اصفهان آمدند، شاید بسیاری از خوانندگان این یادداشت مصطفی مسکین را نشناسند، این البته ناشی از همان بی رحمی رسانه ای است که فعالین سیاسی پرتوان شهرستانها را نادیده می گیرد، برای رسانه های اپوزیسیون هم گویا خارج از تهران شهری یا کسی نیست. مسکین را اما همه آنها که در اصفهان دستی در سیاست دارند می شناسند: شخصیت خوشنامی که عمر و سرمایه خود را صرف مبارزه با جهل و استبداد کرده است؛ مسکین نمونه تمام و کمال مسلمانی است که حقوق بشر را پاس می دارد و “حیات طیب”  را در گرو احترام به حقوق انسانها و آزادی و برابری آنها می داند.

مرگ نا بهنگام مهسا برای مصطفی مسکین و خانواده اش داغی بزرگ است، در چنین شرایطی شاید  همدردی دوستان و هم رزمان، اندک مرهمی باشد بر این داغ بزرگ. با این حال و در این شرایط دشوار، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی بدون در نظر گرفتن حداقلی از انصاف، جمعی از اعضای نهضت آزادی را که تنها برای همدردی با خانواده مسکین به اصفهان آمده بودند بازداشت کردند. هر انسان با وجدانی در چنین شرایطی از خود می پرسد کجاست اخلاق و مروت؟

این اما تمام داستان نیست؛اعضای نهضت آزادی در یک جمع کوچک و در خانه ی یکی از دوستان برای برپا داشتن نماز آماده می شدندکه هجوم گسترده ی نیروهای امنیتی برای جلوگیری از برگزاری “نماز جمعه ی غیرقانونی” نماز آنان را نیمه تمام گذاشت.

“نماز جمعه ی غیر قانونی” البته کلید واژه ای افشا کننده است؛ کافی است در معنای آن و منطق مستتر پس آن تامل کنیم.نماز جمعه یکی از فرایض و عبادات مهم مسلمانان است که عموم فقهای شیعه آن را واجب تخییری می دانند و حتی برخی از آنها از وجوب عینی آن سخن گفته اند. آیات متعددی در قرآن و احادیث مختلفی در منایع شیعی در مورد وجوب و اهمیت نماز جمعه وجود دارد. مسلمانان هر ظهر جمعه هر جا که باشند می توانند نسبت به بر پایی نماز جمعه اقدام کنند؛در تمام طول تاریخ اسلام نیز چنین بوده است.

مرحوم آیت الله سید محمد جواد غروی در رساله ی منحصر به فرد و ارزشمندی تحت عنوان “نماز جمعه یا قیام توحیدی هفته” مفصلا در مورد مستندات شرعی وجوب نماز جمعه، داد سخن داده است. اتفاقا مرحوم آیت الله غروی سالها پیش از پیروزی انقلاب نسبت به برپایی نماز جمعه اقدام می کرد، اصولا بر پایی نماز جمعه در اصفهان سابقه ای طولانی دارد، مرحوم حاج آقا رحیم ارباب، مرحوم آیت الله غروی و همچنین آیت الله طاهری از جمله کسانی بودند که حتی پیش از پیروزی انقلاب در این شهر نماز جمعه می خواندند و تعداد زیادی از مسلمانان معتقد از اصناف گوناگون در نماز جمعه آنان شرکت می کردند. اما درست پس از تحکیم نظامی که به نام اسلام استقرار یافته بود ورق برگشت، رفته رفته تنها شرکت در نماز جمعه هایی مجاز اعلام شد که به وسیله ائمه ی جمعه ی رسمی منتصب از سوی حکومت بر پا داشته می شدند!

اوج برخورد با نماز جمعه های مستقل  در همین شهر اصفهان بود، آنجا که تحت فشارهای امنیتی برگزاری نماز جمعه ی آیت الله غروی و پس از آن فرزند ایشان دکتر سید علی اصغر غروی-که مجتهدی مسلم است- با مشکل مواجه گشت و نهایتا این نماز جمعه های مستقل تعطیل شدند.

در واقع بازداشت ابراهیم یزدی و دیگران درست در روزی که مجلس ترحیم “مهسا” برگزار می شد آن هم به اتهام اقامه ی “نماز جمعه ی غیر قانونی” ادامه ی همان سناریوی برخورد با نماز جمعه های مستقل بود. (اگر چه بازداشت دکتر یزدی احتمالا انگیزه های دیگری هم داشته است.)

ماموران به نمازگزاران گفته بودند که جرم شما برگزاری “نماز جمعه ی غیرقانونی و بدون مجوز” است، به راستی این چه حکومت اسلامی است که در آن مسلمانان باید برای برپا داشتن نماز جمعه از حکومت مجوز داشته باشند؟ در کجای دنیا برای خواندن نماز از دولت مجوز می گیرند؟ مسلمانان در تمام پایتخت های اروپایی و شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا هر هفته نماز جمعه می خوانند و هرگز هیچ کس متعرض آنان نمی شود.در فرانسه ی لائیک و انگلستان سکولار هر جمعه دهها نماز جمعه ی مستقل برگزار می شود بی آنکه احتیاجی به مجوز دولت باشد یا محدودیتی از سوی پلیس به نمازگزاران تحمیل شود.

نماز جمعه ی غیرقانونی عبارتی است که به بهترین وجه سوءاستفاده ی ابزاری از دین را باز می نمایاند، منطق این عبارت این است: هرگونه عبادتی که در خدمت تحکیم پایه های قدرت جناح حاکم نباشد غیر قانونی است؛مومنینی که با سیاستهای اعمال شده از سوی حاکمیت آن هم به نام اسلام مخالفند از نظر جناح حاکم اصلا مسلمان یا شیعه نیستند، چنانکه شیعیان معتقدی مانند دکتر غروی و آنها که با او همفکر هستند از نظر دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی وهابی هستند، حالا بر چه اساسی و با چه استدلالی تنها خدا می داند!

اما آنچه در این میان باعث تاسف و تعجب است سکوت مراجع تقلید ساکن قم در برابر این قبیل برخوردهاست.مراجع عظام چگونه می توانند تعطیلی واجبات اسلامی از سوی نهادهای حکومتی را ببینند و دم نزنند؟ اگر فردای روزی یکی از مراجع ساکن قم، مثلا آقایان مکارم شیرازی یا صافی گلپایگانی خواستند نماز جمعه برگزار کنند و حکومت به خاطر “فاقد مجوز” بودن نماز جمعه و به این دلیل که این آقایان از سوی ولی فقیه به این سمت “منتصب” نشده اند، مانع از برگزاری نماز آنها شد چه؟

به هر حال تراژدی خاموش اصفهان با حمله به نمازگزاران جمعه کامل شد؛باری این سرنوشت نظامی است که بنا بود در آن مارکسیست ها هم حق آزادی عقیده و بیان داشته باشند اما اکنون حتی شیعیان دوازده امامی در آن حق خواندن نماز ندارند. این اما پایان ماجرا نیست.

گمان کردی که بدگو رفت و جان برد/حسابش با کرام الکاتبین است.