نقد نمایش خرده خانم
نگاهی ملی ومنتقدانه به جامعه
“خرده خانم” یکی از متون نمایشی است که به شیوه تخت حوضی و به کارگردانی کیومرث پوراحمد در تماشاخانه شماره یک ایرانشهر اجرا میشود. در این نمایش سعی شده با اجرای فشردهای از گونههای مختلف نمایشهای آیینی، سنتی، سیاه بازی و تعزیه ونمایشهای شادی آور… از شرایط روز جامعه نیز انتقاد شود.
خلاصه نمایش :
داستان این نمایش درروز ترور ناصرالدین شاه قاجار رخ می دهد.خرده خانم یکی از زنان دربار است که با مرگ شاه از کاخ رانده می شود و به همراه” دده” به منزل سرتیپ که یکی از مغضوبین شاه است و مدت ها در حبس خانگی به سر می برد پناه می برد…او در این مکان با میرزا عبدالله آشنا می شود و…
عوامل نمایش:
نویسنده: اصغر عبدالهی. کارگردان: کیومرث پوراحمد.طراح صحنه ونور:غلامرضا یاری.طراح لباس:گلناز گلشن.طراح پوستر و بروشور:احسان برآبادی.دستیار کارگردان و برنامه ریز:بهرام تشکر.منشی صحنه:پریسا هاشم پور.مویسقی:یاسر بیات.مشاور رسانه ای:پیمان شیخی.مدیر تولید:لیلی مقیمی.
بازیگران:
گلاب آدینه.فرزین محدث.فریدون محرابی.سارا توکلی.ژاکلین آواره.شهرام نجاتی.دینا محمدی.رضا وزیری.
سیاهبازی در گذشته در خانههای بزرگ ایرانی در وسط حیاط بر روی حوضهایی که کاربردهای فراوانی داشت، اجرا میشد و از آن جمله در زمان جشنها و مهمانیها ساکنان خانه روی آن تخته بزرگی میگذاشتند و شکلی همانند صحنه نمایش به آن میدادنند و عدهای بازیگر روی آن تخته به اجرای نمایش و البته از نوع کمدی آن میپرداختند و چون در آن هنگامه در ایران؛ یک شخصیت معروف کمدی یعنی سیاه وجود داشت، این نمایشها اکثراً ًدر ابتدا و رفتهرفته سیاهبازی شد. براین اساس است که امروزه تئاتر سیاه بازی را “تخت حوضی ” و یا “روحوضی “میخوانند.
همیشه سیاه بازی شیوهای متداول برای بزرگنمایی ضعفهای جامعه در قالب کمدی بوده و این نمایشها به دلیل ساختار خاص اجرای خود که مبتنی بر بداهه بودند، نمایشهایی بیحد و مرز زمانی و موضوعی هستند. به طوری که گاه اجرای یک سیاه بازی به تناسب فضا و وجود سوژههای مناسب یک شب تا صبح ادامه پیدا میکرده و مردم نیز با کمال میل به تماشای آن مینشستند و لذت میبردند.
“کیومرث پوراحمد”به گفته خودش همیشه علاقه خاصی به اجرای این شکل نمایش ها داشته است. “خرده خانم” اثری برگرفته از شیوههای سنتی نمایش ایرانی نیست و از نظر عناصر اجرایی مانند، شخصیتها، نوع موسیقی زنده و سازها، طراحی و دکور، ساختار داستانی و شکل انتقادی خود یک نمایش سنتی در قالب تخت حوضی است که در چارچوب اجرایی خود نگاهی هم به شیوههای دیگر بازیها و آیینهای نمایشی ایران دارد.
نمایش مانند یک نمایش سنتی سیاه بازی با گروهی از بازیگران پیشکسوت و جوان به صحنه میرود. در این نمایش از تمام عناصر اجرایی یک تخت حوضی استفاده شده اما در درون مایه های اجرایی آن به شیوههای دیگر نمایشهای آیینی سنتی ایران از جمله نقالی وتعزیه هم اشاره میشود. در نمایشنامه روحوضی معمولا دو تیپ حضور داشتند.یکی حاکم و دیگری سیاه که نوکر بود، به گونهای که سیاه سمبل مردم زجر دیده و حاکم زورگو، تجلی حکومت وقت بود.دراینجا نیز “دده” نماینده مردمان تنگ دست و “سرتیپ” دراینجا بار حاکمان و درباریان را به دوش می کشد.هرچند “خرده خانم” به جای حوض در منزل سرتیپ به صحنه میرود؛ اما یکی از قابل توجهترین نمایشهای سیاه بازی ایران است که پوراحمد براساس موضوع این سیاه بازی، روایت نویی از این داستان را به اجرا درآورده است.
نمایش “خرده خانم” را نمیتوان مانند یک تئاتر معمولی مورد بررسی قرار داد و بیشتر جنبه های تحقیقی اثر است که به آن هویت بخشیده و به خوبی طرز استفاده از شیوههای مختلف آیینها و بازیهای نمایشی ایران را نشان میدهد؛ اما در بررسی دقیق، ضعفهایی مشخصی در ساختار اجرایی یک تخت حوضی را دارد.
بارزترین ضعف این نمایش تصنعی بودن بازی بازیگران و دوگانگی آنان در ارائه یک بازی مبتنی بر بداهه است، فضایی که ضرورت بازیهای بداهه و خلاق را فراهم میکرد و از سویی مخاطبان و خواهان زیادی داشت.انتخاب دو شخصیت میرزا عبدالله (فریدون محرابی) و خرده خانم(سارا توکلی) شاید بزرگترین ضربه را به این پروژه وارد آورده است.این دو کاراکتر که از محوریت زیادی هم در نمایش برخوردار هستند در چگونگی پرداخت نقش های خود به شدت ضعیف عمل می کنند.محرابی و توکلی بر صحنه ی خرده خانم بدون تسلط بر رفتار فیزیکی، بیانی و احساسی خود در خطوط کم رنگی از صحنه گنجانده شده اند تا همه ی تمرکز نمایش به سمت بازیگری همچون گلاب آدینه در نقش دده کشانیده شود.حضور مداوم گلاب آدینه در نقاط طلایی صحنه نیز باعث شده است تا دیگر هنرپیشه های این نمایش همچون سرتیپ و ملیجک نیز درنقاط کم رنگ صحنه قرار بگیرند.در کنار این موضوعات مهم ترین مساله ای که تا پایان نمایش مخاطب را گمراه می کند دلایل حضور “صحنه گردان” و نقش پیش برنده وی در موقعیت ها و وضعیت های نمایش است.
کمتر شدن شکل اجرایی این دست از تئاترها در این روزها به دلیل مکان و شرایط متفاوت اجرا و اصرار نویسنده به گنجاندن چند شیوه دیگر نمایش ایرانی در دل این نمایشنامه هر چند آن را از نظر تحقیقی قابل توجه کرده؛ اما از اصالت و بداههپردازی خاص این نوع نمایشها دور کرده است و دیگر نمیتوان شاهد بازیهایی خلاقانه و جا افتادهای از گروه باشیم.
البته در کنار همه ی این موضوعات وجوه اشتراکات آثار سینمایی پوراحمد را درتولید این نمایش هم می بینیم.پخش قسمت هایی از سریال “سلطان و صاحبقران” به کارگردانی علی حاتمی در ابتدای نمایش و همسرایی آهنگین شخصیت های نمایش در میان پرده های اجرا بر جذابیت های کار افزوده و تماشاگر را تا پایان اجرا به دنبال خود می کشاند.
درمجموع پوراحمد در نخستین تجربه کارگردانی تئاتر ازخرده خانم با زبان جسورانه خود در نقد اوضاع و احوال جامعه وتصاویر زیبای کارگردان درخلق رویدادهای تاثیرگذار موفق عمل می کند.