مازیار رادمنش
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در جمع اعضای حزب کارگزاران سازندگی استان گیلان گفت “در انتخابات سال 84 همه جناحها شکست خوردند نه فقط اصلاحطلبان و الان جریانی حاکم شده که نمیتوان رفتارش را پیشبینی کرد.“
وی گفت: “اکنون شخصی آمده که در تمام امور خود را کارشناس میداند و آن را میتوان نه فقط معجزه هزاره سوم بلکه معجزه هزاره چهارم هم دانست. اما حق کشور این نیست که دوباره انقلاب در انقلاب کند و منابعاش هدر برود. حق کشور جابجایی معقول قدرت است.” مرعشی گفت: “اصلاح طلبان باید با همدلی بیشتر برای تشکیل مجلس نیرومند گام بردارند”، گفت: مجلس بعدی میتواند خطرات را از کشور دور کند مقام معظم رهبری جملهای دقیقی گفتند و آن این که تهدیدها علیه ایران جدید نیست. سال 75 هم این تهدیدات را در حد وسیع داشتیم، اروپاییها سفرای خود را از ایران فرا خوانده بودند، آن بحران چگونه حل شد؟ با انتخابات ریاست جمهوری خرداد 76.” مرعشی گفت: “خاتمی توانست چهرهای دیگر از نظام جمهوری اسلامی ایران را به دنیا نشان دهد و دعوا را به آشتی تبدیل کرد.” مرعشی با تاکید بر اینکه نشان دادن چهره بد اخلاق از ایران برای غربی ها لازم است، افزود: “به خاطر زیادهخواهیهای غربیها لازم بود که ما تلخی هم داشته باشیم که آقای احمدینژاد این تلخی را نشان داد تا دنیا از برخوردهای نامناسب با ایران پشیمان شود. اما به نظر میرسد که برخی اوقات تلخیها کار را به جاهای باریک میکشاند.” مرعشی در مورد انتخابات مجلس هشتم گفت: “باید مجلسی برروی کار بیاید که هر چقدر دنیا بخواهد دعوا کند آنها بگویند که ما دعوا نداریم و باید با مذاکره مشکلات را حل کنیم.”
وی گفت: “اگر اصلاحطلبی ایدهآلیست باشد اصلاحطلب نیست. واقعگرایی به ما حکم میکند که بر این تصور نباشیم که همه موانع جلوی روی ما برداشته شود تا مادر مسابقه برنده شویم. بالا بروید، پایین بیاییم نظام دیگر اجازه تشکیل مجلسی مثل مجلس ششم را نخواهد داد…. مطلقاً در انتخابات مجلس هشتم نمیتوان براساس ایجاد موج سیاسی به موفقیت رسید. حتی کاندیداتوری آقای خاتمی هم موج ایجاد نمیکند و این که لیستی مشترک با امضای خاتمی، هاشمی و کروبی هم منتشر شود باز هم موفق نخواهیم شد و موج درست نمیشود. باید در این انتخابات چهرهای از خود نشان دهیم که بر اساس آن انتخاب اصلاحطلبان تحولاتی در اقتصاد ایران را سبب میشود.” مرعشی در مورد نحوه گزینش کاندیداها گفت: “باید به سراغ شخصیتهایی برویم که خودشان رای دارند. در استان در کادرهای سیاسی به دنبال کاندیدا نباشید. ببینید در استان چه کسی رای و نفوذ مردمی دارد.هر چند که گرایش سیاسی این افراد هم برای ما مهم است و باید اصالتهای این افراد هم مد نظر باشد. اگر صرفاً بخواهید سیاسی حرکت کنید، من قاطعانه امضا میکنم که در استان گیلان 10 در صد آرا هم به دست نمیآورید. پس باید با جامعه گیلان خود را هماهنگ کنید. این دوره، دوره موفقیت افرادی است که رای طبیعی دارند و احزاب میتوانند 10 – 20 در صد به اینها کمک کنند. پس به دنبال موج سیاسی نباشید که با حمایت از کسی او به مجلس برود.” سخنگوی کارگزاران در مورد موانعی مانند رد صلاحیت کاندیداها گفت: “ما باید با وجود تمام محدودیتها به مجلس هشتم راه پیدا کنیم، تا بتوانیم شاهد موفقیتهای بعدی باشیم باید بسیار جدی بود و هر چقدر هم که افراد رد شوند باید جایگزینهای خوب داشت.“
درباره حسین مرعشی
سید حسین مرعشی متولد هفتم مرداد ماه 1337 در روستای علی آباد کشکوئیه رفسنجان است. پدرش حاج سید محمدتقی مرعشی از نواده های آقا سید علی مرعشی مازندرانی مجتهد سرسلسله سادات مرعشی رفسنجان بود. اجداد او در اواخر قرن دوازدهم هجری قمری از مازندران به کرمان مهاجرت کرده و در رفسنجان ساکن شده اند. زندگی خانوادگی آنها با اتکاء به املاک کشاورزی موروثی و یا املاک احیاء شده، اداره می شد. مادرش بی بی حائریه ( طاهره ) احمدی متولد کربلا فرزند آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم احمدی از نواده های حاج احمد مجتهد کرمانی بود. وی آخرین و هشتمین فرزند خانواده است. تنها برادرش، سید احمد مرعشی از روحانیون رفسنجان است و شش خواهر دارد. حسین مرعشی تحصیلات ابتدایی را در دبستان دولتی زندی کشکوئیه گذراند و پس از طی تحصیلات ابتدایی در سال 1349 در سن 12 سالگی با خانواده به رفسنجان مهاجرت کرد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان های ملی فردوسی، اسلامی علوی و غزّالی گذرانده و با دپیلم ریاضی فارغ التحصیل شد. وی در سال 1355 در رشته شیمی دانشگاه کرمان پذیرفته شد و تحصیلات عالی خود را آغاز نمود. در همان سال پدرش فوت کرد.
فعالیت های سیاسی
اولین تجربه سیاسی او با شرکت در اعتصابات دانشجویی کرمان که در بهمن ماه 1355 رخ داد، آغاز شد. این اغتصابات توسط دانشجویان چپ رهبری می شد. وی از مهرماه سال 1356 با گروهی از دانشجویان مذهبی دانشگاه کرمان، اولین فعالیت های دانشجویان مذهبی را آغاز کرد. وی در 16 آذر سال 56 همراه با دوستش علی مصطفوی اعتصاب دانشجویی را سازماندهی کرده و دانشگاه را در آن سال تعطیل کردند. وی و دوستانش پس از چندی با دانشجویان باسابقه تر دانشکده مدیریت کرمان همراه شدند و جمع فعالی را تشکیل دادند، در میان این جمع اسامی افرادی مانند محمد قائد، مرتضی بانک، ازغندی، اسحاق جهانگیری،،یدالله اسلامی.. به چشم می خورد. وی و دوستانش در سال تحصیلی 56 تا 57 جامعه اسلامی دانشگاهیان کرمان را تشکیل دادند، آنها در همراهی با اعتصابات سراسری دانشگاه کرمان را در نیمه دوم سال 56 تعطیل کرده و دانشگاه کرمان را به یک دانشگاه فعال در میان دانشگاههای پرتحرک سیاسی تبدیل کردند.
فعالیت های روستایی پس از انقلاب
استان کرمان منطقه ای روستانشین بود و همین باعث شد تا در ماههای پایانی سال 1357 حسین مرعشی و دوستانش واحد فعالیت های روستایی را در دانشگاه کرمان تشکیل دهند. وی در ابتدا عضو و سپس مسوول این واحد شد و پس از انقلاب نیز از همین طریق به عنوان رابط دانشگاه کرمان و جهاد سازندگی تعیین شد. او سپس به مدت ده ماه به شهرستان بم رفت و جهاد سازندگی بم را تشکیل داد و تا اردیبهشت سال 1359 در همان جا ماند. حسین مرعشی از سال 1359 تا 1361 به کرمان آمد و در جهاد سازندگی کرمان به فعالیت خود ادامه داد. وی در جریان تعطیل دانشگاه کرمان همراه نیروهای مذهبی دانشگاه شرکت داشت. با آغاز جنگ ایران و عراق در سال 1359 وی نیز همراه سایر نیروهای جهاد سازندگی کرمان درگیر جنگ شد و همزمان با همین دوران با « فریده هاشمی نژاد» ازدواج کرد. یک سال بعد 1360 فرزندش به نام طاهره به دنیا آمد. در سال 1361 محمد تقی فرزند دوم وی، در سال 1363 فرزند سوم وی به نام علی و در سال 1370 فرزند چهارم او به نام محمد به دنیا آمد.
استاندار 27 ساله کرمان
استان کرمان از همان آغاز انقلاب استانی پر از تنش و بحران بود. از یک سو مرزهای ناامن منطقه بلوچستان و حضور جریان قاچاق در آن و از سوی دیگر ریشه دار بودن بسیاری از گروههای سیاسی موافق و مخالف حکومت در فضای سیاسی کرمان دیده می شد. در داخل استان کرمان نیز جناح های سیاسی حکومتی نمایندگان قدرتمندی داشتند که این افراد با هم اختلافاتی جدی داشتند. در همین دوران، یعنی در سال 1360 حمید میرزاده که سابقا در دانشگاه کرمان از استادان حسین مرعشی بود، به عنوان استاندار کرمان انتخاب شد و از اردیبهشت سال 1361 حسین مرعشی به عنوان معاون سیاسی و اداری او برگزیده شد. انتخاب یک جوان 24 ساله برای این موقعیت حساس باعث افزایش برخی تنش ها در میان روحانیون قدرتمند کرمان شد. در سال 1364 میرزاده به عنوان معاون اجرایی نخست وزیر، میرحسین موسوی انتخاب شد و به تهران رفت. در همین دوران ناطق نوری از وزارت کشور رفته بود و علی اکبر محتشمی چپگرا به جای او وزیر کشور شده بود. حسین مرعشی در سن 27 سالگی به عنوان اولین انتصاب محتشمی، استاندار کرمان شد. وی به مدت هشت سال و نیم استاندار کرمان بود.
کارگزاران دور، کارگزاران نزدیک
حسین مرعشی که از یک سو در کرمان با یک دوره طولانی موقعیت اداری و سیاسی تجربه اندوخته بود و از سوی دیگر برادر عفت مرعشی، همسر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت بود، با دعوت هاشمی رفسنجانی به تهران آمد تا دفتر وی را که در سال 1372 موقعیت سیاسی مهمی داشت، اداره کند. او تا سال 1374 در ارتباط مستقیم با هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و به لحاظ سیاسی به او نزدیک تر شد. در همین دوران بود که دولت هاشمی توسط رهبری کشور محدود شده و دولت درگیر تنش های مختلفی شده بود، از یک سو انصار حزب الله علیه هاشمی تنش ایجاد می کردند، از سوی دیگر بخش هایی از دولت و نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی از زیر نظر هاشمی بیرون رفته بود، صدا و سیما و وزارت ارشاد و تقریبا همه نهادهای فرهنگی با تئوری “تهاجم فرهنگی” کیهان و راستگرایان و وزارت اطلاعات از دست رئیس جمهور بیرون رفته بود و کار هاشمی رفسنجانی تقریبا در همه حوزه ها، جز اقتصاد و مسائل عمرانی کشور به بن بست خورده بود. بتدریج شهرداری های کشور نیز توسط مجلس تحت فشار قرار گرفت و معلوم بود که ماشین دولت هاشمی روز به روز بیشتر در گل و لای بحران رقابت های جناحی حکومت فرو می رود. در واکنش به این بحران ها بود که گروهی از وزرا و معاونان آنها و استانداران دوران سازندگی، نامی که هاشمی و طرفدارانش بر دوران حکومت خود گذاشته بودند، در جمعی به نام “کارگزاران سازندگی” جمع شدند. حسین مرعشی علیرغم جوانی اش به نسبت دیگران، یکی از محورهای اصلی تشکیلات کارگزاران شد. وی در سال 1374 از دفتر هاشمی رفسنجانی بیرون آمد تا به عنوان نماینده مجلس پنجم از کرمان انتخاب شود. حسین مرعشی با اختلاف 100 هزار رای با نفر دوم از مجموع 250 هزار شرکت کننده به مجلس رفت. او از خرداد 1375 تا خرداد 1379 در مجلس ماند، مدتی مسوول کمیسیون پست و تلگراف و نیرو بود، فراکسیون مجمع نیروهای خط امام را به عنوان اقلیت مجلس ششم تشکیل داد و خود نیز در جریان انتخابات دوم خرداد 1376 به فعالیت به نفع خاتمی پرداخت.
دوم خردادی ها و کارگزاران
اگرچه روزهای شاد دوم خرداد، بهار زندگی مشترک کارگزاران و گروهی شد که تا ماهها پس از ولادت شان در دوم خرداد، هنوز نامی بر آنان گذاشته نشده و گاه چپ و گاه روشنفکران مذهبی و گاه حلقه کیان نام می گرفتند و سرانجام شمس الواعظین و جلایی پور نام اصلاح طلب را برای آنان قطعی و ملی کردند، اما روزهای خوش اصلاح طلبان و کارگزاران دیری نپائید. شهردار کارگزاران که بخاطر انتخاب خاتمی به زندان رفته و با دفاع روزنامه های دوم خردادی از شهردار تهران به امیر کبیر ایران تبدیل شده بود، وقتی زندانی شد چنان به اصلاح طلبان نزدیک شده بود که هیچ کس باور نمی کرد که او روزگاری مرد دوم دوران سازندگی بوده است، عطاء الله مهاجرانی، یار و یاور همیشگی هاشمی رفسنجانی نیز که تا مدتها توسط اصلاح طلبان در روزنامه های دوم خردادی به عنوان عامل هاشمی و حتی نفوذی بیت رهبری در کابینه خاتمی قلمداد می شد، نیز پس از چندی هاشمی را رها کرد و تمام تخم مرغ هایش را در سبد خاتمی گذاشت. عبدالله نوری وزیر کشور کابینه هاشمی نیز پس از مدتی وزارت، به سقراط خاتمی تبدیل شد و نام قهرمانانه مردی را گرفت که شوکران اصلاح را خورده است. در حقیقت مهم ترین وزرای هاشمی در کابینه خاتمی به او و اصلاح طلبان نزدیک و نزدیک تر و به کارگزاران دور تر و دورتر می شدند. چنین شد که وقتی صبح امروز تیر خلاص “عالیجناب سرخپوش” را به مغز هاشمی رفسنجانی شبیک کرد و او را از صدرنشین همیشگی انتخابات کشور، به انتهای جدول انتخابات مجلس ششم کشاند، از مردان وفادار کارگزاران جز محمد هاشمی و حسین مرعشی کسی نمانده بود. حتی فائزه هاشمی نیز به دستور و سفارش پدر از سیاست منع شد. در این دوران حسین مرعشی بتدریج به عنوان مرد اول کارگزاران سازندگی شناخته شد. او به مجلس ششم رفت و در آنجا روزهای پر التهاب و دشوار مجلس ششم را تجربه کرد. از سوی دیگر بیکاری کارگزاری که از 23 سالگی بر صندلی قدرت نشسته بود، باعث شد تا از سال 1379، پس از 24 سال به ادامه تحصیل در دانشگاه تهران بپردازد. حسین مرعشی از مجلس ششم به عنوان دورانی “همراه با حوادث تلخ و شیرین که در جای خود جای تامل و بحث فراوان دارد، یاد کرده است.”
قهوه خانه سیاستمداران بیکار
در پس ذهن بسیاری از کسانی که روزهای شهرت و قدرت و اضطراب را می گذرانند، همیشه قهوه خانه ای است که قرار است کار سنگین را رها کنند و به آنجا بروند، آرزویی که معمولا هرگز انجام نمی شود. حسین مرعشی که پس از مجلس ششم تصمیم گرفته بود قهوه خانه آرمانی اش را دائر کند، در سال آخر دولت خاتمی، به دعوت وی و با استعفای محمد بهشتی مدیر سابق سازمان میراث فرهنگی کشور، ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را پذیرفت. او به مدت 14 ماه در این سازمان فعالیت کرد و پس از روی کار آمدن احمدی نژاد از سازمان میراث فرهنگی کنار رفت. آخرین روزهای دوران او مصادف با دعوایی شد که احمدی نژاد تازه بر سر کار آمده برای کسب محبوبیت آغاز کرده بود. احمدی نژاد اعلام کرد ساختمان گرانقیمتی که سازمان میراث فرهنگی قصد دارد بخرد، برای جلوگیری از اتلاف بیت المال توسط دولت خریداری نمی شود. حسین مرعشی در مورد این ادعا که برای جلب افکار عمومی توسط رئیس جمهور تازه برسر کار آمده گفته شده بود، پاسخی داد و کنار رفت.
پس از احمدی نژاد
پس از شکست هاشمی رفسنجانی از احمدی نژاد در انتخابات 1384 ریاست جمهوری، حسین مرعشی در کنار استادش باقی ماند تا کارگزاران پراکنده را که هر کدام به سویی رفته بودند، جمع کند. او سخنگوی کارگزاران شد و از فرصت نومیدی گسترده در میان اصلاح طلبان قدرت از دست داده استفاده کرد تا تشکیلاتی را که 16 سال در ستون فقرات قدرت همیشه نقشی اساسی داشتند، اما با رانده شدن از قدرت برخی از آنان مانند موسویان به اتهام جاسوسی برای اجانب به زندان هم رفتند، بازسازی کند. او که در آستانه پنجاه سالگی، سی سال سابقه کار مدیریتی دارد، همراه با حزب بدون تشکیلاتش به درهای بسته شده قدرت چشم دوخته است، تا بتواند بار دیگر وارد برج شیشه ای قدرتی شود که با سه سال حکومت احمدی نژاد برای هر کسی که بخواهد وارد آن شود، خطرناک است.