حکومت روشندلان

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

تا حالا خیال می کردم آقای خامنه ای و آقای احمدی نژاد، آدمهای دروغگوی بدی هستند و چیزی را می بینند و آن را انکار می کنند، اما دیروز بعد از خواندن متن سخنرانی آقای احمدی نژاد متوجه شدم که او مشکل بینایی دارد. حتی در مورد “هاله نور” هم به نظرم او دروغ نمی گفت، فقط چشمهایش درست نمی دید. مردم حتما عکسی از احمدی نژاد را به یاد دارند که وقتی به دیدار دختران نابینا رفته بود، برایشان دست تکان می داد. حتما او این قدر عقل دارد که بداند که دختران نابینا دست تکان دادن او را نمی بینند، بلکه باید به جای تکان دادن دستش زبانش را تکان می داد. حتی فکر می کنم روزی که آقای جوادی آملی را می دید، و داشت ماجرای هاله نور را تعریف می کرد، مطمئنم که آقای جوادی آملی را نمی دید و احتمالا فکر می کرد روبروی پسرخاله اش نشسته است، وگرنه حرفی تا آن حد نامربوط را آدم کم عقل هم برای یک مرجع و آیت الله  تعریف نمی کند. دیروز به این نتیجه رسیدم که اصولا وقتی احمدی نژاد در پایان سال دوم ریاست جمهوری اش گفت که من با صد رهبر و رئیس جمهور جهان ملاقات کردم، احتمالا اشتباه دیده است، وگرنه این جمله چه معنی دارد که احمدی نژاد دیروز گفت: “ به خبرنگار آمریکایی گفتم در ‌‌۲۵ سال گذشته هیچ‌یک از روسای جمهور و معاونان کشور ما با دیکتاتور لیبی دیدار نکرده بودند.”

حداقل قضیه این است که مرحوم قذافی، بالاخره دستش از دنیا کوتاه است، ما هم از خدا برایش آرزوی آمرزش نمی کنیم، هیچ وقت به ایران نیامد و نخست وزیرش جلود را فرستاد اما عکس هایش  با خامنه ای و هاشمی [هر دو در مقام رییس جمهوری] که موجود است، عکس اش در حال فرنچ کیس با احمدی نژاد هم هست، بعید می دانم بنی صدر هم با این میل به جهانی شدن که آن روزها داشت، با قذافی ملاقات نکرده باشد. من عکس خاتمی و موسوی را با قذافی ندیدم. اصلا ملاقات با قذافی که موضوع مهمی نیست، مگر همه رهبران جهان با دیکتاتورها گفتگو نمی کنند، اوباما و برلوسکونی هم با قذافی عکس دارند، چاوز را که ولش کن، او کمتر عکسی گرفته که قذافی در آن نباشد. ولی مشکل من این است که احتمالا احمدی نژاد در جریان دیدار هم شاید قذافی را ندیده، وگرنه آدمی مثل قذافی که زریبافان نیست که توی جوب افتاده باشد و اگر آدم با او عکس بگیرد، یادش برود. البته می توانم بفهمم که احمدی نژاد که با قذافی ملاقات کرده، مشکلی هم در مورد او ندارم، می دانم که او خوشحال تر بود اگر قذافی بیست هزار نفر از مردم لیبی را کشته بود، تا بیست نفر از مردم لیبی وحشیانه قذافی را بکشند. اما وقتی عکس وجود دارد، فیلم وجود دارد، چطور می شود اتفاقی را که ثبت شده تکذیب کرد. شاید احمدی نژاد فکر می کند عکس هایی یا فیلم هایی که از او می گیرند، فقط با اجازه وزارت ارشاد وی و یا معاون شعر وزارت ارشاد قابل تکثیر است و اگر مجوز نکنند در جائی ثبت نمی شود.

 

تا زنده هستم

اعتماد به نفس چیز خوبی است. کلی نویسنده ایرانی می شناسم که فکر می کنند ماه آینده نوبل ادبی را می برند، گاهی اوقات به این هم توجه نمی کنند که نوبل ادبی را دو ماه قبل دادند، و حداقل باید نه ماه منتظر بعدی باشند، ولی اینکه کسی فکر کند که می تواند سرنوشت چیزی را تغییر دهد که نمی تواند، برای من هم امیدواری به امید را که برای سلامتی هم خوب است، افزایش می دهد و هم اینکه غمگین می شوم که کاش من هم اینقدر اعتماد داشتم. آقای ابوالحسن بنی صدر گفت: “تا زنده هستم نمی گذارم که ایران به سرنوشت لیبی دچار شود” دست آقای بنی صدر درد نکند. تا چند ماه قبل به مردم ایران زرت و زرت فرمایش می کرد که مثل مردم مصر و تونس و لیبی با حکومت استبدادی بجنگید، حالا من نمی دانم که از کجای سرگذشت لیبی ناراحت است. انقلاب را همیشه آدمهای متفکر مطرح می کنند، سازمانهای سیاسی آن را دنبال می کنند و لات ها و اراذل و اوباش قهرمانان انقلاب می شوند. مهم تر از کمکی که آقای بنی صدر به مردم ایران می کند، این موضوع مطرح است که شما چطوری نمی گذارید سرنوشت ایران مثل لیبی بشود یا نشود؟ به نظرم توهم تاثیر بالایی داشته. داداش! اگر بیل زنی باغچه خونه خودتو بیل بزن.

 

پرواز بدون چرخ

بالاخره یک شاهکار بزرگ در سوانح هوایی ایران اتفاق افتاد. تا به حال هواپیماها یا توی کوه می رفتند، یا توی درخت، یا الکی می زدند به همدیگر، یا رادار خراب بود، یا چشم خلبان نمی دید، یا قیر نبود، یا قیف نبود، بالاخره یک مشکل جدی وجود داشت. امروز هواپیمای 743 ایران، بدون چرخ بر زمین نشست، تبریک تبریک تبریک، انشاء الله بعدی بدون بال و دم بر زمین ننشیند.

 

حداد، الهی جزجیگر بزنی!

حداد عادل که زمانی صاحب نظر در ادبیات و مسائل فرهنگی بود، بخدا خودم دیده بودمش، اغراق نمی گویم، گفته است: “دلم می خواهد از نعلین پاره پاره و ترک خورده مقام معظم رهبری عکس بگیرم تا مظلومیت و ساده زیستی “سید علی” را به دیگران نشان دهم” انگار مشکل ما این است که آقای خامنه ای ساده زیست نیست، انگار هیتلر وقتی می مرد صد هزار مارک پول توی حسابش بود، انگار وقتی استالین ریق رحمت را تا قطره آخر سرکشید، صد میلیون روبل توی حسابش بود، انگار پل پت وقتی میلیونها کامبوجی را کشته بود و مرد، یک دلار پول داشت. حداد جان! شما اگر دوربین پیدا کردی، که مطمئنا دوربینی برای عکاسی از نعلین پاره پوره رهبری موجود نیست، یک عکس هم از تصویر اختلاس سه میلیارد دلاری و نابودی 300 میلیارد دلار پول ملت تحت امر رهبری و توسط احمدی نژاد بگیر و دو تا عکس را با هم برای ما بفرست.

 

فرج سلحشور گشاده گشت

فرج سلحشور دوباره نطق کرد. وی گفت “در لجنزاری مثل سینما نمی توان حرف از اسلام زد.” وی تاکید کرد “این سینما ریزه خوار دستورالعمل های صهیونیستی است.” آگاهان پرسیدند:

اول: اگر در این لجنزار سینما نمی توان درباره اسلام حرف زد، شما چرا سی سال است داری سعی می کنی از این لجنزار ماهی بگیری و می گیری؟

دوم: اگر سینما لجنزار است، برای چی هم خود فرج گشوده شده، هم موجودی سلحشور افتاده این وسط زمین.

سوم: فعلا تعیین کننده این سینما سلحشور و ده نمکی و شمقدری و مشابهات اند، این دوستان چطور دستورالعمل های صهیونیستی می گیرند.

چهارم: دختر آقای سلحشور خودش جواب پدر را بدهد که در این لجنزار چه می کند؟

البته به نظرم توهم و پارانویای رهبر و احمدی نژاد روی سلحشور هم اثر گذاشته، چون گفته است: “اسپیلبرگ ماموریت یافته با ساختن فیلمی در مورد حضرت موسی توی کار من بگذارد.”

پیشنهاد پزشک: آقای سلحشور باید قرص هایش را به موقع بخورد، بموقع حمام برود و سروقت بخوابد که کابوس های بیخودی نبیند.

 

انتخابات در لیبی؟

نکته این است که معمولا دیکتاتورها تصوری مشابه مثل هم دارند. مثلا طرف چون خودش در انتخابات تقلب کرده فکر می کند، مشکل همه دیکتاتورها تقلب در انتخابات است. احمدی نژاد گفت: “عده‌ای بر این عقیده هستند که قذافی را مانند بن لادن کشتند تا حرف‌ها را نزند؛ چرا که اگر قرار بود این آقا محاکمه شود و بگوید برای انتخابات به چه کسانی پول داده و از سوی چه کسانی حمایت می‌شده است، آن وقت خیلی از مسائل عوض می‌شد.” آگاهان توضیح دادند که اصولا چیزی به نام انتخابات در لیبی وجود نداشت تا کسی در آن تقلب کند، انشاء الله بعدا که اسلام گرایان روی کار آمدند، تقلب را شروع می کنند.

 

دولت، خواهد کرد

نمی فهمم منظور از خواهیم کرد یعنی چه؟ مثلا یک رئیس جمهور هشت سال رئیس جمهور بوده و قول داده که 3 میلیون شغل ایجاد می کند، طبیعتا این کار هم سه سال طول می کشد، وقتی رئیس جمهور دارد می رود باید این کار را کرده باشد. احمدی‌نژاد گفت: “یکی از مهم‌ترین کارهایی که امروز دولت و ملت باید انجام دهند ایجاد اشتغال برای جوانان و ریشه‌کن کردن بیکاری است و البته این امر شدنی است. دولت به لطف مردم و با کمک همه‌ی بخش‌ها قول داده است که ‌‌۵/۲ میلیون شغل ایجاد کند و ان‌شاءالله این کار را خواهد کرد.”

منظور: ما قرار بود برای دو میلیون نفر شغل ایجاد کنیم و نتوانستیم، ولی حالا که در هفت سال نتوانستیم حتما در یک سال این کار را می کنیم.

 

مشکل محاسباتی

یکی از مشکلات عظیم رئیس جمهور مشکل محاسبات ریاضی اوست. او مفهوم دقیقه و ساعت و روز و ماه و سال را نمی فهمد، البته اگر زمان به حالا، بعدا، مدتی بعد، شاید وقتی دیگر تقسیم شود، ممکن است متوجه شود، ولی فعلا چنین چیزی به نظر نمی رسد. احمدی نژاد در دیدارش از خراسان گفت: “هرکس که بخواهد جلوی پیشرفت ملت بایستد ظرف ‌‌۲ ثانیه او را از جلوی راه برخواهند داشت.” وی قبلا در 24 اردیبهشت سال 86 گفته بود: “با صراحت اعلام می کنم که امروز ما به طور قاطع بدنبال تجدید رابطه با مصر هستیم که اگر دولت مصر اعلام آمادگی کند تا پایان وقت اداری امروز سفارت ایران را در مصر برپا خواهیم کرد.” وی در 23 فروردین 87 نیز گفته بود: “پنج میلیون از جمعیت ایران تا دو سال دیگر از تهران باید بروند.” وی برای راحت کردن خیال همه جهان در 31 تیر 1387 گفته بود: “مسیری را که سایر ملت ها در سی سال طی می کنند، ما در ده سال طی می کنیم.” البته برای نتیجه گیری دقیق احمدی نژاد دیروز گفت ما که در دو ثانیه دشمنان مان را نابود می کنیم( مفهوم ثانیه را نمی داند) و گفته بود، پنج میلیون نفر باید تا دو سال از تهران بروند، و هفت هزار نفر در سه سال از تهران رفتند( مفهوم میلیون را نمی دانست) گفت: “از سه سال قبل 101 مصوبه داشتیم که روی آن هیچ کاری نکردیم.” آگاهان سووال نکردند شما که در دو ثانیه دشمنان را نابود می کنید، چطور نمی توانید در سه سال صد پروژه را آغاز کنید. نه اینکه تمام کنید، بلکه آغاز کنید.

 

تونس و امام خمینی

البته ما امیدواریم که مردم تونس به آرزوهای شان برسند، ظاهرا تا همین چند ساعت پیش گفته شده که اسلامگرایان بیشترین برنده کرسی های مجلس هستند، ولی برای ثبت در تاریخ و یاد گفته های آقایان بنی صدر و یزدی از قول آیت الله خمینی، آقای راشد غنوشی، رهبر حزب نهضت در گفتگویی با بی‌بی سی گفت: “هیچکس در نهضت نیست که در اسلام شکی داشته باشد. اسلام مرجع ماست و هیچکس در این مورد اختلاف نظری ندارد. هیچکس در نهضت تردیدی در دموکراسی ندارد. هیچکس در نهضت تردیدی در برابری زن و مرد ندارد. هیچکس در نهضت نمی‌گوید که فلان حزب را باید منحل کرد چون کمونیست و مخالف ماست.” این را داشته باشید تا ببینیم تونس بالاخره تونس یا نتونس!