نادر ایرانی
برای اولین بار در چند سال بعد از درگذشت دکتر یدالله سحابی، مسئولان وزارت اطلاعات دولت نهم از برگزاری سالگرد وی در حسینیه ارشاد ممانعت به عمل آوردند. در مورد چرایی این برخورد با مهندس محمد توسلی، رییس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران گفت و گو کرده ایم. مهندس توسلی با اشاره به اینگونه برخوردهای وزارت اطلاعات و غیرقانونی خواندن آن، می گوید: ”اشتباه وزارت اطلاعات این است که خارج ازقانون اساسی و قانون وزارت اطلاعات عمل می کند. متاسفانه این انحرافی است که درجمهوری اسلامی به وجود آمده است؛ یعنی همان انحرافی که قبل از انقلاب ساواک گرفتار آن شد و زمینه های سرخوردگی و بی اعتمادی مردم را در پی داشت.“ متن این مصاحبه در پی می آید.
خبری را که سایت روز درباره جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد مرحوم دکتر یدالله سحابی انتشار داده بود دیگر سایت ها نیز منتشر کردند. ابتدا می خواستم بدانم آیا مراسمی برگزار خواهد شد؟ در کجا خواهد بود؟
بله، بالاخره طی تماس تلفنی ستاد برگزارکنندگان مراسم را مطلع کرده اند که نباید مراسم سنواتی در حسینیه ارشاد برگزار شود از این رو قرار است مراسم یادبود برسرمزار آن مرحوم درامامزاده عبدالله برگزار شود.
امسال از سوی رهبری سال نوآوری و شکوفایی نام گرفته است، فکر می کنید حرکت وزارت کشور یا وزارت اطلاعات، با نامگذاری مذکور تا چه اندازه سنخیت دارد؟
به نظر من نه تنها هیچ نوع سنخیتی میان عمل غیرقانونی آنان و نوآوری وشکوفایی وجود ندارد بلکه درتضاد با آنها نیز هست. برای اینکه نوآوری درشرایطی می تواند دریک جامعه محقق شود که درآن جامعه امنیت سیاسی، امنیت قضایی واقتصادی باشد تا انسان ها دریک فضای آزاد بتوانند استعدادهای خود را شکوفا سازند و به نوآوری اقدام کنند. درجامعه ای که فضای سیاسی بسته باشد، امکان نوآوری وجود ندارد. بنا براین چنین جامعه ای به طور طبیعی نمی تواند شکوفا شود.
جلوگیری ازبرگزاری مراسم مرحوم دکتر سحابی چه توجیهی دارد واین موضوع برای نسل جوان ما چه پیامدها و مضراتی را به همراه دارد؟
این تصمیم وزارت اطلاعات قابل توجیه نیست. دکتر سحابی از نظر فرهنگی ـ اجتماعی - سیاسی شخصیتی شناخته شده است که دوست ودشمن و حتی به لحاظ سیاسی موافق ومخالف برای فوت ایشان پیام دادند ازجمله مقام رهبری. بسیاری از مراجع، شخصیت های سیاسی - اجتماعی واحزاب و گروه های سیاسی هم ازایشان تجلیل به عمل آوردند. در شرایط کنونی جامعه ما، بینش، منش، اخلاق وسلوک اجتماعی چنین شخصیتی می تواند برای نسل امروز وآینده جامعه ما الگو و آموزنده باشد. اصولا طبق قانون وظیفه وزارت اطلاعات جمع آوری و پردازش اطلاعات و ارایه آنها به دستگاه های اجرایی ذیربط است تا طبق وظایف محوله خودشان عمل کنند. اشتباه وزارت اطلاعات این است که خارج ازقانون اساسی و قانون وزارت اطلاعات عمل می کند. متاسفانه این انحرافی است که درجمهوری اسلامی به وجود آمده است. یعنی همان انحرافی که قبل از انقلاب ساواک گرفتار آن شد و زمینه های سرخوردگی و بی اعتمادی مردم را در پی داشت. مسئول قانونی احزاب و این گونه اجتماعات وزارت کشور، استانداری و فرمانداری است.بنا براین وزارت اطلاعات طبق قانون نبایستی مستقیما با تماس تلفنی از برگزاری این گونه مراسم جلوگیری کند. این موضوع را مرحوم دکتر سحابی زمانی که درقید حیات بودند وما همواره خیرخواهانه ومشفقانه نصیحت کرده ایم تا ازاقداماتی که نه به نفع منافع ملی ونظام و نه مردم است خودداری کنند وازاین طریق تیشه به ریشه نظام نزنند. مسئولان وزارت کشوروهمچنین وزارت اطلاعات باید ازسطح تحمل بالاتری برخوردارباشند که اگر دراین دست از مراسم ها، از نظر آنان، موضوعی خلاف مصالح کشور گفته می شود از طریق گفت وگو مسایل را حل کنند ونه با جلوگیری از برگزاری چنین برنامه ای. این گونه رفتار جز ایجاد یاس، ناامیدی و سرخوردگی درمردم و درنهایت تعمیق شکاف میان دولت وملت اثر دیگری نخواهد داشت. ما چنین اقدامی رادرراستای منافع ملی و مصالح نظام ارزیابی نمی کنیم و ازاین بابت بسیار متاسفیم.
مرحوم سحابی در چه بخش هایی نوآوری داشتند؟
به نظر من از مهمترین نوآوری های دکتر سحابی تلاش ایشان وهمراهانشان، مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی، آشتی دین و علم است. ایشان در دهه 20 توانستند جامعه ایران را که به سوی بی دینی و تفکر مارکسیسم می رفت به این بهانه که مارکسیسم علم است، با تلاش برای ابطال این موضوع، میان علم و دین آشتی برقرارکرده و نسل جوان ایران را با فرهنگ و اعتقادات و باورهای دینی که پالایش شده بود آشنا بکنند. درمحور دوم توانستند درکتاب خلقت انسان، برخی مبانی علمی را با مبانی دینی و قرآنی تطبیق بدهند. البته دربخش آموزش و فرهنگ ایشان پایه گذار روش های جدید فرهنگی در ایران هستند. ایشان دربسیاری شورای های عالی فرهنگی سیاست گذار عضویت داشتند و اغلب نظریه ها وپیشنهادهای ایشان را مورد عمل قرار می دادند. از این رو می توانم بگویم ایشان هم درسطح علمی، هم درسطح دینی، و هم درسطح فرهنگی و اجتماعی نوآوری داشتند.اما فرا تر از این موارد اخلاق و سلوک اجتماعی خاص ایشان است که امروز به
حرکت دکتر سحابی بیشتر حول چه محورهایی بوده است؟
پیشینه دکتر یدالله سحابی با مرحوم مهندس مهدی بازرگان و مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی پیوند خورده است. این سه بزرگوار از شهریور 1320، آن هم دریک شرایط تاریخی، بعد از رفتن رضاشاه و فضای باز سیاسی که درایران به وجود آمد، حرکت اجتماعی خود را آغاز کردند. این کارفرهنگی از 1320 تا 1340 به مدت 20 سال در دو محور اصلی انجام شد : 1- تاکید برفرهنگ بومی، زدودن خرافات و پیرایه ها از اعتقادات مذهبی روشنفکران و ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در طبقه روشنفکر جامعه مذهبی ایران 2- ایجاد نهادهای مدنی تا نسلی که با اندیشه جدید آشنا می شود بتواند در نهادهای مدنی با کار جمعی آشنا شود و موثرتر اهداف وبرنامه ها را دنبال بکند. تاسیس انجمن های اسلامی دانشجویان وبعد انجمن اسلامی مهندسین، پزشکان ومعلمان و بانوان و بعد نهادهای فرهنگی مانند شرکت سهامی انتشار، دبیرستان کمال و تاسیس واحدهای صنعتی همه درراستای همین راهبرد که نیاز زیرساختی تحولات اجتماعی ایران بوده، مورد توجه این بزرگواران نیز بوده است. البته در دهه 30 در دوران نهضت ملی ایران، مرحوم دکتر یدالله سحابی، در کنارمهندس بازرگان همکاری نزدیکی با دکتر مصدق داشتند. مرحوم بازرگان مسئولیت خلع ید را داشتند. ایشان بعد از کودتای 28 مرداد هم در نهضت مقاومت ملی به وظیفه خطیر خود در کنار آیت الله زنجانی عمل کردند. دستاورد هشت سال فعالیت نهضت مقاومت ملی مقاومت در برابررژیم کودتا وپاسداری از مطالبات تاریخی ملت ایران، یعنی آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون بود واز مشروعیت پیدا کردن رژیم کودتا جلوگیری به عمل آورد. به علاوه این هشت سال بستری بود برای تربیت کادرهایی که در سال 1339 جبهه ملی دوم را تشکیل دادند که دکتر سحابی هم درشورای مرکز ی آن حضور داشت. پس از این دوره در شرایط خاص 1340، نهضت آزادی ایران را به همراه مرحوم طالقانی و مرحوم بازرگان بنیانگذاری کردند. شاید این حزب اولین حزب سیاسی از طیف روشنفکران دینی در ایران باشد که در این سطح با راهبرد اصلاحات ودر چارچوب مبارزات قانونی و مسالمت آمیز شکل می گیرد.
بن بست تاریخی آن زمان را مرحوم دکتر سحابی چه می دانستند که در تاسیس نهضت آزادی شرکت کردند؟ به عبارت دیگر احساس می کردند که باید به چه سوال ها و چه نیازهای جدیدی پاسخ بدهند؟
سه محور اصلی برای انگیزه تاسیس نهضت آزادی ایران بیان شده است. 1- در محور اول پاسخ گفتن به این نیاز راهبردی جمعی ازفعالان سیاسی مسلمان بود که فاقد هویت تشکیلاتی بودند.بنابراین با تشکیل نهضت آزادی ایران این هویت تشکیلاتی پدید آمد. 2- محور دوم تفاوت در تحلیل سیاسی با رهبران جبهه ملی دوم بود. جبهه ملی بیشتر فشاررا روی دکتر امینی گذاشته بود تا جایگزین او در حوزه قدرت بشوند. و حال آن که نگاه جمعی از کادرهای نهضت مقاومت ملی که در نهضت آزادی ایران حضور داشتند، بیشتر یک نگاه راهبردی بود که مشکل تاریخی ایران را استبداد می دیدند وبنا بر این موافق مخالفت با دکتر امینی که در مقابل شاه ایستاده بود، نبودند. این تفاوت تحلیلی درسخنرانی های اجتماعی که درجلالیه برگزارشد، کاملا بروزداشت و در سازمان دانشجویی دانشگاه تهران که من نیز عضو آن بودم کاملا ملموس بود.
هرچند محور سوم باقی مانده است، ولی نقش دکتر یدالله سحابی در ایجاد این تحلیل تا چه اندازه برجسته بوده است؟
پاسخ به این سوال شما همان موضوعی است که قرار است درمحور سوم به آن بپردازم. در این حوزه بنیانگذاران نهضت آزادی ایران با مبانی اسلام سنتی تفاوت دیدگاه داشتند. این جریان فکری می خواست زیرساخت های اجتماعی ای را ایجاد کند تا بتواند اصلاحی در نگرش جامعه نسبت به باورهای دینی به وجود آورد. این حرکت از شهریور 20 آغاز شده بود. به عبارت دیگر به مدت 20 سال کارفرهنگی صورت گرفته بود تا این جریان فکری بتواند مطالبات تاریخی ملت ایران را با فرهنگ بومی مردم هماهنگ سازد تا انسجامی در برداشت های دینی و مطالبات اجتماعی مردم به وجود آید. این یکی از اهداف تشکیل نهضت آزادی ایران بود و دکترسحابی دربستر سازی حرکت های فرهنگی درطول 70 سال عمر خود به صورت راهبردی عمل می کرد، و در عرصه های آموزش، فرهنگ وایجاد نهادهای فرهنگی – اجتماعی همواره در راستای این تحلیل راهبردی عمل کرد.
دغدغه های اصلی دکتر سحابی چه بودند؟
دغدغه های کلیدی دکتر سحابی را می توان در دوبخش خلاصه کرد. دغدغه اصلی دکتر سحابی به توسعه انسانی برمی گشت. در این دغدغه ایشان مشکل اصلی عقب ماندگی کشور را عدم توسعه انسانی می دانست و براساس آموزه های قرآنی باور داشت تا نفوس و شخصیت آحاد جامعه اصلاح نشوند نمی توان انتظار داشت برنامه های توسعه کشور با موفقیت انجام شود. دکتر سحابی وهمفکران ایشان، برای توسعه انسانی یک دغدغه شان کارآموزشی، فرهنگی و پالایش فکر واندیشه و توجه به زیر ساخت های فرهنگی جامعه بوده است. درواقع این امر جنبه ایجابی موضوع است. د ربعد سلبی، مانع اصلی توسعه ایران را استبداد و خودکامگی حاکمان می دانستند که اجازه نمیدهد استعدادها ی مردم شکوفا شود. این همان برنامه مبارزات ضد استبدادی است که همواره دردستور کارشان بوده و درمقاطع مختلف با شجاعت به این وظیفه نیز عمل می کردند. این موضوع هم دراصول مرامنامه نهضت آزادی ایران وهم دراقدامات صورت گرفته از جمله بیانیه تاریخی بهمن 1341 که منجر به زندانی شدن رهبران و فعالان نهضت شد منعکس است، اوج این مواضع درمدافعات مرحوم بازرگان در دادگاه نظامی شاه است که با عنوان “ چرا با استبداد مخالفیم” ارایه و منتشرشده است. این روند درمدیریت انقلاب و دردولت موقت نیز دنبال شد. در سال های بعد از انقلاب تا سال 1381که ایشان در قید حیات بودند و پس از آن نیزاین روند توسط یاران وهمفکران ایشان ادامه داشته است. بعد از انقلاب وقتی مشاهده کردند که انحرافی به وجود آمده است با قاطعیت ایستادگی کرده اند وواکنش نشان داده اند، منتهی با همان نگاه اصلاح گرایانه خودشان که مبتنی برمبارزه قانونی ومسالمت آمیز است.
وقتی می گویید مبارزات را، دکتر سحابی ودیگر رهبران نهضت به صورت اصلاح گرایانه دنبال کرده اند، منظورتان از این کلمه چیست واین نوع اصلاح چه تفاوتی با اصلاح انقلابی دارد؟ این مفهوم چگونه از مبانی قرآنی اخذ و درچه بخش هایی از استراتژی نهضت وارد شده و برای این منظور نقش مرحوم سحابی چه بوده است؟
دکتر سحابی وهمراهان ایشان، از همان شهریور 1320 با استناد به آموزه های قرآنی از جمله به آیه ای که در سال 1340 درعنوان مرامنامه نهضت آزادی ایران نیز قرار گرفت “ ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم ” بر تغییرتدریجی اندیشه و رفتار اجتماعی مردم تاکید داشتند. با تاکید براین آیه قرآنی درواقع کارگزاران این مشی فکری باسید جمال الدین اسدآبادی که حدود 50 سال فاصله داشتند تفاوتی را پایه گزاری کردند. درواقع، این موضوع استفاده از تجربیات سید جمال بود که وی از بالا حرکت خود را آغاز کرده بود به نحوی که ابتدا می خواست دربار را اصلاح کند تا جامعه نیز اصلاح شود ، درحالی که مرحوم سحابی و یارانشان می خواستند از پایین به حرکت اصلاحی مبادرت کنند. از این رو مبنای تحلیل این بود که تا شخصیت مردم ایران متحول نشود شما انتظار هیچ تحول اساسی درجامعه نباید داشته باشید.
دراین میان به چه بخش هایی از مردم بیشتر توجه می کردند؟
مخاطبین نخست قشرتحصیل کرده ودانشگاهی بودند. طبیعتا تحولات اجتماعی نیز همواره نشات گرفته از قشر روشنفکر جامعه است که آگاهی خودش را در جامعه منتشر می کند. دکتر سحابی وهمفکران ایشان این باور را داشتند که تغییر درنفوس انسان ها تدریجی است و هرنوع تغییر پایدار، به صورت تدریجی شکل می گیرد. خلقت و آفرینش هم درقرآن با همین پدیده توصیف شده است. خدا می توانست بگوید که به صورت” کن فیکون” خلقت را ایجاد کرده است ولی عنوان می کند که در هفت شبانه روز به امر خلقت پرداخته است. در واقع این امر نمادی است از این که توسعه پایدار ناشی از یک تغییرات تدریجی است. تجربه تاریخی نیز نشان داده وتئوری های جدید نیز این مطلب را به اثبات رسانده است. درهرکشوری که تغییرات تدریجی بوده، آن تغییرات نسبت به تغییرات دفعی ورادیکالی پایدار تر بوده است. به خصوص هنگامی که تغییرات با خشونت و ارعاب متحقق شود ، با خشونت وارعاب نیز باید حفظ شود بنا براین از آن جا که با رعب ووحشت این تغییرات باید حفظ شود باز هم زمینه برای رشد جامعه فراهم نمی شود. این تجربه را مادر انقلاب 1357 نیز داشتیم. پیشگامان نهضت آزادی ایران یعنی مهندس بازرگان و دکتر سحابی، در سال 1357 این استراتژی را دنبال می کردند و دنبال این بودند تغییرات تدریجی باشد ونه رادیکال. در مذاکرات پاریس با رهبر فقید انقلاب آیت الله خمینی برروی همین محور وراهبرد تاکید داشتند که این موضوع درخاطراتشان نیز آمده است. البته آیت الله خمینی نپذیرفتند و حتی نسل انقلابی آن روز هم پذیرای این فکر نبود. ولی امروز لااقل اعتراف می کنند که چه خوب بود آن موقع که نسل پیر مسایلی را درخشت خام می دید، و می گفت، ما دست کم می توانستیم آن پیام را بگیریم و کمک می کردیم که تغییرات درکشورمان تدریجی باشد تا از هزینه های سنگینی که برجامعه تحمیل شد جلوگیری به عمل می آمد وروند اصلاحی درجامعه ادامه می یافت. امروز هم مشی نهضت به دنبال مشی آن بزرگواران درتحلیل نهایی پرهیز از هرگونه اقدام خشونت بار و تغییرات رادیکال است و درچارچوب راهبرد تغییرات تدریجی، تاکتیک هایشان را انتخاب می کنند.از جمله مواضعی که نهضت آزادی ایران در باره انتخابات در 30 سال گذشته داشته است، تاکتیک هایی در راستای این استراتژی بوده است.
اصول، استراتژی و تاکتیک ها درکدامیک از آثار دکتر سحابی انعکاس دارند؟
یکی از آثاردکتر سحابی کتاب ”خلقت انسان” است. در این کتاب ایشان با توجه به رشته تخصصی خودشان که علوم و زیست شناسی بوده آیات قرآن را بررسی کرده اند و نظریه تکامل را درآیات قرآن و مبانی نظری علمی تطبیق داده و این هماهنگی را نشان داده اند. در این کتاب اصل تدریج به عنوان قانونمندی مسلط برجهان وتکامل انسان به نمایش درآمده است وهمین اصل است که در حوزه علوم انسانی تئوری های نهضت آرادی تسری یافته و در حوزه سیاسی به عنوان اصل اصلاح تدریجی به عنوان عنصرپایداری دراصول برنامه های نهضت آزادی متجلی شده است. اما بیشتر در این زمینه در آثارمرحوم مهندس بازرگان این فکر واندیشه دیده می شود. از جمله این دست از مسایل درکتاب راه طی شده، ذره بی انتها و عشق وپرستش به عنوان سه اثر کلیدی ایشان ملاحظه می شود.
مرحوم دکتر سحابی اگر درحال حاضر حضور داشتند کدام مسئله را مسئله اصلی می پنداشتند؟
من فکر می کنم پاسخ به این سوال درمجموعه اقدامات نهضت آزادی ایران که باحضور ایشان در شورای مرکزی نهضت آزادی تصمیم سازی شده متجلی است. همچنین نامه های کلیدی که ایشان به مقام رهبری نوشتند و دربرخی از نشریات منتشر شد و آن نشریات نیز به دلیل درج آن نامه ها هزینه سنگینی پرداخت کردند می تواندپاسخ این سوال باشند.
دراین نامه ها بیشتر برروی چه محورهایی تاکید شده است؟
در این نامه ها سیاست راهبردی نهضت آزادی ایران که در قطعنامه های سال1360 به بعد منعکس است و مسایل روز مطرح شده است. ما ازهمان سال 1360 از مجموعه بحران های جامعه یعنی بحران سیاسی، بحران اقتصادی، بحران فرهنگی واجتماعی و همچنین بحران جنگ، ما همواره اولویت را به بحران سیاسی داده ایم البته این به معنی نادیده انگاشتان اهمیت سایر بحران های تاثیر گذار نبوده است. دکتر سحابی نیز معتقد بود تا زمانی که درایران بحران سیاسی حل نشود انتظار این که ما بتوانیم بقیه بحران ها را حل بکنیم غیرواقع بینانه است. تصور می کنم طی این سی سال پذیرش این نظریه به تدریج برای بسیاری از روشنفکران ما آسان تر شده است، درشرایط کنونی جامعه ما فهم و درک پذیرش این نظریه به اثبات رسیده وشاید همگانی شده باشد.