فاطمه حقیقت پژوه در دفاع از دختر نوجوانش که در معرض تجاوز ناپدری قرار گرفته بود مرتکب قتل وی شد و به همین دلیل نیز سربه دار شد. در روزهائی که وی در انتظار اجرای حکم به سر می برد و ساعت به ساعت به مرگ نزدیک تر می شد، فعالین حقوق بشر برای توقف اعدام وی تلاش بسیار کردند. همه امکانات رسانه ای را بکار گرفته و با سازمانهای حقوق بشر تماس برقرار کردند. اما هیچکدام از این تماس ها مثمر ثمر واقع نشد و حکم اعدام در مورد فاطمه اجرا شد.
نکته در اینجا است که در تمام روزهای پر تکاپوی قبل از اعدام هیچ یک از رجل سیاسی مدعی، کوچکترین اعتراض، فعالیت و یا حتی حساسیتی در دفاع از این مادر که در حفاظت از دخترش دستش به خون متعرض آلوده شده بود نشان ندادند.
از جناح راست که انتظاری نداریم و نخواهیم داشت. تکلیف آنها مشخص است. آمده اند تا همه قدرت را ولو به قیمت سکوت در برابر هر ظلمی حفظ کنند. اما چرا اصلاح طلبان سکوت می کنند در حیرتیم. بر ما که دروغ بودن شعار مهر ورزی و عدالت طلبی جناح راست مسجل است، اما چرا مدعیان مردمسالاری و کرامت انسانی همچون خاتمی و کروبی سکوت می کنند را نمی فهمیم. گرچه می فهمیم که آنها هم برای کسب اجازه حضور در قدرت حاضر به دفاع از فاطمه و فاطمه ها نیستند! اما هنوز نمی خواهیم باور کنیم و باردگر می پرسیم که چرا سکوت می کنید؟ چرا زمانی که این مادر در معرض اعدام قرار گرفت حاضر به کمترین عکس العمل یا اظهار نظر نشدید؟ نه به اندازه ای که رد صلاحیت شوید و یا در معرض حذف از قدرت قرار گیرید، بلکه به اندازه یک نامه یا جمع کردن چند امضاء و یا فرستادن واسطه ای برای گفتگو با مسئولان و یا حتی خانواده مقتول.
نمی دانم بر سر کشور ما چه طاعونی نازل شده است که همه به فکر حفظ گلیم پاره خود هستیم. تا آنجا که حتی یک رجل سیاسی در کنار فعالان حقوق بشر برای دفاع از این زن قرار نگرفت. در حالیکه اگر هر کدام از آنها حتی یک لحظه خودشان را در موقعیت این مادر قرار می دادند حتماً وضعیت وی را درک می کردند و می فهمیدند که در چه شرایطی متجاوز به قتل رسیده است. اما از قرار هیچ یک از این آقایان لازم نمی بینند خودشان رابه جای این انسانهای ناچار بگذارند که سخت به موقعیت های امروز و شانس های احتمالی آینده برای کسب قدرت چسبیده اند.
آری این مادر در حالی به پای چوبه دار رفت که بسیاری از ما در خواب بودیم و اما آنهائی که خواب به چشمشان
نیامد همانهائی هستند که اگر در موقعیت فاطمه قرار بگیرند در مقابل تعرض و تجاوز و زور سکوت نخواهند کرد و از یک دختر نوجوان در معرض خطر دفاع خواهند نمود. انسانهائی که بیش از هر کس دیگری از خشونت پرهیز می کنند اما برای دفاع از مظلوم از هیچ تلاشی کوتاهی نخواهند کرد.
دست آخر تنها یک پرسش از آقای خامنه ای و شاهرودی و هر مجتهد و آیت الله می ماند.
آقایان محترم. اگر روزی شما وارد خانه خود شوید و دخترتان را در معرض تجاوز ببینید، آیا به مرد متجاوز بارک الله خواهید گفت و یا با خواهش از وی تقاضا می کنید که دست از تعرض بردارد. شمائی که به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش می کشید؟
از قرار انقدر سر آقایان به آمریکا و دشمن ستیزی گرم است که دیگر وقت شریفشان به این قبیل اندیشه ها که موضوعش دفاع از حقوق انسانها است نخواهد رسید.