پیشنهاد تشکیل کنفرانس بین المللی افغانستان با شرکت ایران، که روز پنج شنبه پنجم مارس در بروکسل از سوی هیلاری کلینتون ارائه شد، پیام جدیدی است که از جانب دولت اوباما در جهت تنش زدائی به ایران ارسال می شود.
هرچند که بحث درباره طرح شرکت دادن تهران در مذاکرات مربوط به افغانستان چند ماهی است در واشینگتن آغاز شده است امّا دعوت از ایران برای شرکت در مجمع 31 مارس اولین نشانه ملموس باز شدن باب مراوده است.
سئوالی که اکنون مطرح است اینست که به محض برقراری تماس چگونه می شود تهران را متقاعد کرد که از برنامه هسته ای خود منصرف شود؟
کمیسیون امور خارجه سنای آمریکا به ریاست جان کری دموکرات در نشستی سه روزه به بحث درباره این مسئله پرداخت و دو عضو ارشد کمیسیون، زبیگنیو برژینسکی عضو حزب دموکرات و برنت سکاوکرافت عضو حزب جمهوریخواه روز پنج شنبه گزارش خود را به سمع اعضای کمیسیون رساندند.
برژینسکی در ابتدای گزارش خود به توضیح محتوای دو راه که می توانند جایگزین یکدیگر شوند برای باراک اوباما پرداخت . به گفته او هدف از مذاکرات یا “سوق دادن ایرانی ها به سمت اتخاذ سیاست عدم سازش” است که در اینصورت چون مسئولیت شکست مذاکرات با آن ها خواهد بود می توان در مورد تشدید تحریم ها تهدید کرد، برای مذاکرات پیش شرط گذاشت، مکرراً اعلام کرد که گزینه نظامی همچنان مدّ نظر خواهد بود و آن ها را متهم به حمایت از تروریسم کرد. شقّ دوم اینست که برای “ایجاد شرایطی که نخبگان ایرانی را به این نتیجه گیری برساند که به نفع ایران است که راه اعتدال در پیش گیرد” باب مذاکرات “جدّی” را باز کرد. به اعتقاد مشاور امنیّت ملّی جیمی کارتر برای آمریکا این امکان وجود دارد که از” ابهاماتی” که ایران باقی گذاشته است بهره برداری کند مثلاً از این مسئله که ایران “برنامه هسته ای خود را با سرعت لازم پیش نمی برد”.
نظام اسلامی ایران، آنچنانکه خود مدعی است، دولت ژاپن را که یک دولت کمابیش اتمی به شمار می رود الگوی خود قرار داده است و به خلاف کره شمالی لزومی نمی بیند که به سلاح اتمی مجهز شود. به همین دلیل هم مایل نیست حدود مشخصی برای تاریخ آغاز مذاکرات، دست کم “به طور علنی”، مشخص کند.
به عقیده کارشناسان پیش شرط گذاشتن برای آغاز مذاکرات نظیر پیش شرطی که اروپائیان در مورد تعلیق غنی سازی اورانیوم تعیین کرده اند کاری عبث و بی حاصل است. به نظر آن ها مذاکرات در مورد مسئله هسته ای از آنجا که “فقط مربوط به آمریکا نمی شود” باید چند جانبه باشد و در مورد پرونده های دیگر نظیر عراق دوجانبه. به گفته ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا “عدم توافق ما در مورد حماس نباید مانع از همکاری ما در مورد افغانستان شود”.
برنت سکاوکرافت، مشاور سابق امنیت ملّی در دولت جرالد فورد و جورج بوش پدر، به شرح تناقض های موجود در دولت قبل پرداخت و گفت: “ما از یک طرف اعلام می کنیم که ایران اتمی برایمان غیر قابل قبول است و از طرف دیگر می خواهیم با استقرار سپر ضد موشک آماده رویاروئی با آن شویم!” رفیق شفیق دموکراتش در دنباله سخنان او از اینکه کلمه “تروریسم” نسنجیده به کار برده می شود تأسف می خورد: ”وقتی کره شمالی در مورد پلوتونیوم با ما همکاری می کند اسمش از فهرست حامیان مالی تروریسم خط می خورد. ربطش چیست، نمی دانم؟”
بحران اقتصادی باعث شده است که همه حساب و کتاب ها به هم بریزد. البته موقعیت کشورهای تولید کننده مواد سوختی نظیر ایران و روسیه به نسبت خراب تر است امّا به نظر می رسد که تردید اروپائی ها هم در مورد اعمال تحریم های سنگین به نسبت سابق بیشتر شده باشد تا شاید مانند چین که وابسته به نفت ایران است در مقابل چیزی عایدشان شود.
در پاسخ به این سئوال که چگونه باید مذاکرات را آغاز کرد عضو جمهوریخواه کمیسیون روابط خارجی نظرش اینست که باید گفت و گو ها محرمانه صورت گیرد زیرا در ایران تصمیم گیری درباره مذاکره با آمریکائی ها موضوع “مناقشه برانگیزی” است.
عضو دموکرات کمیسیون می گوید که تجربه به او ثابت کرده است که مذاکرات محرمانه ممکن است “برای قرار دادن ما در موقعیتی دشوار مورد بهره برداری قرار گیرد”. وی معتقد به شروع هرچه سریع تر مذاکرات است و می گوید در صورت لزوم می توان از “سطوح پائین” آغاز کرد امّا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن تا محمود احمدی نژاد نتواند ادعا کند که ایالات متحده منتظر شد او شکست بخورد بعد مذاکره را شروع کند”.
منبع: لوموند 6 مارس