شکل گیری فضای جدید انتخاباتی

نویسنده
حسین محمدی

» مصاحبه با شیرزاد، رحمانی، آقایی و تاجرنیا

با اعلام انصراف سیدمحمد خاتمی از شرکت در انتخابات، فضای رقابت های انتخاباتی شکل جدیدی به خود گرفته ‏است. در مورد مقتضیات این فضای جدید در مدت زمان باقی مانده تا انتخابات، با احمد شیرزاد و علی تاجرنیا نمایندگان ‏مجلس ششم، تقی رحمانی از فعالین ملی ـ مذهبی و هدایت آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران مصاحبه کرده ‏ایم.‏

‎ ‎شیرزاد: شگفت زده شدیم‎ ‎
shirzad899.jpg
‎ ‎آقای شیرزاد، نظرتان در مورد انصراف آقای خاتمی از کاندیداتوری چیست؟‎ ‎

ما جز اینکه اظهار تاسف بکنیم، کار دیگری نمی توانیم بکنیم. واقعیت این است که انصراف زودهنگام آقای خاتمی، مرا ‏شگفت زده کرد.‏

‎ ‎علت این انصراف را چه می دانید؟‎ ‎

در واقع آقای خاتمی با تامل و تردید بسیار پذیرفتند که نامزد گروه های اصلاح طلب بشوند؛ اما با آمدن ایشان شور و ‏نشاط خوبی در حال شکل گیری بود – بخصوص در میان جوانان – که متاسفانه در همین ابتدای کار با امتناع آقای ‏خاتمی مواجه شدیم. اجمالا من فکر می کنم در کنار دلایلی که آقای خاتمی ذکر کردند، می شود گفت استقبال بسیار ‏گسترده و دور از انتظار مردم از آقای خاتمی، و بیم یک خیزش اجتماعی هم چون دوم خرداد 76، باعث شد تا اصول ‏گرایان نهایت تلاش خود رابرای انصراف آقای خاتمی بکنند.‏

‎ ‎یعنی دلیل انصراف آقای خاتمی، رفتار اصول گرایان بود؟‎ ‎

به هر حال عکس العمل ها و بازخوردهای رفتار آن ها، می تواند باعث ایجاد شرایط جدیدی شود که نباید به آن بی ‏توجه بود. ‏

‎ ‎چگونه؟‎ ‎

اقتدارگرایان بر این عقیده بودند که آقای خاتمی کاندیدای شکست خورده است و اصلاح طلبان به اجماع نمی رسندو ‏دچار تشتت آرا هستند و سهم آقای خاتمی هم از آرا زیاد نیست. استقبالی که اتفاق افتاد، می تواند نشان دهنده یک هراس ‏جدی باشد که در رفتارهای آن ها به نحوی بروز پیدا کند. این باعث شد که آقای خاتمی، تردیدهایی را که در ابتدا مطرح ‏کردند، مجددا مورد توجه قرار دهند. یکی از دلایل اصلی انصراف آقای خاتمی، حضور مهندس موسوی بود. خیلی ‏هامعتقدند آقای خاتمی، در جلسه با آقای موسوی به نتیجه خاصی نرسیده بودند و صحبت یا من یا میرحسین، نتیجه ‏استنباط شخصی آقای خاتمی بود. آقای خاتمی از ابتدا ترجیحشان این بود که کس دیگری بیاید و ایشان نیایند. در این ‏صورت زودتر اعلام حضور می کردند. درست است که آقای خاتمی گفتند من تردید نداشتم، بلکه تدبیر داشتم، اما این به ‏معنی آن نیست که آقای خاتمی از ابتدا قصد کاندیداتوری داشته اند، بلکه می خواستند در انتخابات حضور فعالی داشته ‏باشند؛ هم خودشان هم اصلاح طلبان. من مطئنم در زمان صحبت های آقای خاتمی با آقای موسوی، مهندس موسوی ‏اعلام آمادگی نکردند. در غیر این صورت آقای خاتمی وارد صحنه نمی شدند. شاید اگر آقای موسوی، زودتر به جمع ‏بندی درباره حضور می رسیدند، اتفاقات به نحو بهتری مدیریت می شد. ‏

‎ ‎با این وضعیت، فکر می کنید هنوز امکان اجماع برای اصلاح طلبان وجود دارد؟‎ ‎

شاید الان برای قضاوت زود باشد. اما مسلماکار برای ما سخت تر شده است. آقای خاتمی را همه می شناختند، اما آقای ‏موسوی تلاش بسیار زیادی برای شناساندن خود به جامه بکند. این کار زمان می خواهد و الان کمی دیر است. ‏

‎ ‎نگفتید که امکان اجماع وجود دارد یا خیر؟‎ ‎

چشم انداز منفی نیست. چون بحث ما، ضرورت تغییر است. اگر همه ما به این نتیجه برسیم که دولت باید تغییر کند و در ‏در بعد آقای احمدی نژاد نباشد، طبیعی است که باید با اراده مصمم تری وارد عرصه شویم. اکنون بایستی مجموعه ‏اصلاح طلبان به سمت وحدت بروند. به هر حال باید تلاش بکنیم تا به هدف مان نزدیک شویم. ‏

‎ ‎واقعا امیدوار به اجماع هستید؟‎ ‎

بله. این را در نظر بگیرید که وضعیت در جبهه اصول گرایان هم خوب نیست. احتمال حضور آقای خاتمی، باعث شده ‏بود همه نیروهای اصول گرا پشت آقای احمدی نژآد جمع شده بودند. الان کسانی ضرورت بی قید و شرط از آقای ‏احمدی نژاد را ندارندو احتمال حضور کاندیداهای جدید در میان اصول گرایان، بسیار زیاداست. ‏

‎ ‎رحمانی: خاتمی توپ را در زمین جناح مقابل انداخت‎ ‎

rahmani899.jpg

تحلیل شما از انصراف آقای خاتمی چیست؟

من شاید از اولین کسانی بودم که مخالف حضور آقای خاتمی بودم و این مساله را در مصاحبه ای با روزنامه اعتمادملی ‏در آذرماه اعلام کردم. در آن جا با توجه به شناختی که از آقای خاتمی داشتم، پیش بینی کردم که این دور آقای خاتمی ‏نمی تواند وارد انتخابات شود. ‏

چرا؟

من تحلیلی از تاریخ ایران دارم به نام قطبی شدن کاذب. در قطبی شدن کاذب معمولا کسانی که نماینده رای مردم و ‏دموکرات هستند، در مقابل قدرتی قرار می گیرند که دموکرات نیست. این ها در ابتدا پیروز می شوند، اما بعداز ‏کارشکنی جناح مقابل، جامعه به وضعیت انتحاری می رسد. این مساله باعث انفعال مردم می شود و بعد از مدتی حالت ‏دور به خود می گیرد، دور بدون دستاورد.‏

که این بار اتفاق نیفتاد.

آقای خاتمی با استعفای خود جلوی این قطبی شدن را گرفت. این‎ ‎مساله در تاریخ ما بارها شکل گرفت. تیپ هایی مثل ‏مستوفی الممالک و مصدق و بازرگان و بنی صدرو خاتمی و… معمولا مغلوب رقیب خود شدند که هیچ اصلاحی را به ‏نفع دموکراسی نمی پذیرفت. خاتمی این مساله را خوب متوجه شده بود و جلوی این مساله را گرفت و راه های جدیدی ‏باز کرد.‏

مثلا چه راه هایی؟

من از نگاه خودم با سابقه 14 سال زندان و با نگاه مدنی محور، به قضیه نگاه می کنم. معتقدم انصراف خاتمی،‎ ‎نیروهای ‏بیرون از حاکمیت راکه شیفته خاتمی بودند، متوجه کرد که به جای شیفتگی، برنامه محور باشند و حامیان آقای خاتمی ‏را هم مجبور کرد که با نگاه جدیدتری به روابط نگاه کنند. حتی فکر میکنم انصراف آقای خاتمی، توپ را در زمین ‏جناح مقابل انداخت. ‏

به چه شکل؟

جناح مقابل این هدف را داشت که دو کاندیدای اصلاح طلب و یک کاندیدای جناح خودشان وارد انتخابات شوند و ‏انتخابات به دور دوم کشیده شود و پیروز شود. ضمن اینکه اختلاف در جناح مقابل را به اوج برساند. چون بحث پست ‏هم بود، این مسئله اتفاق می افتاد. دعوای حامیان خاتمی و موسوی و کروبی هم مدام بیشتر می شد. ‏

با انصراف آقای خاتمی، جناح مقابل هم شاهد این تشتت خواهد بود؟

بله. الان در جناح مقابل هم مطمئنا چند نفری وارد عرصه خواهند شد و حالت دو قطبی شدن از میان می رود. اما مساله ‏دیگر این است که آقای خاتمی می تواند در جامعه مدنی فعال تر باشد – به شرطی که به روحیه اش بخورد – و البته باید ‏این را هم قبول کند که بعضی از نظرات ایشان، از جمله درباره دین، از چارچوب های نظام رسمی ایران خارج شده ‏است. ‏

انصراف آقای خاتمی، برای جبهه اصلاح طلبان هم مفیدبود؟‎ ‎چون به نظر می رسد در صورت ‏

عدم حضور وی، امکان اجماع خیلی کمتر خواهد بود.

به نظر من مفید بود.چون الان کاندیداهای دیگر هم با اقتدا به آقای خاتمی، می توانند مثلا به شورای حکمیت گردن ‏بگذارند. ضمن اینکه فراموش نکنیم اکنون می توان مطالبه محورتر بود. چون حضور آقای خاتمی و شخصیتش باعث ‏می شد که خیلی نتوان به دنبال این بحث ها بود،ولی با کاندیداهای دیگر می توان سیاست ورزانه حرف زد، در آن ‏جادیگر بحث بده بستان است. البته الان هم بعضی از این گفتمان ها وجود دارد، ولی باید تقویت کرد. ‏

شما فکر می کنید کاندیداهای دیگر اصلا اجازه ایجاد یک گفتمان مطالبه محور را به نیروهای خارج از ‏حاکمیت می دهند؟

این ها حرف های کلی زده اند. مثلا آقای موسوی از اقتصاد منضبط یا مدیریت هدفمند یا ساخت ایران با کمک همه ‏ایرانیان صحبت می کند. آقای خاتمی هم ایشان را تایید می کند، ولی باید حرف های ایشان جزیی شود تا معلوم شود چه ‏می گوید. ‏

این عزم را در آقای موسوی می بینید؟

باید ظرفیت های نظام جمهوری اسلامی را لحاظ کرد. برای فعالان مدنی حرف ها مهم نیست، بلکه کارکردهاست که ‏اهمیت دارد. فقط با حسین نیت نمی توان کار کرد، این شرط لازم است، اما کافی نیست. ‏

‎ ‎آقایی: معلوم نیست به کدام سمت برویم‎ ‎
aghaei899.jpg

‎ ‎‏ انصراف ناگهانی آقای خاتمی را چگونه می بینید؟‎ ‎

این موضوع تاریخچه ای به دنبال خودش داشت و خیلی هم ناگهانی نبود.‏

‎ ‎چه تاریخچه ای؟‎ ‎

آقای خاتمی از چهره های بسیار خوب در میان اصلاح طلبان بود که می توانستند وارد انتخابات شوند. یعنی هم به لحاظ ‏احتمال رای آوری و هم به دلیل چهره بین المللی ومردمی ایشان گزینه بسیار مناسبی بودند. اصلاح طلبان هم تلاش ‏بسیاری کردند تا بالاخره ایشان وارد صحنه شدند. ‏

‎ ‎فکر نمی کردید آقای موسوی وارد صحنه شوند؟‏‎ ‎

از همان ابتدا تحرکات آقای موسوی از نظرها دور نبود و همیشه این احتمال بود که ایشان – که سال ها خاموش بودند – ‏با توجه به اظهارنظرهای شان، وارد صحنه شوند. گرچه ایشان قبلا دو بار – یک بارقبل از خرداد 76و یکبار قبل از ‏خرداد 84 – دعوت اصلاح طلبان را نپذیرفته بودند. آقای خاتمی هم با ایشان دیدارهای متعدد و توافقاتی داشتند.‏

‎ ‎این توافق چه بود؟‎ ‎

این توافقی بود که بعدها آقای خاتمی اعلام کردند یا من می آیم یا آقای موسوی. یعنی با حضور آقای خاتمی، آقای ‏موسوی نباید می آمدند.‏

‎ ‎پس چطور آقای موسوی وارد صحنه شدند؟‎ ‎

من خیلی در جریان جزییات نیستم، ولی حس می کنم حداقل برای آقای موسوی قابل تفسیر بوده است. برداشت آقای ‏خاتمی این بوده که حتما یکی از این دو باشند و از ملاقات بعدی هم این برداشت را داشتند که وقتی ایشان بیایند، آقای ‏موسوی نمی آیند. ولی من با تجربه ای که در این کارها دارم، حس می کنم توافق به نوعی بوده که قابل تفسیر بوده ‏است. به هر حال هم آقای خاتمی و هم آقای موسوی وارد شدند.‏

‎ ‎با این وضع، چرا آقای خاتمی کنار کشیدند؟‎ ‎

از قبل مشخص بود و صراحت هم در کلام آقای خاتمی بود که ایشان گفته بودند در مقابل آقای موسوی نمی ایستم. حتی ‏خودشان هم در جلسه ای به خود من این مساله را گفته بودند. ‏

‎ ‎راهی نبود که آقای خاتمی به این شکل از صحنه کنار نروند؟‎ ‎

یکی از پیشنهادهایی که فعالان اصلاح طلب در ذهنشان بود این بود که کاندیداها در صحنه باشند و مخاطب را جذب ‏کنند و بعد در نزدیکی انتخابات به نفع شخصی که اقبال عمومی بیشتری دارد، کنار بکشند. ‏

‎ ‎این تصمیم چرا اجرایی نشد؟‎ ‎

این تصمیم دو طرفه است. یعنی به سلیقه خود کاندیداها هم بستگی دارد. خود آقای خاتمی هم با این فرمول موافق نبودند، ‏چون نمی خواستند در حالت تردید فعالیت داشته باشند. نمی خواستند مردم در جریان این تردید باشند. دلیل این مساله هم ‏این است که ظرفیت سیاسی ما هنوزمحدود است و فعالان سیاسی ما هنوز هم نپذیرفته اند که براساس احتمالات عمل ‏کنند. مادر این قسمت در کشور دچار نقصان و کمبود هستیم. ‏

‎ ‎وضعیت کنونی اصلاح طلبان چگونه است؟ آیا امکان رسیدن به اجماع هنوز وجود دارد؟‎ ‎

الان و در ساعت هایی که می گذرد، وضعیت خوبی نداریم. این وضع هم می تواند به سمت وضع خوب برود و هم به ‏سمت فاجعه. اصلاح طلبان باید این عزم را داشته باشند که فقط یکی از آن ها در صحنه باقی بماند. ‏

‎ ‎و سوال آخرم درباره حزب کارگزاران است. وضعیت کارگزاران به چه شکلی خواهد بود؟‎ ‎

موضع رسمی حزب کارگزاران حمایت از آقای خاتمی بود. تاکنون فرصتی برای بحث درباره جایگزین نبوده است. ‏نظر حزب ما روی اجماع اصلاح طلبان است، اما اگر اجماع صورت نگیرد معلوم نیست به کدام سمت برویم.‏

‎ ‎تاجرنیا: خاتمی باید جواب عرصه عمومی را بدهد‎ ‎
tajernia899.jpg
آقای تاجرنیا، تحلیل شما از انصراف آقای خاتمی چیست؟

بحث انصراف آقای خاتمی دو بخش دارد: اول حوزه اخلاقی و اینکه ایشان اعلام کرده بودند که یا خودشان در انتخابات ‏خواهند بود یا آقای موسوی. با حضور آقای موسوی، این انتظار در افکار عمومی بود که آقای خاتمی به عهد خود وفا ‏کنند.‏

به هر حال دراین صورت هم آقای موسوی نباید می آمدند.

به نظر من و خیلی افراد دیگر هم همین طور بوده است. به لحاظ شکلی علی القاعده وقتی آقای خاتمی آمدند، آقای ‏موسوی نباید می آمدند. اما چون این یک قرار یک طرفه بوده است، وقتی آقای موسوی وارد صحنه شدند، طبیعتا آقای ‏خاتمی باید به قول خود وفا می کردند.‏

یعنی توافقی دراین زمینه میان آقایان خاتمی و موسوی وجود نداشته و حرف آقای خاتمی، تنها از جانب ‏خودشان بوده است؟
خیر. این بحث از منظر شخص آقای خاتمی مطرح شده بود. یعنی آقای موسوی تعهدی نسبت به این مساله احساس نمی ‏کرد.‏

‎ ‎چطور؟‎ ‎

تصور خیلی ها از جمله خود آقای خاتمی این گونه بود که آقای موسوی تصمیمی جدی برای حضور ندارند یا اگر هم ‏بیایند، برای رقابت با آقای خاتمی نمی آیند، تصور این بود که آقای موسوی هم این رویکرد را می پذیرند. ‏

‎ ‎و دلیل دوم انصراف آقای خاتمی چه بود؟‎ ‎

بحث دوم که به نظر من از بحث اول مهم تر است، این مساله است که مردم دلیل شکست اصلاح طلبان را در انتخابات ‏گذشته، تشتت میان کاندیداها می دانند. از طرف دیگر آقای خاتمی، شخصیتی است که حضور در انتخابات و پست ‏ریاست جمهوری را با هدف تغییر در قوه اجرایی طلب می کرد. اما با تعدد کاندیداها، این ذهنیت به وجود می آمد که ‏این ها جنگ قدرت است. آقای خاتمی با انصراف خود، باعث تلطیف فضا شد. آقای خاتمی نشان دادند که ایشان واقعا ‏سیاستمداری اخلاقی هستند. ‏

‎ ‎به نظر شما این بحث ها برای حامیان آقای خاتمی اقناع کننده بوده است؟‎ ‎

ارزیابی من این است که این گونه نیست. آقای خاتمی با این بحث در مقابل شعار جدی تر دیگری قرار دارند. حوزه ‏اخلاق را به این گونه تعریف می کنیم که در جهت کم کردن مرارت های مردم باشد. الان سوال جدی این است که افکار ‏عمومی متقاضی که با حضورشان باعث کاندیداتوری آقای خاتمی شدند، الان تکلیفشان چیست؟‎ ‎اگر آقای خاتمی در ‏حوزه فردی پای بندی به مسایل اخلاقی دارند، درحوزه عمومی چه جوابی دارند؟ این سوالی است که در نامه آقای ‏خاتمی هم به آن پرداخته نشد.‏

‎ ‎دوستان مطرح می کردند که به آقای خاتمی پیشنهاد شده در انتخابات باشند و درنزدیکی انتخابات، کاندیداها ‏به نفع کاندیدای مورد اقبال کنار بروند. چرا این مساله مورد قبول واقع نشد؟‎ ‎

این بحثی بود که بسیار زیاد با آقای خاتمی مطرح شد. این مساله مورد تایید آقای خاتمی هم بود، اما از آن جایی که دو ‏کاندیدای دیگر و شخص آقای موسوی تعهدی نسبت به این مساله نداشتند، طبیعتا ادامه فعالیت آقای خاتمی، زمانی که ‏مشخص بود آقای موسوی تا آخردر صحنه هستند، بی معنی بود. مگر اینکه آقای خاتمی تصمیم می گرفتند که در ‏صورت حضور آقای موسوی باز هم در صحنه بمانند. ‏

‎ ‎با این اوضاع، آیا امکان دارد اجماع روی آقایان موسوی یا کروبی به وجود بیاید؟‎ ‎

بحثی که الان هست این است که می توان دوباره برای حضور آقای خاتمی تلاش کرد. این راه اصلی است.‏

‎ ‎و اگر باز هم این تلاش فایده ای نداشت؟‎ ‎

اگر این اتفاق نیفتد، پیش بینی من این است که با عدم حضور آقای خاتمی، افراد دیگری وارد صحنه خواهند شد. در این ‏صورت باید منتظر ماند تا چند روزی از انصراف آقای خاتمی بگذرد، تا این جو احساسی از میان برود. ‏