همان اشتباهات ساواک را می کنند

نویسنده

mohandesmohammadtavasoli682.jpg

نادر ایرانی

برای اولین بار در چند سال بعد از درگذشت دکتر یدالله سحابی، مسئولان وزارت اطلاعات دولت نهم از ‏برگزاری سالگرد وی در حسینیه ارشاد ممانعت به عمل آوردند. در مورد چرایی این برخورد با مهندس محمد ‏توسلی، رییس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران گفت و گو کرده ایم. مهندس توسلی با اشاره به اینگونه ‏برخوردهای وزارت اطلاعات و غیرقانونی خواندن آن، می گوید:‏‎ ‎‏”اشتباه وزارت اطلاعات این است که ‏خارج ازقانون اساسی و قانون وزارت اطلاعات عمل می کند. متاسفانه این انحرافی است که درجمهوری ‏اسلامی به وجود آمده است؛ یعنی همان انحرافی که قبل از انقلاب ساواک گرفتار آن شد و زمینه های ‏سرخوردگی و بی اعتمادی مردم را در پی داشت.“‏‎ ‎متن این مصاحبه در پی می آید.‏

‎ ‎خبری را که سایت روز درباره جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد مرحوم دکتر یدالله سحابی ‏انتشار داده بود دیگر سایت ها نیز منتشر کردند. ابتدا می خواستم بدانم آیا مراسمی برگزار خواهد شد؟ در ‏کجا خواهد بود؟‎ ‎

بله، بالاخره طی تماس تلفنی ستاد برگزارکنندگان مراسم را مطلع کرده اند که نباید مراسم سنواتی در حسینیه ‏ارشاد برگزار شود از این رو قرار است مراسم یادبود برسرمزار آن مرحوم درامامزاده عبدالله برگزار شود. ‏

‎ ‎امسال از سوی رهبری سال نوآوری و شکوفایی نام گرفته است، فکر می کنید حرکت وزارت ‏کشور یا وزارت اطلاعات، با نامگذاری مذکور تا چه اندازه سنخیت دارد؟‎ ‎

به نظر من نه تنها هیچ نوع سنخیتی میان عمل غیرقانونی آنان و نوآوری وشکوفایی وجود ندارد بلکه درتضاد ‏با آنها نیز هست. برای اینکه نوآوری درشرایطی می تواند دریک جامعه محقق شود که درآن جامعه امنیت ‏سیاسی، امنیت قضایی واقتصادی باشد تا انسان ها دریک فضای آزاد بتوانند استعدادهای خود را شکوفا سازند ‏و به نوآوری اقدام کنند. درجامعه ای که فضای سیاسی بسته باشد، امکان نوآوری وجود ندارد. بنا براین چنین ‏جامعه ای به طور طبیعی نمی تواند شکوفا شود. ‏

‎ ‎جلوگیری ازبرگزاری مراسم مرحوم دکتر سحابی چه توجیهی دارد واین موضوع برای نسل ‏جوان ما چه پیامدها و مضراتی را به همراه دارد؟‎ ‎

این تصمیم وزارت اطلاعات قابل توجیه نیست. دکتر سحابی از نظر فرهنگی ـ اجتماعی - سیاسی شخصیتی ‏شناخته شده است که دوست ودشمن و حتی به لحاظ سیاسی موافق ومخالف برای فوت ایشان پیام دادند ازجمله ‏مقام رهبری. بسیاری از مراجع، شخصیت های سیاسی - اجتماعی واحزاب و گروه های سیاسی هم ازایشان ‏تجلیل به عمل آوردند. در شرایط کنونی جامعه ما، بینش، منش، اخلاق وسلوک اجتماعی چنین شخصیتی می ‏تواند برای نسل امروز وآینده جامعه ما الگو و آموزنده باشد. اصولا طبق قانون وظیفه وزارت اطلاعات جمع ‏آوری و پردازش اطلاعات و ارایه آنها به دستگاه های اجرایی ذیربط است تا طبق وظایف محوله خودشان ‏عمل کنند. اشتباه وزارت اطلاعات این است که خارج ازقانون اساسی و قانون وزارت اطلاعات عمل می کند. ‏متاسفانه این انحرافی است که درجمهوری اسلامی به وجود آمده است. یعنی همان انحرافی که قبل از انقلاب ‏ساواک گرفتار آن شد و زمینه های سرخوردگی و بی اعتمادی مردم را در پی داشت. مسئول قانونی احزاب و ‏این گونه اجتماعات وزارت کشور، استانداری و فرمانداری است.بنا براین وزارت اطلاعات طبق قانون ‏نبایستی مستقیما با تماس تلفنی از برگزاری این گونه مراسم جلوگیری کند. این موضوع را مرحوم دکتر ‏سحابی زمانی که درقید حیات بودند وما همواره خیرخواهانه ومشفقانه نصیحت کرده ایم تا ازاقداماتی که نه به ‏نفع منافع ملی ونظام و نه مردم است خودداری کنند وازاین طریق تیشه به ریشه نظام نزنند. مسئولان وزارت ‏کشوروهمچنین وزارت اطلاعات باید ازسطح تحمل بالاتری برخوردارباشند که اگر دراین دست از مراسم ها، ‏از نظر آنان، موضوعی خلاف مصالح کشور گفته می شود از طریق گفت وگو مسایل را حل کنند ونه با ‏جلوگیری از برگزاری چنین برنامه ای. این گونه رفتار جز ایجاد یاس، ناامیدی و سرخوردگی درمردم و ‏درنهایت تعمیق شکاف میان دولت وملت اثر دیگری نخواهد داشت. ما چنین اقدامی رادرراستای منافع ملی و ‏مصالح نظام ارزیابی نمی کنیم و ازاین بابت بسیار متاسفیم. ‏

‎ ‎مرحوم سحابی در چه بخش هایی نوآوری داشتند؟‎ ‎

به نظر من از مهمترین نوآوری های دکتر سحابی تلاش ایشان وهمراهانشان، مهندس بازرگان و آیت الله ‏طالقانی، آشتی دین و علم است. ایشان در دهه 20 توانستند جامعه ایران را که به سوی بی دینی و تفکر ‏مارکسیسم می رفت به این بهانه که مارکسیسم علم است، با تلاش برای ابطال این موضوع، میان علم و دین ‏آشتی برقرارکرده و نسل جوان ایران را با فرهنگ و اعتقادات و باورهای دینی که پالایش شده بود آشنا بکنند. ‏درمحور دوم توانستند درکتاب خلقت انسان، برخی مبانی علمی را با مبانی دینی و قرآنی تطبیق بدهند. البته ‏دربخش آموزش و فرهنگ ایشان پایه گذار روش های جدید فرهنگی در ایران هستند. ایشان دربسیاری ‏شورای های عالی فرهنگی سیاست گذار عضویت داشتند و اغلب نظریه ها وپیشنهادهای ایشان را مورد عمل ‏قرار می دادند. از این رو می توانم بگویم ایشان هم درسطح علمی، هم درسطح دینی، ‌و هم درسطح فرهنگی ‏و اجتماعی نوآوری داشتند.اما فرا تر از این موارد اخلاق و سلوک اجتماعی خاص ایشان است که امروز به ‏

‎ ‎حرکت دکتر سحابی بیشتر حول چه محورهایی بوده است؟‎ ‎

‏ پیشینه دکتر یدالله سحابی با مرحوم مهندس مهدی بازرگان و مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی پیوند خورده ‏است. این سه بزرگوار از شهریور 1320، آن هم دریک شرایط تاریخی، بعد از رفتن رضاشاه و فضای باز ‏سیاسی که درایران به وجود آمد، حرکت اجتماعی خود را آغاز کردند. این کارفرهنگی از 1320 تا 1340 ‏به مدت 20 سال در دو محور اصلی انجام شد : 1- تاکید برفرهنگ بومی، زدودن خرافات و پیرایه ها از ‏اعتقادات مذهبی روشنفکران و ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس در طبقه روشنفکر جامعه مذهبی ایران 2- ‏ایجاد نهادهای مدنی تا نسلی که با اندیشه جدید آشنا می شود بتواند در نهادهای مدنی با کار جمعی آشنا شود و ‏موثرتر اهداف وبرنامه ها را دنبال بکند. تاسیس انجمن های اسلامی دانشجویان وبعد انجمن اسلامی مهندسین، ‏پزشکان ومعلمان و بانوان و بعد نهادهای فرهنگی مانند شرکت سهامی انتشار، دبیرستان کمال و تاسیس ‏واحدهای صنعتی همه درراستای همین راهبرد که نیاز زیرساختی تحولات اجتماعی ایران بوده، مورد توجه ‏این بزرگواران نیز بوده است. البته در دهه 30 در دوران نهضت ملی ایران، مرحوم دکتر یدالله سحابی، در ‏کنارمهندس بازرگان همکاری نزدیکی با دکتر مصدق داشتند. مرحوم بازرگان مسئولیت خلع ید را داشتند. ‏ایشان بعد از کودتای 28 مرداد هم در نهضت مقاومت ملی به وظیفه خطیر خود در کنار آیت الله زنجانی عمل ‏کردند. دستاورد هشت سال فعالیت نهضت مقاومت ملی مقاومت در برابررژیم کودتا وپاسداری از مطالبات ‏تاریخی ملت ایران، یعنی آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون بود واز مشروعیت پیدا کردن رژیم کودتا ‏جلوگیری به عمل آورد. به علاوه این هشت سال بستری بود برای تربیت کادرهایی که در سال 1339 جبهه ‏ملی دوم را تشکیل دادند که دکتر سحابی هم درشورای مرکز ی آن حضور داشت. پس از این دوره در شرایط ‏خاص 1340، نهضت آزادی ایران را به همراه مرحوم طالقانی و مرحوم بازرگان بنیانگذاری کردند. شاید ‏این حزب اولین حزب سیاسی از طیف روشنفکران دینی در ایران باشد که در این سطح با راهبرد اصلاحات ‏ودر چارچوب مبارزات قانونی و مسالمت آمیز شکل می گیرد. ‏

‎ ‎بن بست تاریخی آن زمان را مرحوم دکتر سحابی چه می دانستند که در تاسیس نهضت آزادی ‏شرکت کردند؟ به عبارت دیگر احساس می کردند که باید به چه سوال ها و چه نیازهای جدیدی پاسخ بدهند؟‏‎ ‎‎ ‎

سه محور اصلی برای انگیزه تاسیس نهضت آزادی ایران بیان شده است. 1- در محور اول پاسخ گفتن به این ‏نیاز راهبردی جمعی ازفعالان سیاسی مسلمان بود که فاقد هویت تشکیلاتی بودند.بنابراین با تشکیل نهضت ‏آزادی ایران این هویت تشکیلاتی پدید آمد. 2- محور دوم تفاوت در تحلیل سیاسی با رهبران جبهه ملی دوم ‏بود. جبهه ملی بیشتر فشاررا روی دکتر امینی گذاشته بود تا جایگزین او در حوزه قدرت بشوند. و حال آن که ‏نگاه جمعی از کادرهای نهضت مقاومت ملی که در نهضت آزادی ایران حضور داشتند، بیشتر یک نگاه ‏راهبردی بود که مشکل تاریخی ایران را استبداد می دیدند وبنا بر این موافق مخالفت با دکتر امینی که در ‏مقابل شاه ایستاده بود، نبودند. این تفاوت تحلیلی درسخنرانی های اجتماعی که درجلالیه برگزارشد، کاملا ‏بروزداشت و در سازمان دانشجویی دانشگاه تهران که من نیز عضو آن بودم کاملا ملموس بود. ‏

‎ ‎هرچند محور سوم باقی مانده است، ولی نقش دکتر یدالله سحابی در ایجاد این تحلیل تا چه اندازه ‏برجسته بوده است؟‎ ‎

پاسخ به این سوال شما همان موضوعی است که قرار است درمحور سوم به آن بپردازم. در این حوزه ‏بنیانگذاران نهضت آزادی ایران با مبانی اسلام سنتی تفاوت دیدگاه داشتند. این جریان فکری می خواست ‏زیرساخت های اجتماعی ای را ایجاد کند تا بتواند اصلاحی در نگرش جامعه نسبت به باورهای دینی به وجود ‏آورد. این حرکت از شهریور 20 آغاز شده بود. به عبارت دیگر به مدت 20 سال کارفرهنگی صورت گرفته ‏بود تا این جریان فکری بتواند مطالبات تاریخی ملت ایران را با فرهنگ بومی مردم هماهنگ سازد تا ‏انسجامی در برداشت های دینی و مطالبات اجتماعی مردم به وجود آید. این یکی از اهداف تشکیل نهضت ‏آزادی ایران بود و دکترسحابی دربستر سازی حرکت های فرهنگی درطول 70 سال عمر خود به صورت ‏راهبردی عمل می کرد، و در عرصه های آموزش، فرهنگ وایجاد نهادهای فرهنگی – اجتماعی همواره در ‏راستای این تحلیل راهبردی عمل کرد.‏

‎ ‎دغدغه های اصلی دکتر سحابی چه بودند؟‏‎ ‎

دغدغه های کلیدی دکتر سحابی را می توان در دوبخش خلاصه کرد. دغدغه اصلی دکتر سحابی به توسعه ‏انسانی برمی گشت. در این دغدغه ایشان مشکل اصلی عقب ماندگی کشور را عدم توسعه انسانی می دانست ‏و براساس آموزه های قرآنی باور داشت تا نفوس و شخصیت آحاد جامعه اصلاح نشوند نمی توان انتظار ‏داشت برنامه های توسعه کشور با موفقیت انجام شود. دکتر سحابی وهمفکران ایشان، برای توسعه انسانی یک ‏دغدغه شان کارآموزشی، فرهنگی و پالایش فکر واندیشه و توجه به زیر ساخت های فرهنگی جامعه بوده ‏است. درواقع این امر جنبه ایجابی موضوع است. د ربعد سلبی، مانع اصلی توسعه ایران را استبداد و ‏خودکامگی حاکمان می دانستند که اجازه نمیدهد استعدادها ی مردم شکوفا شود. این همان برنامه مبارزات ‏ضد استبدادی است که همواره دردستور کارشان بوده و درمقاطع مختلف با شجاعت به این وظیفه نیز عمل ‏می کردند. این موضوع هم دراصول مرامنامه نهضت آزادی ایران وهم دراقدامات صورت گرفته از جمله ‏بیانیه تاریخی بهمن 1341 که منجر به زندانی شدن رهبران و فعالان نهضت شد منعکس است، اوج این ‏مواضع درمدافعات مرحوم بازرگان در دادگاه نظامی شاه است که با عنوان “ چرا با استبداد مخالفیم” ارایه و ‏منتشرشده است. این روند درمدیریت انقلاب و دردولت موقت نیز دنبال شد. در سال های بعد از انقلاب تا ‏سال 1381که ایشان در قید حیات بودند و پس از آن نیزاین روند توسط یاران وهمفکران ایشان ادامه داشته ‏است. بعد از انقلاب وقتی مشاهده کردند که انحرافی به وجود آمده است با قاطعیت ایستادگی کرده اند وواکنش ‏نشان داده اند، منتهی با همان نگاه اصلاح گرایانه خودشان که مبتنی برمبارزه قانونی ومسالمت آمیز است. ‏

‎ ‎وقتی می گویید مبارزات را، دکتر سحابی ودیگر رهبران نهضت به صورت اصلاح گرایانه دنبال ‏کرده اند، منظورتان از این کلمه چیست واین نوع اصلاح چه تفاوتی با اصلاح انقلابی دارد؟ این مفهوم ‏چگونه از مبانی قرآنی اخذ و درچه بخش هایی از استراتژی نهضت وارد شده و برای این منظور نقش مرحوم ‏سحابی چه بوده است؟‎ ‎

‏ دکتر سحابی وهمراهان ایشان، از همان شهریور 1320 با استناد به آموزه های قرآنی از جمله به آیه ای که ‏در سال 1340 درعنوان مرامنامه نهضت آزادی ایران نیز قرار گرفت “ ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا ما ‏بانفسهم ” بر تغییرتدریجی اندیشه و رفتار اجتماعی مردم تاکید داشتند. با تاکید براین آیه قرآنی درواقع ‏کارگزاران این مشی فکری باسید جمال الدین اسدآبادی که حدود 50 سال فاصله داشتند تفاوتی را پایه گزاری ‏کردند. درواقع، این موضوع استفاده از تجربیات سید جمال بود که وی از بالا حرکت خود را آغاز کرده بود ‏به نحوی که ابتدا می خواست دربار را اصلاح کند تا جامعه نیز اصلاح شود ، درحالی که مرحوم سحابی و ‏یارانشان می خواستند از پایین به حرکت اصلاحی مبادرت کنند. از این رو مبنای تحلیل این بود که تا ‏شخصیت مردم ایران متحول نشود شما انتظار هیچ تحول اساسی درجامعه نباید داشته باشید.‏

‎ ‎دراین میان به چه بخش هایی از مردم بیشتر توجه می کردند؟‎ ‎

مخاطبین نخست قشرتحصیل کرده ودانشگاهی بودند. طبیعتا تحولات اجتماعی نیز همواره نشات گرفته از ‏قشر روشنفکر جامعه است که آگاهی خودش را در جامعه منتشر می کند. دکتر سحابی وهمفکران ایشان این ‏باور را داشتند که تغییر درنفوس انسان ها تدریجی است و هرنوع تغییر پایدار، به صورت تدریجی شکل می ‏گیرد. خلقت و آفرینش هم درقرآن با همین پدیده توصیف شده است. خدا می توانست بگوید که به صورت” کن ‏فیکون” خلقت را ایجاد کرده است ولی عنوان می کند که در هفت شبانه روز به امر خلقت پرداخته است. در ‏واقع این امر نمادی است از این که توسعه پایدار ناشی از یک تغییرات تدریجی است. تجربه تاریخی نیز نشان ‏داده وتئوری های جدید نیز این مطلب را به اثبات رسانده است. درهرکشوری که تغییرات تدریجی بوده، آن ‏تغییرات نسبت به تغییرات دفعی ورادیکالی پایدار تر بوده است. به خصوص هنگامی که تغییرات با خشونت ‏و ارعاب متحقق شود ، با خشونت وارعاب نیز باید حفظ شود بنا براین از آن جا که با رعب ووحشت این ‏تغییرات باید حفظ شود باز هم زمینه برای رشد جامعه فراهم نمی شود. این تجربه را مادر انقلاب 1357 نیز ‏داشتیم. پیشگامان نهضت آزادی ایران یعنی مهندس بازرگان و دکتر سحابی، در سال 1357 این استراتژی را ‏دنبال می کردند و دنبال این بودند تغییرات تدریجی باشد ونه رادیکال. در مذاکرات پاریس با رهبر فقید انقلاب ‏آیت الله خمینی برروی همین محور وراهبرد تاکید داشتند که این موضوع درخاطراتشان نیز آمده است. البته ‏آیت الله خمینی نپذیرفتند و حتی نسل انقلابی آن روز هم پذیرای این فکر نبود. ولی امروز لااقل اعتراف می ‏کنند که چه خوب بود آن موقع که نسل پیر مسایلی را درخشت خام می دید، و می گفت، ما دست کم می ‏توانستیم آن پیام را بگیریم و کمک می کردیم که تغییرات درکشورمان تدریجی باشد تا از هزینه های سنگینی ‏که برجامعه تحمیل شد جلوگیری به عمل می آمد وروند اصلاحی درجامعه ادامه می یافت. امروز هم مشی ‏نهضت به دنبال مشی آن بزرگواران درتحلیل نهایی پرهیز از هرگونه اقدام خشونت بار و تغییرات رادیکال ‏است و درچارچوب راهبرد تغییرات تدریجی، تاکتیک هایشان را انتخاب می کنند.از جمله مواضعی که نهضت ‏آزادی ایران در باره انتخابات در 30 سال گذشته داشته است، تاکتیک هایی در راستای این استراتژی بوده ‏است. ‏

‎ ‎اصول، استراتژی و تاکتیک ها درکدامیک از آثار دکتر سحابی انعکاس دارند؟‎ ‎

یکی از آثاردکتر سحابی کتاب‎ ‎‏”خلقت انسان” است. در این کتاب ایشان با توجه به رشته تخصصی خودشان ‏که علوم و زیست شناسی بوده آیات قرآن را بررسی کرده اند و نظریه تکامل را درآیات قرآن و مبانی نظری ‏علمی تطبیق داده و این هماهنگی را نشان داده اند. در این کتاب اصل تدریج به عنوان قانونمندی مسلط ‏برجهان وتکامل انسان به نمایش درآمده است وهمین اصل است که در حوزه علوم انسانی تئوری های نهضت ‏آرادی تسری یافته و در حوزه سیاسی به عنوان اصل اصلاح تدریجی به عنوان عنصرپایداری دراصول ‏برنامه های نهضت آزادی متجلی شده است. اما بیشتر در این زمینه در آثارمرحوم مهندس بازرگان این فکر ‏واندیشه دیده می شود. از جمله این دست از مسایل درکتاب راه طی شده، ذره بی انتها و عشق وپرستش به ‏عنوان سه اثر کلیدی ایشان ملاحظه می شود. ‏

‎ ‎مرحوم دکتر سحابی اگر درحال حاضر حضور داشتند کدام مسئله را مسئله اصلی می پنداشتند؟‎ ‎‎ ‎

من فکر می کنم پاسخ به این سوال درمجموعه اقدامات نهضت آزادی ایران که باحضور ایشان در شورای ‏مرکزی نهضت آزادی تصمیم سازی شده متجلی است. همچنین نامه های کلیدی که ایشان به مقام رهبری ‏نوشتند و دربرخی از نشریات منتشر شد و آن نشریات نیز به دلیل درج آن نامه ها هزینه سنگینی پرداخت ‏کردند می تواندپاسخ این سوال باشند. ‏

‎ ‎دراین نامه ها بیشتر برروی چه محورهایی تاکید شده است؟‎ ‎

در این نامه ها سیاست راهبردی نهضت آزادی ایران که در قطعنامه های سال1360 به بعد منعکس است و ‏مسایل روز مطرح شده است. ما ازهمان سال 1360 از مجموعه بحران های جامعه یعنی بحران سیاسی، ‏بحران اقتصادی، بحران فرهنگی واجتماعی و همچنین بحران جنگ، ما همواره اولویت را به بحران سیاسی ‏داده ایم البته این به معنی نادیده انگاشتان اهمیت سایر بحران های تاثیر گذار نبوده است. دکتر سحابی نیز ‏معتقد بود تا زمانی که درایران بحران سیاسی حل نشود انتظار این که ما بتوانیم بقیه بحران ها را حل بکنیم ‏غیرواقع بینانه است. تصور می کنم طی این سی سال پذیرش این نظریه به تدریج برای بسیاری از ‏روشنفکران ما آسان تر شده است، درشرایط کنونی جامعه ما فهم و درک پذیرش این نظریه به اثبات رسیده ‏وشاید همگانی شده باشد. ‏

‏ ‏