یک بام و دو هوا!

عیسی سحرخیز
عیسی سحرخیز

حسن روحانی پس از نه ماه حکومت داری اکنون باید این نکته را خوب درک کرده باشد که اقتدارگرایان، به ویژه آنان که صندلی های سبز میدان بهارستان را اشغال کرده اند، چه خوابی برای دولت تدبیر و امید دیده اند و می خواهند آن را به کجا ببرند.

 حتی اگر قرار بر به محک گذاردن سیاست ها باشد و به کارگیری شیوه ی آزمون و خطا، باید اکنون روشن شده باشد که جریان مقابل، خنجر به دست گرفته و در حالی که سلام و احوال پرسی می کند و ابراز دوستی و ارادت، منتظر فرصت است تا ضربه ای کاری به قصد کشت به پشت دولت اعتدال وارد آورد. این نکته ای نیست که لازم باشد برای کارکشتگان در امور اطلاعاتی و امنیتی باز کرد، بعید است خود ندانند و متوجه روند امور نباشند.

 رئیس دولت تا کنون باید این نکته را خوب دریافته باشد که مجلسیان و سپاهیان محروم از منافع اقتصادی، که یکی نگران از دست دادن کرسی های گرم و نرم و نان و آب دار است و دیگری هراسان از دست دادن قدرت سیاسی غصب کرده و رانت های بادآورده، به هیچوجه تصمیم ندارند به او اجازه دهند حتی در بحث سیاست خارجی موفق باشد و در امر مذاکره هسته ای با طرف های اروپایی و آمریکایی به سر منزل مقصود برسد.

 برخورد تمامیت خواهان با دو ماجرای چالش برانگیز اجرای وصیت ریچارد فرای دانشمند ایران شناس برجسته در مورد دفن جسدش در کنار رودخانه زاینده رود اصفهان و به چالش کشاندن آینده سفرهای رسمی هیات های دولتی و پارلمانی اروپا دو مصداق مناسب برای درک و آگاهی این بازی سیاسی است.

 اقتدارگرایان که در انتخابات خرداد ۹۲ ناغافل شکست خوردند و کاخ ریاست جمهوری را در عین ناباوری به طرفداران سید محمد خاتمیٍ، هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری واگذار کردندـ البته با بازی پیچیده اصلاح طلبان و طرفداران رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی و مهدی کروبی-ـ اکنون نگران نتایج ماراتون انتخابات های آینده هستند و از دست دادن اکثریت در مجالس شورای اسلامی و خبرگان؛ به ویژه دومی که دوره ای ده ساله را دربرمی گیرد و می تواند در چالش های سیاسی جابه جایی قدرت، در فقدان آیت الله خامنه ای و ضرورت تعیین رهبرجدید یا حتی روشن شدن تکلیف ولایت فقیه، نقشی سرنوشت ساز داشته باشد.

 بخت پیروزی اقتدارگرایان زمانی بالا می رود که بتوانند برنامه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دولت اعتدال را به شکست بکشانند و فعالان سیاسی، کنشگران اجتماعی ومردم درگیر با معضلات زندگی را ناامید سازند؛ به ویژه جوانان، زنان و اقلیت های سیاسی و مذهبی را که بر این باورند که حضور گسترده شان در پای صندوق های رای، با هدف اصلاح و تغییر تدریجی و آرام ساختار سیاسی، می تواند ارکان قدرت در ایران را نیز متحول سازد.

 تمامیت خواهان خوب می دانند در شرایطی که رکود تورمی در کشور حاکم است و منابع ارزی و ریالی محدود، رمز پیروزی حسن روحانی توانایی دولت در سامان دادن به روابط خارجی و دست یابی به منابع مالی مسدود شده، صادرات نفت افزونتر و جذب سرمایه های خارجی با هدف سرعت بخشیدن به چرخه ی فعالیت های اقتصادی و در نتیجه کاهش تورم وافزایش اشتغال است، و در پی آن توسعه ی سیاسی و فرهنگی مبتنی بر برنامه های مردم سالارانه، آزادی خواهانه و صلح طلبانه.

 طبیعی است که آنان برای رسیدن به اهداف خود در ناتوان و بی تدبیر نشان دادن دولت، در کمین بنشینند و منتظر بمانند تا برنامه ای نقص داشته باشد، پای وزیری بلغزد، این مقام دولتی برود یا آن مسئول خارجی بیاید تا قشرق راه بیندازند و نیروهای پای کار خود را روانه ی میدان کارزار کنند تا یک روز در تهران مقابل سفارت یونان علیه کشورهای طرف گفت و گو با دولت ایران شعار دهند و یک روز در اصفهان در برابرآرامگاه آرتور پوپ ایران شناس سرشناس و همسرش مرگ بر این کشور و آن کشور بگویند.

 اما در این بازی خطرناک تمامیت خواهانه، که دودش بیش از همه به چشم ملت ایران خواهد رفت تا منافع سیاسی و اقتصادی یک گروه اقلیت بر منافع ملی مردم رجحان پیدا کند، نشستگان بر کرسی های سبز بازی دوگانه ای را طراحی کرده اند و می خواهند دولت را با پای خویش به قربانگاه بفرستند و با یک تیر دو نشان بزنند.

 آنان در حالی که با جوسازی، شلوغ کاری و آوردن طرح های گوناگون و تصویب قانون های بازدارنده سعی در فشل کردن دولت دارند، اما در جریان به کارگیری سیاست یک بام و دو هوا حاضر نیستند از منافع شخصی خود بگذرند و حتی از سفرهای خارجی خویش چشم پوشی کنند.

 این گروه از نمایندگان از یک سو برای هیات های پارلمانی اروپا خط و نشان می کشند و آنان را از دیدار با جامعه مدنی ایران محروم می سازند واز سوی دیگر حاضر نمی شوند که سفرهای طراحی شده خود را لغو کنند؛ سیاستی که در میان مدت و بلند مدت نتیجه ای عکس خواهد داشت وشرایطی مشابه دومینوی بستن سفارتخانه ها را این بار به شکل “دومینوی لغو سفرهای دوجانبه” پیش خواهد آورد.

 سخنگویان مجلس از یک سو اعلام کرده اند که سفر هیات پارلمانی هلند به ایران به علت شرط وزارت امور خارجه مبنی بر عدم دیدار آنان با “فتنه گران و ضد انقلاب” لغو و از سوی دیگر تاکید کرده اند که “سفر هیات پارلمانی ایران به بریتانیا قطعی شده است.”

 در تازه ترین مورد در شرایطی که هیات پارلمانی هلند قرار است روز چهارشنبه وارد ایران شود، ناگهان صفر نعیمی‌راد عضو کمیسیون امنیت‌ملی و سیاست‌خارجی مجلس شورای اسلامی اعلام می کند: “برای این سفر سه‌ شرط تعیین شده است؛ پذیرش انگشت‌نگاری از اعضای هیات، عدم دیدار با «فتنه‌گران» و پای‌بندی به توافق‌های دوطرفه”؛ سه ‌شرطی که بعید است هلندی ها زیربار آن بروند.

 مجلسیان وقتی مصوبه ی خود را در خانه ملت به رای می گذاردند خوب می دانستند که هیات های پارلمانی کشورهای عضو اتحادیه اروپا حاضر نیستند این شرایط را بپذیرند و در زمان سفر به تهران تنها با مقام های دولتی یا افراد مورد حمایت حاکمیت ملاقات کنند، از این رو توپ را در زمین دولت روحانی انداختند و هیچ محدودیتی برای سفرهای سیاحتی - تجارتی خود قائل نشدند.

 در این شرایط دولت باید تدبیر به خرج دهد و اجازه ندهد این بار “دومینوی لغو سفرهای دوجانبه” از جعبه ی جادوی شعبده بازان سیاست بیرون بیاید و حتی بر مذاکرات هسته ای که اقتدارگرایان محتاج تداوم بی حاصل آن هستند، تاثیر منفی بگذارد. بی تدبیری دولت به ناامیدی ملت می انجامد و این اصلی ترین خواست اقتدارگرایان و تمامیت خواهان است.