ایران در زمینه هدفش برای گسترش نفوذ خود در خارج هیچ تعارف ندارد؛ در زمینه موفقیت آن هم چیزی را پنهان نمی کند. در حالیکه تلاش های غرب و متحدان سنی آن در منطقه در جنگ علیه داعش با مشکلات زیادی روبرست، تهران می تواند ادعا کند که در سه پایتخت عربی حضور فعالی دارد: بغداد، دمشق و بیروت.
این هفته پایتخت چهارمی هم به آن اضافه شد: صنعا، پایتخت یمن در۲۰ ژانویه به دست شورشیان حوثی افتاد که کاخ ریاست جمهوری یمن را اشغال کردند. آمریکاییها و سعودیها اعتقاد دارند شورشیان مسلح حوثی از سوی ایران حمایت میشوند؛ هر چند این موضوع را به صورت علنی بیان نمیکنند.
حرکت شورشیان در یمن درست بعد از آن انجام شد که حمله هواپیماهای بدون خلبان (پهباد) اسرائیل ازحضور نظامی فعال ایران در خاورمیانه خبر داد. حمله به نیروهای حزب الله در بلندیهای جولان توسط اسرائیل، باعث کشته شدن یک ژنرال ایرانی به نام علی الله دادی شد. حضور وی نشان دهنده آن است که با ضعف بیشتر دولت بشار اسد در سوریه، ایران تلاش دارد کنترل خود را در این منطقه بیشتر کند.
بزرگترین هدیهای که ایران در این مسیر دریافت کرد حمله آمریکا به خاورمیانه پس از وقایع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود. این حمله باعث سرنگونی رژیمهای عراق و افغانستان شد. ایران مداوم به نفوذ خود در منطقه افزوده است، حتی پس از سال ۲۰۰۱ که موجی از حرکت سنی ها در منطقه اتفاق افتاد. نیروی ویژه قدس، شاخه ای از پاسداران انقلاب اسلامی، از بی ثباتی در منطقه بهره برداری می کند. تاکتیک های این نیرو قتل، بمب گذاری و تامین سلاح و آموزش شبه نظامیانی است که در جهت منافع آن قدم بر می دارند. یک متخصص نظامی در اتاق فکری در بیت المقدس می گوید: “ایرانی ها در بهره برداری از هرج و مرج استاد هستند.”
ظهور داعش به عنوان یک جنبش سنی در عراق و سوریه، به قدرت ایران افزوده است. نوری المالکی، نخست وزیر سابق عراق در ماه اوت برکنار شد و نیروهای آمریکا باری دیگر راهی عراق شدند تا آن را در برابر داعش محافظت کنند. ولی در این میان ایران برنده اصلی محسوب می شود. مقامات ایرانی ادعا می کنند که به عنوان نیروی زمینی در حملات هوایی آمریکا عمل می کنند. سیاستمداران ایران و عراق از محفوظ ماندن بغداد در حوادث اخیر سخن می گویند و آن را مدیون عملیات قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس می دانند؛ برخی او را “سوپرمانی” می نامند.
سوریه نیز هر چه بیشتر در دست نیروهای ایرانی قرار می گیرد. یک افسر ارتش سوریه می گوید حافظ اسد، پدر رئیس جمهور کنونی سوریه، ایران را از خود دور نگاه می داشت ولی “اسد سوریه را به ایران فروخت.” اسد از حیث نقدینگی، راهنمایی و مشورت و تعلیمات نظامی شبه نظامیان به ایران وابسته است.
در لبنان، نیروهای شبه نظامی حزب الله با ارتش رسمی این کشور برابری می کند.
نفوذ روزافزون ایران ولی باعث نگرانی عربستان سعودی نیز هست. در حالیکه عربستان دیواری به طول ۶۰۰ مایل در امتداد مرز عراق می سازد تا از نفوذ داعش به این کشور جلوگیری کند، ایران وارد عراق شده تا از شبه نظامیان شبعه حمایت کند.
ولی دامنه نفوذ ایران محدودیت های خاص خود را هم دارد. یکی از انگیزه های حمله اسرائیل به نیروهای حزب الله شاید جلب توجه عمومی به عملیات مخفیانه ایران در منطقه بوده است که هشداری به آمریکا، در زمانی حساس در مذاکرات هسته ای، محسوب می شود. مقامات اسرائیل بعد از این حمله، در حرکتی که برای آرام کردن جو صورت گرفت، اعلام کردند که آن ها نمی دانستند ژنرال ایرانی در میان حزب الله حضور داشته است.
حزب الله پس از این حمله تهدید به تلافی کرده است ولی به نظر نمی رسد ایران بتواند وارد نبردی علنی یا درگیری رسمی با اسرائیل شود. گفته می شود که کمک به رژیم سوریه میلیاردها دلار هزینه در بر دارد که با توجه به کاهش قیمت نفت و تحریم های غرب، هر روز برای ایران مشکل تر می شود. صادرات نفت اکنون به نصف میزان صادرات قبل از تحریم ها، یعنی ۵/۲ میلیون بشکه در روز رسیده است. برخی در لبنان می گویند دست و دل بازی ایران برای حزب الله به سر آمده است.
رشد داعش در کنار مرزهای ایران، مقامات کشور را نگران کرده است. ولی افراط گرایی سنی ها تا حدی معلول سیاست های ایران است. رژیم اسد عمدا گروه های میانه رو را نابود کرده و به افراط گرایان میدان داده است تا خود را به عنوان تنها قدرت در برابر جهادگرایان معرفی کند. نفرت از رژیم سوریه حتی حماس را مجبور کرد از آن فاصله بگیرد.
از آن گذشته متحدان شیعه ایران هم دچار فرقه گرایی شده اند. اقدامات شبه نظامیان شیعه در عراق تلاش های بغداد را برای نزدیکی به قبایل سنی برای مبارزه علیه داعش بی اثر می گرداند. حزب الله نیز وجهه خود را در جهان اسلام از دست می دهد زیرا به تدریج از علت وجودی خود، یعنی مقابله با اسرائیل، فاصله گرفته و به ابزاری برای تثبیت رژیم سوریه بدل شده است.
این موضع حتی با سیاست های رئیس جمهور و وزیر خارجی ایران هم مغایرت دارند چرا که این دو در صدد حصول توافقی با غرب در مورد برنامه هسته ای هستند. برخی در غرب تصور می کنند یک توافق هسته ای می تواند بخشی از معامله ای بزرگ تر برای تثبیت وضعیت در خاورمیانه باشد. ولی بیشتر به نظر می رسد که ایران با حصول توافق هسته ای می تواند کماکان به سیاست فعلی خود در منطقه ادامه دهد. در واقع اشاره ای هم به این موضوع کرده است.
برخی مقامات ایرانی که فکر می کنند عربستان سعودی برای تضعیف ایران با کاهش تولید نفت خود مخالفت کرده است، در باره شیطنت در این کشور با اتکا به اقلیت شیعه آن سخن گفته اند. رهبر ایران گفته است: “این طور نیست که ما بخواهیم در آنجا مشکل درست کنیم. ولی فقط این پیام را می دهیم که اگر می خواستیم می توانستیم همان امتیازاتی که در عراق و افغانستان داریم در کشورهای خلیج فارس هم به دست آوردیم.”
منبع: ای بی سی نیوز - 23 ژانویه 2015