مردان سیاسی ما کجا هستند؟‏

فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر

فاطمه حقیقت پژوه در دفاع از دختر نوجوانش که در معرض تجاوز ناپدری قرار گرفته بود مرتکب قتل وی شد و ‏به همین دلیل نیز سربه دار شد. در روزهائی که وی در انتظار اجرای حکم به سر می برد و ساعت به ساعت به ‏مرگ نزدیک تر می شد، فعالین حقوق بشر برای توقف اعدام وی تلاش بسیار کردند. همه امکانات رسانه ای را ‏بکار گرفته و با سازمانهای حقوق بشر تماس برقرار کردند. اما هیچکدام از این تماس ها مثمر ثمر واقع نشد و ‏حکم اعدام در مورد فاطمه اجرا شد.‏

نکته در اینجا است که در تمام روزهای پر تکاپوی قبل از اعدام هیچ یک از رجل سیاسی مدعی، کوچکترین ‏اعتراض، فعالیت و یا حتی حساسیتی در دفاع از این مادر که در حفاظت از دخترش دستش به خون متعرض آلوده ‏شده بود نشان ندادند.‏

از جناح راست که انتظاری نداریم و نخواهیم داشت. تکلیف آنها مشخص است. آمده اند تا همه قدرت را ولو به ‏قیمت سکوت در برابر هر ظلمی حفظ کنند. اما چرا اصلاح طلبان سکوت می کنند در حیرتیم. بر ما که دروغ ‏بودن شعار مهر ورزی و عدالت طلبی جناح راست مسجل است، اما چرا مدعیان مردمسالاری و کرامت انسانی ‏همچون خاتمی و کروبی سکوت می کنند را نمی فهمیم. گرچه می فهمیم که آنها هم برای کسب اجازه حضور در ‏قدرت حاضر به دفاع از فاطمه و فاطمه ها نیستند! اما هنوز نمی خواهیم باور کنیم و باردگر می پرسیم که چرا ‏سکوت می کنید؟ چرا زمانی که این مادر در معرض اعدام قرار گرفت حاضر به کمترین عکس العمل یا اظهار ‏نظر نشدید؟ نه به اندازه ای که رد صلاحیت شوید و یا در معرض حذف از قدرت قرار گیرید، بلکه به اندازه یک ‏نامه یا جمع کردن چند امضاء و یا فرستادن واسطه ای برای گفتگو با مسئولان و یا حتی خانواده مقتول.‏

نمی دانم بر سر کشور ما چه طاعونی نازل شده است که همه به فکر حفظ گلیم پاره خود هستیم. تا آنجا که حتی ‏یک رجل سیاسی در کنار فعالان حقوق بشر برای دفاع از این زن قرار نگرفت. در حالیکه اگر هر کدام از آنها ‏حتی یک لحظه خودشان را در موقعیت این مادر قرار می دادند حتماً وضعیت وی را درک می کردند و می ‏فهمیدند که در چه شرایطی متجاوز به قتل رسیده است. اما از قرار هیچ یک از این آقایان لازم نمی بینند خودشان ‏رابه جای این انسانهای ناچار بگذارند که سخت به موقعیت های امروز و شانس های احتمالی آینده برای کسب ‏قدرت چسبیده اند.‏

 

آری این مادر در حالی به پای چوبه دار رفت که بسیاری از ما در خواب بودیم و اما آنهائی که خواب به چشمشان ‏

نیامد همانهائی هستند که اگر در موقعیت فاطمه قرار بگیرند در مقابل تعرض و تجاوز و زور سکوت نخواهند ‏کرد و از یک دختر نوجوان در معرض خطر دفاع خواهند نمود. انسانهائی که بیش از هر کس دیگری از خشونت ‏پرهیز می کنند اما برای دفاع از مظلوم از هیچ تلاشی کوتاهی نخواهند کرد.‏

 

 

دست آخر تنها یک پرسش از آقای خامنه ای و شاهرودی و هر مجتهد و آیت الله می ماند. ‏

آقایان محترم. اگر روزی شما وارد خانه خود شوید و دخترتان را در معرض تجاوز ببینید، آیا به مرد متجاوز ‏بارک الله خواهید گفت و یا با خواهش از وی تقاضا می کنید که دست از تعرض بردارد. شمائی که به خاطر یک ‏دستمال قیصریه را به آتش می کشید؟‏

 

از قرار انقدر سر آقایان به آمریکا و دشمن ستیزی گرم است که دیگر وقت شریفشان به این قبیل اندیشه ها که ‏موضوعش دفاع از حقوق انسانها است نخواهد رسید. ‏