ای میل هایی برای امام رضا

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

براساس اخباری که منتشر شده است نیم میلیون نفر تا به حال به امام رضا ای میل زده اند. یکی از همکاران ما میل باکس امام رضا( ع) را هک کرد و تعدادی از ای میل ها را به شرح زیر منتشر کرد.

محضر مبارک امام رضا( ع)

ما اینجا یک کمی گیج شدیم، چند نفر از آشناها می گن امام زمان هستند، شما که باهاشون فامیل هستید بفرمائید ما به کدوم شون اعتماد کنیم؟ اگر بهشون پول قرض دادیم، بعدا بهمون پس می دن؟

دست بوس شما علیرضا از بازار تهران

محضر مقدس حضرت امام رضا(ع)

شما خودتونین؟ من فاطی هستم که هفته پیش خدمت رسیده بودم، ولی باورم نمی شد، می شه اگه توی اورکات هم هستین اگه اینوایت کردم منو اد کنین، یا حداقل یک چیزی بنویسین من مطمئن بشم خودتون اینو خوندین. دست شما درد نکنه.

فاطمه از ساوه

خدمت محضر مبارک امام رضا علیه السلام

من پانی هستم، سه سال قبل با کیارش خدمتتون رسیده بودیم واسه این که مامان منو راضی کنین که ما عقد کنیم که زحمت کشیدین و مامانم راضی شد، دو سال قبل هم خدمتتون رسیدیم که واسه کیارش یه کاری پیدا کنین که لطف فرمودین و رفت توی بنگاه ماشین، پارسال هم خودم تنهایی خدمت رسیدم واسه اینکه یا لطف کنین کاری کنید این مواد رو ترک کنه یا بمیره، اما نه ترک کرد و نه مرد، حالا می خواستم لطفا یه زحمتی بکشین که منو طلاق بده می خوام برم آمریکا. می خواستم ببینم برای طلاق باید خودم بیام خدمتتون یا ای میلی هم می شه؟

پانته آ سادات از تهران

محضر مبارک امام رضا( ع)

من سهیلا هستم، همون که دو سال قبل اومدم خدمتتون یه پارچه سبز گلدار هم گره زده بودم، من هزار تومن نذر کردم که احمدی نژاد رئیس جمهور بشه، می خواستم اگه ممکنه پول منو پس بدین، چون خیلی پشیمون شدم. اگر هم نمی شه پس بدین لطفا بفرمائین چقدر باید خدمتتون تقدیم کنم که دفعه بعد رای نیاره.

سهیلا از فریمان

خدمت رضا جان، عموی گرامی

تو را به جان جدت حسین، مرا از دست اینها نجات بده، شما با این ایرانی ها آشنا هستید، اخلاق شان را می دانید، من از دست شان ذله شدم. آبروی مرا بردند، هر روز یک چیزی می آورند و می گویند امضا کن، شما که می دانید من اصلا برنامه ام این نبود که حالا حالا بیایم، هر روز گیر می دهند که باید ظهور کنی، من هم که ساده نیستم، فردا ظهور کنم فورا می گیرند می اندازند اوین، باید اعتراف کنم از آمریکایی ها پول می گرفتم، تو را بخدا مرا از دست اینها نجات بده.

پسر عمو، مهدی

پنج روش برای انقلاب مخملی در ایران

با توجه به پخش برنامه های تلویزیونی به اسم دموکراسی و طرح جدی انقلاب مخملی در روزنامه های کشور، پنج روش جدی برای انقلاب مخملی پیشنهاد می شود.

روش اول: هر شب یک برنامه از مجموعه « به اسم دموکراسی» تهیه شده و پخش شود. پس از دو ماه مردمی که تجربه ندارند، یاد می گیرند که در سایر کشورهای جهان مردم چگونه انقلاب مخملی کردند، و این کار را می کنند. برای جلوگیری از فشارهای بین المللی هم می توان خانواده مجریان تلویزیونی، هاله اسفندیاری، کیان تاجبخش و رامین جهانبگلو را هم به ایران دعوت کرد و آنها را هم از زندان آزاد کرد و دستمزد اجرای برنامه را هم به آنها داد که با خیال راحت کارشان را بکنند.

روش دوم: تلویزیون هایی مثل VOA و شبکه های مشابه از تلویزیون جمهوری اسلامی یاد بگیرند و به جای اینکه دائما ایرانیانی را که طرفدار جنگ هستند به تلویزیون شان بیاورند، از ایرانیانی مثل هاله اسفندیاری که مخالف جنگ و طرفدار دموکراسی هستند، استفاده کنند و برنامه ای مشابه همین برنامه را تهیه کنند، تا مردم یاد بگیرند که چگونه انقلاب مخملی کنند. در صورت لزوم تلویزیون های آمریکایی می توانند از تهیه کنندگانی که در حال حاضر در صدا و سیما مشغول به کار هستند و کارکنان وزارت اطلاعات که به آمریکا رفته و بیکار مانده اند استفاده کنند.

روش سوم: لازم نیست خیلی هم کار خاصی بکنیم. بگذاریم احمدی نژاد به کارش ادامه دهد، اصلاح طلبان به هیچ وجه از دولت انتقاد نکنند، خاتمی هم به سفر خارجی نرود و اگر رفت انگشترش را از دستش درنیاورد، اقتصاد دانان هم جلسات خودشان را با احمدی نژاد ادامه ندهند. ملت هم بگذارند دولت هرکاری دلش می خواهد بکند. مردم تلاش کنند سه ماه از خانه بیرون نروند و فقط به سخنرانی های احمدی نژاد و مسوولان گوش بدهند. سه ماه بعد مردم به خیابان بروند، احتمالا تصویری از شهر می بینند که باورشان نمی شود که اینجا همان شهر سه ماه قبل است، به همین دلیل اول تعجب می کنند، بعد از همدیگر می پرسند چرا اینطوری شده؟ در این حالت مردم نباید عصبانی بشوند، نباید به چیزی حمله کنند، نباید اصلا واکنش خاصی نشان بدهند. تا 24 ساعت بعد مطمئنا حوادثی رخ می دهد که اسمش همان انقلاب مخملی است.

روش چهارم: دیروز 16 نفر اعدام شدند، ده روز قبل یک نفر سنگسار شد، در هفته گذشته سه نفر اعتراف شدند، در یازده روز گذشته هشت دانشجو انفرادی شدند، در سه روز گذشته سه شخصیت مهم کشور به سی سی یو رفتند، در نه روز گذشته سی میلیون مرد به حفظ حجاب تهدید شدند، اگر اوضاع همین طور ادامه پیدا کند، تقریبا هیچ شکی ندارد که یا آمریکا برای دفاع از حقوق بشر حمله نظامی می کند، یا مردم قاط می زنند و براندازی سخت می کنند، بعد حکومت ایران تا چهار ماه دیگر تغییر می کند و سفارت آمریکا در ایران تشکیل می شود و انتخابات دموکراتیک برگزار می شود و ملت به اصلاح طلبان و میانه رو ها و بعضی از نیروهای تندروی طرفدار آمریکا رای می دهند، در نتیجه درگیری در داخل حکومت بالا می گیرد، سفارت آمریکا هم در داخل وجود دارد، مردم هم مشکلی برای اعتراض کردن ندارند، در آن شرایط همه چیز برای اینکه یک انقلاب مخملی بکنیم و اوضاع بشود شبیه همین که هشت سال قبل بود، آماده می شود.

روش پنجم: سیاست های اقتصادی احمدی نژاد به همین شکل ادامه پیدا کند، برنامه های صدا و سیما هم به همین روال پیش برود، طرح امنیت اجتماعی هم به همین شکل تشدید شود، بعد احمدی نژاد و سردار رادان به جای دیدار شهرستانی، یک سخنرانی در تهران بگذارند و همه مردم برای سخنرانی بروند و هرکسی مشکلی را که دارد به بغل دستی اش بگوید، احتمالا نیم ساعت بعد همان اتفاقی می افتد که به آن انقلاب مخملی می گویند.


روزنامه و حرف نامه

باز هم خدا را صد مرتبه شکر که اگر خود رئیس جمهور آشنایی با روزنامه و این جور قضایا ندارد، مشاور مطبوعاتی اش فرق روزنامه را با کاغذدیواری می فهمد. جوانفکر، مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در یک اظهار نظر حساب شده گفت: “متاسفانه روزنامه‌های ما تبدیل به حرف‌نامه شده‌اند، ما شاهد هستیم در روزنامه‌ها عکس‌های افراد را می‌زنند و در کنار آن، حرف‌هایشان را بیان می‌کنند، انتقادها باید متوجه کارها و فعالیت‌ها باشد. رسانه‌ها نباید بخش عمده‌ی کارشان را بر روی حرف‌ها بگذارند.” در همین راستا آگاهان موارد زیر را تذکر دادند:

اول: روزنامه ها از این پس به جای گفتن اظهارات افراد باید فیلم آنها را پخش کنند.

دوم: روزنامه ها اگر قرار است عکس افراد را چاپ کنند، دیگر حرف آنها را ننویسند و اگر قرار است حرف آنها را بنویسند، دیگر عکس آنها را چاپ نکنند.

نتیجه گیری اخلاقی: روزنامه شیئی است کاغذی که با بیل که شیئی است فلزی و چوبی فرق دارد.